يک فردی شروع کرد به شعار دادن و صلوات فرستادن. مصدق گفت:
سکوت شعار ماست. هر کسی که سکوت نکند از ما نيست. . . ما از اينجا به طرف دربار
می خواهيم برويم. برويم صحبتهايمان را با شاه تمام کنيم، از اينجا که حرکت
کرديم، فقط سکوت. اگر کسی سکوت نکرد و شعاری داد فوراً او را بگيريد...البته
نرسيده به دربار، يک جوانکی شروع کرد به نابودی شاه و برای مصدق شعار دادن که
مصدق گفت اين را بگيريد تا بچه ها ريختند بگيرند او را، فرار کرد. » (۴)

عکس شماره ۵

عکس شماره ۶

عکسهای شماره ۵ - ۶ و
۷ دکتر مصدق را بين جمعيت نشان
میدهد، در عکس شماره ۵
گروهبان دومی که گويا دارد جمعيت را هدايت میکند جالب است. در عکس شماره
۶ يوسف مشار در سمت چپ دکتر
مصدق در حال راه رفتن است، ابوالحسن عميدی نوری کمی دورتر بين دو پاسبان در حال
سرک کشيدن است. در عکس شماره ۷
حسين مکی، عباس خليلی مصطفی الموتی، دکتر مصدق، سعيد فاطمی و حائری زاده قابل
تشخيص هستند.
مدنی میگويد: "يکی از شگردهای دکتر مصدق تمارض مصلحتیاش بود، آن روز هم خود
را مريض احوال و افسرده نشان میداد. هر وقت که قافيه تنگ میآمد مصدق خود را
بستری میکرد يا به غش میزد. زيباترين حرکت مصدق روزی بود که رزم آرا به مجلس
آمد و مصدق خود را به غش زد و مجلس هم به هم خورد!"

عکس شماره ۸

عکسهای شماره ۸ و
۹ نشان دهنده جمعيت است که قطعاً
بيش از صد و هشتاد نفری است که روزنامه اطلاعات اعلام میکند.

عکس شماره ۱۰

عکس شماره ۱۱

عکس شماره ۱۲
|