اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
|
رساندن صدای خودمان و صدای مردم ایران به جامعه بینالمللی چیست. در مواردی هم بهخصوص در مورد موضوع بهاییان و همجنسگرایان که در واقع نشست با این دو موضوع به پایان رسید، جمهوری اسلامی خیلی رسمی اعلام موضع کرد که با این دو موضوع، یعنی با اعطای حقوق اولیه انسانی به بهاییان و همینطور اعطای حقوق اولیه انسانی به همجنسگرایان و ترانسجندرها اساساً موافق نیست و حتی رئیس هیئت اعلام کرد که میتوانیم هزارسال دیگر گفتگو کنیم راجع به این موضوع، شاید هزارسال دیگر نظر ما عوض شود، اما اکثریت مردم ما، 2/98 درصد از آنها جمهوری اسلامی را انتخاب کردهاند و وقتی جمهوری اسلامی را انتخاب کردهاند، میخواهند طبق موازین و قوانین اسلام زندگی کنند. بنابراین با وجود اینکه ما به میثاق احترام میگذاریم، اما حاضر نیستیم نظر اکثریت مردم ایران را که در واقع این است که این گروههای اجتماعی از حقوق اولیهشان بیبهره باشند، زیر پا بگذاریم. بسیاری از سازمانها یا نهادهای حقوق بشری ایرانی مدعی هستند که نقض حقوق اقتصادی، اجتماعی یا همان مصادیق نقض دوم حقوق بشر مثل بهداشت، آموزش، کار، حقوق سندیکایی، کارگری و غیره آن چنان قابل اندازهگیری نیست و عینیت ندارد و در جاهای دیگر، یا حتی در کشورهای بهاصطلاح توسعهیافته غربی نیز به چشم میآید و همین مسئله را هم دلیل یا توجیه کمکاری یا بیتوجهی خودشان نسبت به نقض این دسته حقوق در ایران قرار میدهند. حتی در نشستها یا برنامههای مشابه هم آنطور که باید و شاید شرکت نمیکنند. سازمان شما در این نوبت به کمیته حقوق اقتصادیـ اجتماعی گزارش داد. آیا شما هم تجربه مشابهی داشتید و به طور کلیتر میخواهم نظرتان را در مورد پیامدهای عینی این ذهنیت یا نگرش تبعیضآمیز به حقوق بشر بدانم؟ همانطور که گفتید در واقع ما یکی از معدود سازمانهایی بودیم که به کمیته گزارش دادیم و توانستیم آنجا حضور پیدا کنیم و در مورد موضوعاتی که گزارش داده بودیم، به سئوالات اعضای کمیته جواب دهیم و همینطور در مورد سایر موضوعاتی هم که راجع به آنها گزارش نداده بودیم، آنها را مطلع کنیم، اما متأسفانه حضور سازمانهای حقوق بشری ایرانی در این برنامه بسیار بسیار کمرنگ بود. همزمان با ایران پرونده دولت ژاپن بررسی شد و درست در یک روز سازمانهای غیر دولتی ایرانی و سازمانهای غیر دولتی ژاپنی با اعضای کمیته نشست داشتند. هر سازمانی سه دقیقه وقت داشت که صحبت کند. از ایران فقط سازمان «عدالت برای ایران»، و «جامعه جهانی بهایی» حضور داشت. یعنی در مجموع دوتا سه دقیقه که میشد شش دقیقه. از ژاپن حداقل ۲۰ سازمان غیر دولتی ژاپنی صحبت کردند که در مجموع شد ۶۰ دقیقه. یعنی ده برابر سازمانهای غیر دولتی ایرانی، سازمانهای غیردولتی ژاپن وقت داشتند که راجع به موضوعات بسیار متنوع صحبت کنند. طبیعی است گزارش اعضای کمیته درباره ژاپن، نسبت به گزارش آنها درباره ایران، بسیار غنیتر و پرمحتواتر و دقیقتر خواهد بود، با توجه به گزارشهای دقیقی که از سازمانهای غیر دولتی ژاپن گرفته است. من بسیار متأسفم که سازمانهای حقوق بشری ایرانی که تمام تلاششان همیشه این است، یا حداقل این را در عرصه شعار مطرح میکنند که ما میخواهیم افشاگری کنیم، ما میخواهیم در زمینه نقض حقوق بشر در ایران، جامعه بینالمللی را مطلع کنیم، در جایی که یکی از بالاترین نهادهای مسئول در جامعه بینالمللی نشسته است و وقت میگذارد که صحبت سازمانهای غیردولتی را گوش دهد، سازمانهای غیر دولتی ایرانی غایب هستند. این نوع کمکاری، لزوماً ناشی از بیتوجهی ما نسبت به حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یا نسبت به حقوق مدنیـ سیاسی نیست. من فکر میکنم بیشتر ناشی از عدم شناخت کافی ما از مکانیسمهای کار با نهادهای بینالمللی است. به طور کلی ما نمیتوانیم مدام بگوییم که ما جامعه بینالمللی را آگاه میکنیم، ما افشاگری میکنیم، بدون اینکه بدانیم راه واقعی رساندن صدای خودمان و صدای مردم ایران به جامعه بینالمللی چیست و بدون اینکه از مکانیسمهای کار با نهادهای بینالمللی استفاده کنیم.
اسامی 112 کشته شده پس از انتخابات به همراه جزئیاتی از چگونگی مرگ آنان انسیه حنیف نژاد بسیاری معتقدند، شمار کشته شدگان اعتراضات پس از انتخابات در ایران، بسیار بیش از رقمهای اعلام شده است. بسیاری از خانوادهها، هنوز اقدام به فاش کردن هویت کشته شدگان نکردهاند. برخی از افراد آسیبدیده در روزهای بعد از انتخابات با گذشت دو یا سه سال، در پی شدت این آسیبها درگذشتهاند. گزارش زیر، به طور حتم در بردارنده اسامی تمامی کشته شدگان نیست. با اینحال، این لیست شامل اسامی کسانی است که تا امروز شناسایی شده و نام آنها منتشر شده است. ادای احترامی است به آنان که با رویای " فردای بهتر" سینه هایشان را در برابر تفنگ و گلوله سپر کردند. کسانی که امروز نیستند و یادشان برای همیشه در صفحات تاریخ این مملکت خواهد ماند. · ناصر امیرنژاد: 24 ساله ، دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در رشته هوا- فضا که در جریان راهپیمایی 25 خرداد 1388مردم تهران در میدان آزادی در ابتدای خیابان محمد علی جناح بر اثر تیراندازی از ساختمان بسیج از ناحیه سینه مورد اصابت گلوله قرار گرفت و جان باخت. پیکر این دانشجو در ٢٩ خرداد ١٣٨٨ در یاسوج تشییع و به خاک سپرده شد. · مهدی کرمی: 25 ساله، یکی از کشتهشدگان اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم در ایران است. وی در تقاطع خیابان جنت آباد و خیابان کاشانی تهران در عصر روز دوشنبه، ۲۵ خرداد، بر اثر اصابت گلوله به گلویش، کشته شد. · اشکان سهرابی: 20 ساله ،دانشجوی رشته آیتی دانشگاه قزوین در جریان اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات در روز شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ بر اثر اصابت سه گلوله به سینهاش درگذشت. زهرا نیک پیما مادر اشکان، در خصوص روز حادثه می گوید پسرش خود را برای امتحانات دانشگاه آماده میکرده و ساعت هفت و نیم روز ۳۰ خردادماه برای دیدار با یک دوست از خانه بیرون رفت و تاکید کرد که پنج دقیقه دیگر باز میگردد. وی هنگام بازگشت از یک ساختمان بلند مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود .پيكر او بعد از سه روز به خانواده تحويل داده شد.پیگیری های قضایی خانواده وی جهت شناسایی آمران و عاملان کشته شدن فرزندشان تا کنون بینتیجه بوده است. پیکر او در قطعه ٢۵٧ بهشت زهرا ردیف ۵٠ شماره ١٩ به خاك سپرده شد.
|