ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره 222

حقوق بشر

دانشجو

يکی از مخاطبان برنامه پرسيده است که شما در کدام دوره بعد از انقلاب وضعيت حقوق بشر و کلا اجرای عدالت در ايران را به نسبت بهتر می بيتيد. در دوره آقای يزدی، يا دوره آقای لاريجانی و يا دوره آدم های ديگری که رييس قوه قضاييه بودند. در کدام دوره شما فکر می کنيد کمتر اجحاف و ظلم شده است؟

در همه دوره ها اجحاف و ظلم شده است به لحاظ اينکه دادگستری هرگز مستقل نبوده است. در دوران دولت موقت مسلم است که با بودن يک نخست وزيری مثل مهندس بازرگان، يک وزير دادگستری مثل اسدالله مبشری يا امير صدر سيد جوادی بايد بگويم که آن دادگستری مستقل بوده است ولی می دانيم که در کنار آن دادگستری، دادگاه های انقلاب بودند که زير نظر خمينی بودند و آنها بودند که همه گونه فجايعی را نسبت به جان و مال و حقوق مردم مرتکب می شدند و همين بود که بازرگان در مورد دادگاه های انقلاب می گفت دولتی در دولت به وجود آوردند. بعد هم که تمام دادگستری را دست آقايان روحانيون دادند و آنها تمام اساس و مبنای يک دادگستری مستقل را از بين بردند و گفتند که می خواهيم دادگستری اسلامی درست کنيم يعنی دادگستری ايدلوژی. يعنی دادگستری که ديگر نه تخصص حقوقی می خواهد و نه قوانينی می خواهد که متناسب با تمام جامعه ايران با توجه به شرايط فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سياسی باشد. می دانيد که آمدند سن ازدواج را برای دختر ۹ سال و برای پسر ۱۵ سال کردند و حتی سن مسوليت کيفری را تغيير دادند. يعنی به اين صورت اصلا دادگستری نبود و فسادی که روزبه روز در دادگستری بيشتر و بيشتر شده و متاسفانه امروز می خواهم بگويم که ديگر چيزی به نام دادگستری در ايران وجود ندارد. بنابراين من هيچ مقايسه ای نمی توانم بکنم. من می توانم بگويم دادگستری در آن چيزی که مربوط به رسيدگی امور مردم بود منهای پرونده های سياسی در زمان رژيم گذشته به طور متوسط يک داگستری مستقل بود هرچند ايده آل نبود. ولی متاسفانه دادگستری جمهوری اسلامی کارنامه اش سياه بود و روز به روز هم سياه تر شده و فرقی هم با زمان آقای يزدی و حتی بهشتی و موسوی اردبيلی و جانشين آنها متاسفانه نکرده است.

- اميد بهروزی يکی از مخاطبان برنامه پرسيده است که آيا اين درست است که خانم شيرين عبادی به خاطر تلاش های شما کانديد دريافت جايزه صلح شده و آيا ايشان با شما نسبت خانوادگی دارند؟

نخست اينکه خانم شيرين عبادی با من هيچ نسبت خانوادگی ندارند. خانم عبادی برخلاف چيزی که معروف شده است جز دومين گروه از قضات زنی بود که به دادگستری آمد. آن زمان ما عده ای وکلای جوان بوديم که می دانستيم که در دادگستری سنتی ايران بايد از اين خانم های تازه قاضی شده حمايت کرد و به اين صورت بود که ما با هم دوست شديم و تنها و تنها همين دوستی بود …که بعد از آمدن من از ايران مدت ها رابطه مان قطع بود. خانم عبادی به اعتبار فعاليت هايش در حوزه وکالت و دفاع موکلينی که در ايران داشت و فعاليت های حقوق بشريش کانديد جايزه صلح نوبل شد و برنده صلح نوبل هم شد. من هيچ نقشی نداشتم. مسلم است که به دليل دوستی من با او و با توجه به اينکه بايد به گروه هايی که ايشان را کانديد کرده بودند يک عده ای را به عنوان معرف به آنها معرفی می کرد که مسلم يکی از معرف های ايشان هم من بودم و به همين دليل هم وقتی خانم عبادی برنده جايزه شد چون تماس های تلفنی با همسر ايشان در ايران نتيجه نداده بود و نمی دانستند خانم عبادی کجاست و خانم عبادی تصادفا در اروپا بود به منزل من تلفن کردند که بپرسند چطور خانم عبادی را می توانند پيدا کنند. يعنی خانم عبادی که دوست و همکار من بود اين يک اشتهار بين اللملی داشت و کميته صلح نوبل هم می دانست ولی اولا کميته صلح نوبل جای سفارش و توصيه نيست و دوم اينکه من هيچ توصيه ای نه درباره ايشان و نه درباره ديگر کسانيکه در طی اين سال ها می توانستند جايزه بگيرند، نکردم و من اصولا اهل توصيه نيستم.

آقای لاهيجی من می دانم که بيشتر از نيم ساعت از شما وقت نخواستم اما اگر خسته نشديد من چند سوال ديگر دارم اگر نه که من از حضور شما.. کسری فقيهی يکی ديگر از مخاطبان اين برنامه پرسيده است که آيا حقوق بشر در ايران در مناسبات و مذاکرات و سازش های احتمالی آينده رژيم ايران و غرب که احتمالش هم ايشان گفته زياد است، هيچ جايگاهی خواهد داشت؟ چون در مذاکرات چيزی که مدنظر قرار می گيرد منافع قدرت هاست. آيا حقوق بشر نقشی بازی خواهد کرد در مذاکرات آِينده يا در مصالحه های آينده؟

ببينيد ما اين اميد را داريم و اين تلاش و کوشش هايی را که به ويژه پس از انتخابات رياست جمهوری گذشته صورت گرفت و می دانيد برای نخستين بار يک ليست سياه تنظيم شد. کسانيکه بهرحال متهم به نقض فاحش حقوق بشر در ايران بودند اسامی شان در اين ليست سياه است و ديگر به آنها اجازه ورود به کشورهای اروپايی نمی دهند که وارد جزيياتش نمی شوم. اين از موارد پيشرفت اين سياست در عرصه روابط بين المللی به خصوص با اتحاديه اروپا بود. الان می بينيد طی گفتگو هايی که شده جمهوری اسلامی سعی می کند که به مخاطبان خودش بقبولاند که اگر آنها حاضر شوند موضوع غنی سازی به صورتی که مخاطبان جمهوری اسلامی منظورم کشورهای است که طرف گفتگو هستند انجام بدهند، اينها هم تحريم ها را بردارند و می دانيد که بخشی از اين تحريم ها در ارتباط با حقوق بشر است تا الان نپذيرفتند و ما اين اميد را داريم که فقط مسئله انرژی اتمی موضوع مورد مذاکره نباشد و مسئله وضعيت حقوق بشر و وضعيت دموکراسی هم در ايران مورد نظر باشد. اما با توجه به اينکه در گذشته ما ديديم که متاسفانه در بسياری از مواقع بيشتر مسائل ديپلماسی و سياسی و اقتصادی است که مورد گفتگو و توافق های سياسی قرار می گيرد.. اينکه من اين اميد را دارم اما هيچگونه تضمينی هم به اين دوستی که اين پرسش را از من پرسيده، نمی توانم بدهم.

يکی ديگر از مخاطبان برنامه که گفته اسمش را نگويم، پرسيده که شما رابطه نزديک با آقای احمد شهيد داريد. (ايشان گفته) شما کارنامه آقای احمد شهيد را دراين مدتی که اين پست را گرفتند چگونه ارزيابی می کنيد و اصلا در زمانيکه آقای احمد شهيد قرار بود برای اين پست انتخاب شود آدم های ديگری هم بودند که کانديد شده بودند شما فکر می کنيد با توجه به فعاليت های که در سال های اخير احمد شهيد داشتند و ماموريت شان تمديد شده است، آيا فکر می کنيد که احمد شهيد آدم مناسبی برای اين کار بود و آيا در گزارش های که داده توانسته حق مطلب را ادا کند يا نه؟ کارش را شما چطوری ارزيابی می کنيد؟

ببييند با توجه به سنگ اندازی های جمهوری اسلامی وقتی که شورای حقوق بشر تصويب کرد که گزارشگر ويژه برای ايران تعيين شود. آقای احمد شهيد جز کانديدها بود. آقای احمد شهيد مسلمان است و از يک کشور مسلمان است. ما فکرکرديم که خود اين می تواند يک فتح بابی باشد برای اينکه جمهوری اسلامی از ابتدا نگويد که باز آمريکا و دولت های غرب دارند توطئه می

صفحه قبل

برگشت

صفحه بعدی