می شود؟ به نظر شما دختران و زنانی که سالهاست مانتوهای تنگ و کوتاه می پوشند آیا حاضر هستند که چنین مانتوهایی اسلامی و ایرانی را بپوشند؟
از نظر قیمت با هزینه یکی از مانتوهای ایرانی-اسلامی، چند تا مانتوی کوتاه در رنگ های متنوع می توان خرید؟
چرا تولید کنندگان ما به سمت تولید چنین مانتوهای ایرانی- اسلامی نمی روند؟
پس تا اینجای مطلب دانستیم که حداقل بخشی از بی حجابی های شهر ما به خاطر نبود چنین مدل های ایرانی- اسلامی است. و فهمیدیم که تولید و عرضه چنین مدل هایی نیاز به همت دولت در حمایت همه جانبه از تولید کنندگان لباس دارد.
اما سوال من از شما این است: زنانی که فهمیده اند بدحجابی چقدر بد است و البته به دنبال مدل های جدید هم هستند چرا بین "بی حجابی و پوشش سکسی" و "رضایت به چادر مشکی"، گزینه اول را انتخاب کرده اند؟ آیا چنین زنانی با وجود مدل های ایرانی- اسلامی حاضر به دورانداختن لباس های بی حجاب خود و قناعت به مدل های ایرانی- اسلامی را دارند؟
در شهر ما به روز بودن با غربی تر شدن تقارب معنایی پیدا کرده است. به خاطر همین بخش اعظمی از زنان بی حجاب حتی با وجود انبوه مدل های لباس ایرانی-اسلامی همچنان به پوشش های سکسی تر تمایل دارند.
توجیه دوم: راحت بودن
بسیاری می گویند که ما می خواهیم در رفت و آمدهایمان در انجام امور روزمره مثل مردان راحت باشیم و هی نخواهیم مواظب چادر و روسری و حجابمان باشیم.
خوب در پاسخ به این گروه باید گفت:
الف) اول باید معنای راحت بودن را درک کنیم. به نظر شما آیا راحت بودن زنان و دختران بدین معناست که باید لباس های تنگ و بدن نما بپوشند؟
آیا راحتی دختران در آرایش کردن و دغدغه دائمی در حفظ این آرایش است؟
آیا راحت بودن زنان در پوشیدن کفش هایی است که امثال ما حتی یک قدم نمی تواند با آن راه برود؟
نمی توان با ادعای راحتی در امور روزمره به سمت پوشش های سکسی تر حرکت کرد.
ب) موضوع مهم دیگر این است که مگر مسلمان بودن راحت است؟ مگر نماز خواندن و روزه گرفتن و حلال و حرام کردن راحت است؟ مگر مراعات احکام شرعی راحت است؟ مگر تعهد به خانواده راحت است؟ اصلاً مگر ما برای راحتی و آسایش همه جانبه به این دنیا آمده ایم؟
نمی توان با شعار راحت بودن درِ احکام اسلامی را تخته کرد. شما خانومی که نماز می خوانی، روزه می گیری و بسیاری سختی ها را تحمل می کنی چطور نوبت به حجاب که می رسد شعار راحتی می دهید؟
توجیه سوم: دهن کجی به کسانی که از دین ارتزاق می کنند و با تابلوی اسلام به دنبال منافع شخصی هستند و همچنین دهن کجی به متحجرین و تندروها
خوب بهترین راه این است که جلوی سوء استفاده کنندگان از دین را گرفت! باید متحجرین راه آگاه کرد و دستشان را از مجاری قدرت کوتاه نمود. باید جلوی تندروهایی که با نام اسلام، ریشه اسلام را در دل مردم نابود می کنند را گرفت.
اما مگر می شود. این دو گروه یعنی سوء استفاده کنندگان از دین و متحجرین، از صدر اسلام تا کنون وجود داشته اند و خیلی وقت ها هم صاحب مسئولیت و قدرت شده اند و به اسلام سیلی محکمی زده اند.
خوب اینهایی که گفتم ربطش با مسئله بی حجابی چیست؟
مشکل از اینجا شروع می شود که بسیاری اعمال سوء استفاده کنندگان از دین و متحجرین را به پای دین می نویسند. آنها با این تعبیر به جای دوری جستن از این دو گروه از خود دین نفرت می جویند. نتیجه این می شود که زن مسلمان به نشانه اعتراض به این دو گروه حجاب خود را بر می دارد و پوششی غیر دینی و حتی سکسی و شهوانی برای خود انتخاب می کند.
ما نمی توانیم به خاطر عملکرد زشت دیگران عاقبت خود را به خطر بیاندازیم. بنابراین توجیه سوم، صحبتی غیرمنطقی است و پاک کردن صورت مسئله است. انسان برای اعتراض به این دو گروه باید تلاش فکری و فرهنگی کند نه اینکه بی حجابی کند.
تا اینجای بحث دانستیم که:
بی حجابی هیچ توجیه منطقی ندارد. کسانی که سه توجیه بالا را بهانه قرار می دهند با اندکی تأمل بیشتر خواهند دانست که مسیر اشتباهی را برگزیده اند.
مگر کسانی که اصلاً اعتقادی به دین و خدا و آخرت ندارند. اینها دوست دارند که پوشش سکسی داشته باشند و اصلا هدفشان جذابیت و جلب توجه و شهوت رانی است. که البته درصد این افراد بسیار بسیار کم است.
اما آنچه در واقعیت می بینیم درصد بالایی از زنان است که لباس های تنگ و کوتاه می پوشند و آرایش می کنند و در کل پوشش آنها هر روز به سمت جذابیت ظاهری بیشتر و دوری از حیا و عفت پیش می رود.
این دختران و زنان باید بدانند که هر توجیهی هم که داشته باشند، پوششان با زنان بی دین و شهوت ران تشابه زیادی دارد. تشابهی که گاهی اوقات عواقب ناگواری برای خودشان و دیگران دارد.
عواقبی نظیر:
* برانگیختن حس شهوانی مردانی که هر لحظه شاهد پوشش بدن نمای آنها هستند و در نتیجه تولید هزاران نگاه آلوده در هر روز و هر ساعت.