شماره جدید |
نگرانی زمانی بیشتر می شود که این دختر دبیرستانی پاک، با اولین واقعیت، یعنی نبود عشق واقعی مواجه می شود. در این حالت او به یک شکست عشقی دچار می شود که از بیان آن به پدر و مادر و دوست و مشاور عاجز است. (که در 99 درصد موارد همین اتفاق می افتد و دختر متوجه می شود که آن پسر فقط به فکر شهوت خود است.) خیلی وقت ها هم اصلا آن پسر ازدواج می کند و پی زندگی خودش می رود و دختر می ماند و یک دنیا دلتنگی. دختر دبیرستانی ما در این حالت سه مسیر را می تواند انتخاب کند: 1. ساختن با وضعیت شکست عشقی با پنهان کاری: که نتیجه ای جز بیماری های روانی و مشکلات تحصیلی و البته دوری بیشتر از خدا نخواهد داشت. 2. دل را به دریا بزند و واقعیت را بگوید تا به دنبال راه چاره بگردد: که احتمال این کار بسیار ضعیف است. و البته تبعاتی مثل ایجاد محدودیت و نظارت شدید از سوی خانواده، عدم درک مسائل روانی توسط والدین را در پی دارد. ولی به نظر من بهترین کار نیز نهایتاً همین خواهد بود. 3. وارد فضای لاقیدی شدن و تبدیل روابط عاشقانه به روابط شهوانی: متاسفانه در بسیاری از این موارد دختران دبیرستانی وارد عرصه بی قیدی به شعائر دین شده و آرایش ها و لباس های سکسی شروع می شود. کم کم وارد گروه های دوستی ناباب شده و به وسیله همین گروه ها با پسران ناباب تری آشنا می شوند. پارتی ها، قرص های روان گردان، مشروبات الکلی، روابط نامشروع و ... از دیگر مواردی که ممکن است به سراغ او بیاید. چند نکته را باید یادآور شوم: * تمام این مسائلی که گفته شد تا زمانی که علنی نشود، امکان برگشت دارد، مثلا خود من شاهد بودم که تعدادی از هم دوره ای ها دانشگاهی مان بعد گذشت چند ترم دوباره به سراغ پوشش اسلامی و چادر رفتند. تحلیل این مسئله خیلی گیج کننده است ولی با بحثی که بیان کردیم می توان این مسئله را به همان انحرافات دوران دبیرستان نسبت داد. زمانی که دختران دبیرستانی وارد دانشگاه شدند و با واقعیات آشنا شدند و چشم شان به حقیقت روشن شد، دوباره به حفظ شعائر اسلامی روی آوردند. (که احتمال این هم زیاد نیست چون از طرفی شاهد دختران زیادی نیز بوده ایم که با ورود به دانشگاه هر روز به سمت بی حجابی بیشتر پیش رفته اند.) * اما وقتی رابطه ها علنی شد و مثلا یک دختر دبیرستانی در یک پارتی دیده شد و خبر به گوش همه رسید، دیگر امکان جبران این اشتباه خیلی سخت خواهد بود (البته فقط غیرممکن، غیرممکن است). * امکان دارد که به خواست خداوند یک انسان مؤمن در سر راه او قرار بگیرد و معرفت و بصیرت آن دختر را بالا ببرد. البته از آموزش و پرورش انتظار داریم که چنین کسانی را در خود دبیرستان را برای دانش آموزان قرار دهند چون در غیر این صورت این احتمال خیلی ضعیف خواهد شد. مصاحبه اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی مرکز اسناد با دکتر ابراهیم فیاض تنظیم: ن. سادات امروزه در حال گذار از مرحله ی غریزه ی گرسنگی به غریزه ی جنسی هستیم.ما قبلا یک اشرافیتی در غریزه ی گرسنگی داشتیم ولی الان به اشرافیت غریزه ی جنسی تبدیل شده است. یعنی افرادی داریم که 17 یا 18 عدد صیغه ای دارند ولی یک نفر هم هست که هیچ کدام از اینها را ندارد. در کشور مسئله ی رابطه با حیوانات نیز پدید آمده است.مثلا در شمال کشور بحث رابطه با حیوانات چقدر افزایش پیدا کرده است.بنده چیز هایی از مردم برای شمال کشور می شنوم که بسیار خنده دار است.مثلا نزدیکی با اسب و یا سگ وگربه و یا هر چیز که شما فکرش را بکنید. ما داریم به کجا می رویم؟؟؟ با توجه به پدیده ی تجاوز های دسته جمعی اخیر در 3 منطقه از کشور ، تحلیل حضرتعالی راجع به این جنایات چیست؟ و علت اصلی پدید آمدن چنین اتفاقاتی را چه می دانید؟ اولین نکته این است که آیا هر کسی می تواند تجاوز کند؟ خیر. هرگز. تجاوز باید به گو نه ای باشد که فرد یا حالت جنون پیدا کند و یا مریض روانی باشد.اصلا هر کسی تحریک نمی شود که به این سادگی تجاوز کند.مگر این که در حد دیوانگی باشد. علتش هم این است که عمل جنسی دو طرفه است و باید هر دو بپذیرند. در این تجاوز ها که فقط یک طرفه بوده و طرف دیگر اکراه داشته . اینجا چگونه است؟ در اینجا باید طرف مقابل را کتک بزند تا بتواند به آن تجاوز کند. و با این حال این فرد را نابود می کند.چون اصلا آمادگی عمل جنسی را ندارد و در این موارد با خشونت کامل این عمل را انجام می دهد. که این کار از عهده ی هر کسی بر نمی آید و باید بسیار دیوانه باشد. نظر شما این است که در این سه پرونده ی اخیر هر سه گروه آقایان جنون داشتند؟ بله . هر سه گروه.خیلی دوست داشتم یک نفر با آنها مصاحبه می کرد. گاهی تخیل فرد آنقدر زیاد می شود که به حالت جنون می رسد. علت این امر افزایش فواره ی جنسی است و همچنین خود آگاهی جنسی که بخاطر افزایش سطح سواد بالا رفته است. شما خبر دارید که سطح سواد این متجاوزین چقدر بوده است؟ فکر کنیم دیپلم یا پایین تر. بله. این یعنی اینها آدم های طبیعی هستند.هیچ شعوری در آنها وجود ندارد و فقط تحریک جنسی شدند. مثل یک حیوان.مثل یک الاغ. این استاد دانشگاه ادامه داد :خیلی جالب است .ما احادیث |