اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
|
ما به آقایان گفتیم مجوز قانونی شما برای این کار چیست و آنها پاسخ دادند که وقتی تشخیص صلاحیت با ماست، سلب صلاحیت هم در اختیار ماست.» چندی پس از این حواشی مدیرعامل بانک پارسیان به عنوان یکی از اعضای تدوین برنامه پنجم توسعه از رئیسجمهور حکم میگیرد. این اصلیترین پارادوکس بانک پارسیان بود. سرنوشت بانک پارسیان خیلیها را مجاب کرد که دیگر به سمت تاسیس نهادهای مالی به صورت مستقل نروند. فاز اول تاسیس بانکهای خصوصی مستقل هم در همین دوران با حضور دو بانک خصوصی دیگر به پایان رسید.
موسسان کار آفرین بانک «کارآفرین» را همان گروهی که بانک «اقتصادنوین» را راهاندازی کرده بودند تاسیس کردند. این گروه از سوی عباس آخوندی، وزیر سابق مسکن و همچنین جلال رسولاف هدایت میشدند. بانک پاسارگاد هم به سرعت به این بانک افزوده شد. پاسارگاد سال 1384 تاسیس شد و یک میلیون و 500 هزار سهامدار را جذب خود کرد. اما فاز دوم تاسیس بانکهای خصوصی حداقل چند سال به تعویق افتاد این باردیگر الگوی رفتاری بانکهای خصوصی نسل اول چندان کارآمد نبودند. بانکهای خصوصی جدید یا به نهادهای رسمی کشور وابسته بودند یا براساس الگوی بانک تات سعی میکردند گروهی از سرمایهداران خانوادگی را گردهم آورند. بانک «سامان» یک نمونه دیگر فعالیت خانوادگی بود. این الگو پیش از انقلاب از سوی خاندان لاجوردی و در بانک «ایرانیان» اجرا شده بود. خانواده سرمایهدار «ضرابیه» بانک سامان را به الگوی بانکداری الکترونیکی تاسیس کردند. این خانواده اصالتی یزدی دارند. آنها در سالهای پیش از انقلاب هم در بازار بسیار فعال بودند.خانواده بانک را در سال 81 با سرمایه اولیه 200 میلیارد ریال تاسیس کرد. سامانیها به سرعت در جذب مخاطب موفق بودند و در سال 89 سرمایه خود را تا رقم 1800میلیارد ریال ارتقا دادند. ضرابیه ولی به خوبی میدانست که برای تاسیس بانکی موفق بازهم باید به سراغ مدیران مالی شهیر کشور رفت. رجایی سلماسی مرد آذری زبان و اولین دبیرکل بورس تهران در سالهای بعد از انقلاب به عنوان مدیرعامل بانک انتخاب شد. رجایی سلماسی هم به خوبی میدانست که موفقیت در فضای اقتصادی ایران نیاز به پیششرطهای نانوشته دارد. او راهکاری را اتخاذ کرد تا سرنوشت بانک سامان به عاقبت بانک پارسیان شبیه نشود. رجایی سلماسی به سرعت قراردادی بلندمدت را با وزارت بازرگانی منعقد کرد تا در بسیاری از طرحهای این نهاد دولتی مشارکت کند. مشارکت در اجرای طرح ارائه کوپن الکترونیک توسط وزارت بازرگانی، مجری خدمات پرداخت اینترنتی طرح پیشگام تجارت الکترونیک وزارت بازرگانی و مجری طرح آزمایشی راهاندازی مرکز گواهینامه دیجیتال وزارت بازرگانی، اصلیترین پروژه های دولتی بانک سامان بودند. همزمان مقدماتی برای همکاری با شرکت راهآهن هم فراهم شد تا بانک سامان، بانک عامل فروش الکترونیکی بلیت قطار شود. اما حضور رجایی سلماسی برای بانک هزینههایی را هم به همراه داشت. از همین رو مدیرعامل جدید از سوی هیات مدیره انتخاب شد و یکی از مدیران بانک ملی را به عنوان رئیس بانک انتخاب کردند. محمدضرابیه بنیانگذار بانک هم ترجیح داد تا سمت ریاست برهیات مدیره را رها کند ولی طی هفتههای گذشته رسانههای اصولگرا بزرگترین حاشیه را برای بانک سامان رقم زدهاند. چندی پیش خودرو رئیسجمهور در آبادان به قیمت دو میلیارد و 500 میلیون تومان به نماینده یک شرکت ایرانی واگذار شد. وکیل شرکت در جریان خرید خودرو پژو 504 احمدینژاد حاضر به افشای نام شرکت نشد. همزمان با این جریان هفتهنامه «9 دی» متعلق به حمید رسایی نماینده اصولگرای مجلس اعلام کرد فردی که خودرو رئیس دولت را خریده مهندس «دشتی» نام دارد. براساس این اطلاعات او 34درصد از سهام بانک سامان را هم در اختیار دارد. البته روابط عمومی بانک سامان در گفت وگو با همشهری بازار این موضوع را تکذیب کرد. دشتی یکی از مهمترین افرادی به شمار میآید که با اسفندیار رحیم مشایی و همچنین بقایی در ارتباط بوده است. حتی برخی نهادهای خبری روایت میکنند که مهندس دشتی 30درصد از سهام بانک گردشگری را هم در اختیار دارد. مهمترین موضوع در مورد دشتی به شرایط مالی او مربوط میشود. روزنامه کیهان مورخ 24 فروردین دشتی را یکی از بزرگترین بدهکاران بانکی معرفی کرده است. کیهان در این مورد مینویسد: « گفته میشود بحث خرید این خودرو یک موضوع حاشیهای برای ایجاد حاشیه امن در عدم بازپرداخت بدهی کلان بانکی بدون اطلاع رئیسجمهوری و با طراحی برخی افراد مشکوک و نفوذی بوده است.» کیهان بدون معرفی این «افراد مشکوک»، به یادآوری هشدارهای قبلی خود در مورد «نفوذ برخی نان به نرخ روزخورها که در سایه رئیسجمهوری محترم پنهان شدهاند» پرداخته و از مسوولان دولتی خواسته تا اخبار منتشر شده در مورد خریدار خودرو آقای احمدینژاد را پیگیری کنند. براساس همین اطلاعات مهندس «دشتی» در صنعت ساختمان فعالیت دارد و همچنین بخشی از سهام کارخانه فولاد و هواپیمایی «آتا» را هم در اختیار دارد. در جریان افشاگری علیه او نام بانک سامان و همچنین گردشگری هم پیش کشیده شد که این موضوع برای بانک سامان حواشی بسیاری را به همراه آورد. اما این تمامی گرفتاریهای بانک سامان نبود. شاید یکی از اصلیترین حواشی بانک سامان به ماجرای پرابهام انتقال حسابهای این بانک مربوط باشد. بانک سامان گروهی از چهرههای سرشناس حوزه اینترنت را گردهم آورده بود تا شبکه تجارت الکترونیک این بانک را راهاندازی کنند. این گروه هکرهای قدیمی و بسیار باتجربه بودند که حتی پس از پایان پروژه بانک سامان گروهی از آنان جذب برخی نهادهای کشور شدند. در میانه فعالیتهای بانک، یکی از سایتهای خبری گزارش داد که به علت امنیت پایین شبکه اطلاعاتی بانک سامان، حسابها در این بانک از سوی هکرها جابهجا میشود. |