ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

 

ائتلاف بزرگ ملی - برای انتخابات آزاد

حسین باقرزاده hbzadeh@btinternet.com

 

یک ائتلاف بزرگ ملی بی‌سابقه در ایران در حال شکل‌گیری است. این ائتلاف نه از طریق گفتگو و مذاکره «رهبران» سیاسی در پشت اتاق‌های دربسته و از بالا صورت می‌گیرد، و بلکه از پایین و در صحنه عمل سیاسی در حال رخ دادن است. در این ائتلاف، تقریبا همه نیروها و قشرهای مختلف اجتماعی شرکت دارند، و داوطلبانه به آن می‌پیوندند. عامل و محرک این ائتلاف هم کسی یا نهادی جز حکومت جمهوری اسلامی ایران نیست. این ائتلاف، اولین حضور میدانی خود را روز جمعه این هفته در جریان رأی‌گیری برای مجلس شورای اسلامی به نمایش می‌گذارد، و راهبردی اساسی را فرا روی اپوزیسیون سر در گُم جمهوری اسلامی قرار می‌دهد - راه‌بردی که به اپوزیسیون می‌آموزد چگونه می‌توان در فضای متنافر سیاسی ایران حول یک برنامه و شعار واحد متشکل شد و وسیع‌ترین حرکت سیاسی و اجتماعی را ایجاد کرد.

رژیم جمهوری اسلامی در تلاش آن است که انتخابات روز جمعه را با «موفقیت» برگزار کند. آیت الله خامنه‌ای از یکی دو ماه پیشتر از «پرشور» بودن این انتخابات سخن گفته و شرکت در آن را واجب دانسته است. به دنبال سخنان او سایر مقامات ولایت فقیه نیز این امریه او را تکرار کرده‌اند. یعنی به فرموده، قرار است انتخابات پرشور باشد و صندوق‌ها از رأی پر شود. در عین حال، حکومت ولی فقیه چنان دایره انتخاب را در این دوره محدود کرده است که خود به عنوان بزرگترین نیروی دافعه و راندن مردم از صندوق‌های رأی عمل می‌کند. و به این ترتیب، برای اولین بار در طول حیات جمهوری اسلامی ایران وسیع‌ترین اتفاق ملی برای تحریم انتخابات حکومتی شکل گرفته است.
نمایش‌های انتخاباتی جمهوری اسلامی همواره از سوی بخش عمده‌ای از اپوزیسیون سنتی تحریم می‌شده است. در این دوره، اما، نیروهای دیگری نیز به صف تحریم پیوسته‌اند. اصلاح‌طلبان که پس از انتخابات ریاست جمهوری
۱۳۸۸ از دایره نیروهای خودی حکومت به بیرون رانده شده و مورد سرکوب قرار گرفته بودند به تدریج امید خود را برای بازگشت به حکومت از دست دادند. دیگر روشن شده بود که در انتخابات جدید مجلس جایی برای اصلاح‌طلبان باقی نمانده است، و از چند ماه پیش زمزمه «عدم شرکت» در انتخابات و یا تحریم آن، در بین اینان شروع شد و به تدریج عمومیت یافت. اکنون انتخابات جمهوری اسلامی نه فقط از سوی اپوزیسیون سنتی آن و بلکه از ناحیه اصلاح ‌طلبان که بخشی از حکومت را برای سالیان دراز در دست داشتند نیز مورد تحریم قرار گرفته، و این خود به پیدایش بزرگ‌ترین حرکت ملی در مخالفت با حکومت منجر شده است.

ولی ائتلاف «تحریم انتخابات» به گروه‌های فوق محدود نمی‌شود. قلع و قمع اصلاح‌طلبان از سوی نیروهای وابسته به ولی فقیه با میدان دادن به قشر جدیدی از سپاهیان و بسیجیان همراه بود که باید جای نیروهای اصلاح‌طلب را در حاکمیت پر می‌کردند. تصور روحانیت حاکم این بود که نظامیان و بسیجیان خطر کمتری برای سلطه مطلقه ولی فقیه ایجاد می‌کنند و کارگزاران سر به راه‌تری برای اجرای سیاست‌های او بشمار می‌آیند. محمود احمدی‌نژاد که این قشر جدید را در قوه مجریه نمایندگی می‌کرد ارادت خود را به ولی فقیه نشان داده بود و در مقابل، ولی فقیه نیز رسما اعلام می‌کرد که سیاست‌های او را بهتر از دیگران می‌پسندد. برآمدن احمدی‌نژاد در سال‌های 84 و 88 هزینه سنگینی برای حکومت ولی فقیه داشت و بسیاری از نیروهای هوادار اصلاح‌طلبان را به سوی آرمان‌های دموکراتیک و تحولات ساختارشکنانه سوق داد.

در عین حال، گروهی از مردم به احمدی‌نژاد نه از زاویه فوق و بلکه به دلایل دیگر گرایش داشتند. برخی او را نماینده‌ای از قشر پایین جامعه می‌دانستند که اکنون به بالاترین قدرت اجرایی دست یافته است، و برای بهبود زندگی خود به او امید بسته بودند. گروهی دیگر که از حکومت پیوسته 25 ساله روحانیان به تنگ آمده بودند در احمدی‌نژاد عنصری از قماش مردم عادی می‌دیدند و او را طلیعه‌ای بر پایان حکومت روحانیان و آغازی بر حاکمیت جمهور مردم می‌پنداشتند. احمدی‌نژاد نیز که ظاهرا به وجود این دو گروه اجتماعی طرفدار خود آگاه بود سعی داشت انتظارات آنان را تا حدی برآورده کند. از یک سو، با سیاست‌های اقتصادی خاص (مثلا پرداخت یارانه‌های مستقیم) سعی داشت قشرهای پایینی جامعه را در حمایت از خود نگاه دارد، و از سوی دیگر با مواضعی که گاه با ولی فقیه یا روحانیت سنتی در تضاد بود «استقلال» خود را از آنان به نمایش بگذارد. این دو سیاست، اما، در شرایط بحرانی یکی دو سال اخیر موقعیت او را هم در درون حاکمیت و هم در میان هوادارانش متزلزل کرده است.

رأی‌گیری فعلی قرار بود که به صورت رقابتی بین دو جناح اصولگرا انجام شود، و این دو جناح در یک رقابت «آزاد» در انتخابات شرکت کنند. ولی ظاهرا جناح احمدی‌نژاد، که نزدیکان او تحت عنوان «جریان انحرافی» مورد شدیدترین حملات جناح مقابل قرار گرفته‌اند، در این مسابقه قرار نیست برنده شود. گفته شده است که شورای نگهبان ۶۰۰ نفر از نامزدهای هوادار احمدی‌نژاد سلب صلاحیت کرده است. تبلیغات بی‌روح هواداران احمدی‌نژاد نیز حاکی از یأس آنان برای ایجاد یک فراکسیون قوی در مجلس آینده است. البته هنوز برخی از عناصر جناح مخالف او معتقدند که «جریان انحرافی» سعی کرده با «چراغ خاموش» پیش بیاید و عده‌ای از هواداران خود را که معروف نیستند از صافی شورای نگهبان بگذراند و از صندوق‌های رأی بیرون بکشد. ولی بسیاری از طرف‌داران احمدی‌نژاد قانع نیستند که این شیوه‌ها به کار رفته یا مؤثر افتاده است و نسبت به برآیند انتخابات از زاویه دید او بدبین هستند.

از این رو، نه فقط بسیاری از کسانی که در دو دوره ریاست جمهوری با خوش‌بینی و امید به احمدی‌نژاد رأی داده بودند و اکنون زیر فشارهای اقتصادی، سرخوردگی از کارنامه او، و یا به دلایل دیگر از اوبرگشته‌اند دیگر انگیزه‌ای برای شرکت در
 

قبلی

برگشت

بعدی