اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
برگزارکنندگان کنفرانس خیلی صریح روز قبل از کنفرانس تکذیب کردند چنین ادعاهایی را و گفتند که این کنفرانس برای بحث و تبادل نظر است. خود مسئولین سوئدی هم گفتند این کنفرانس برای بحث و تبادل نظر است. برخی از اظهارنظرات میتواند گمانزنی باشد، بخشی شایعهپردازی باشد و بخشی هم ممکن است تمایلاتی در میان پارهای از افراد این کنفرانس با توجه به سوابقشان وجود داشته باشند که دنبال یک چنین پروژههایی باشند. ولی فکر میکنم گرایش اصلی این جمع که از قضا بخش مهمی از این کسانی که در این کنفرانس شرکت کردهاند، افراد شناخته شده و بههرحال در جامعه ایرانی بهعنوان چهرههایی معتدل و بخشی از روشنفکران جامعه ایرانی هستند. گفتم حضور پارهای از عناصر که بیشک در این زمینهها سابقهی چندان خوبی از خودشان به نمایش نگذاشتهاند، این هم به نظر من به چهرهی این کنفرانس آسیب زده و این شایعات را افزایش داده است.
جمهوری اسلامی چه واکنشی دربارهی این کنفرانس داشته؟ به اولاف پالمه سنتروم شدیداً اعتراض کرده و گفته است که آیا دارد یک آلترناتیو علیه حکومت اسلامی ساخته میشود که اولاف پالمه سنتروم هم صریحاً جواب داده که این کنفرانسیست از منتقدان ایرانی که میخواهند در مورد راههای رسیدن به دموکراسی و در مورد انتخابات پیش روی اظهارنظر کنند. من فکر میکنم که این جمع به هر صورت با دفاع از انتخابات آزاد سعی میکند یک راه حل معتدلی را در برابر طرح انتخابات فرمایشی پیش روی قرار دهد.
شما هم خودتان بهعنوان فعال جمهوریخواه به این کنفرانس دعوت شده بودید، اما در آخرین روزها با انتشار نامهای از شرکت در این کنفرانس خودداری کردید. چرا؟ نخست این که من از ابتدا راجع به این کنفرانس تردیدهایی داشتم، این که با توجه به وجود ترکیب افراد در آن چه قدر قصد سمینار و کنفرانس و تبادل نظر هست و یا ممکن است جنبههای دیگری مدنظر باشد. من شخصاً هیچ نوع مشکلی برای شرکت در کنفرانسهای علنی ندارم که گرایشهای مختلف اصلاح طلبان، مشروطهخواهان، چپها، جمهوریخواهان در آن باشند. قبلاً هم شرکت کردم و اینها را بسیار مثبت میدانم. من فکر میکنم جامعه ایرانی بهجای این که با سنگربندی خیابانی بخواهد به حل تضادهای خودش بپردازد، باید بین خانوادههای سیاسی گوناگونش نوعی گفتگو و تعامل صورت گیرد. برای نجات آن کشور؛ ما به نوعی راهحلهای مشترک و نوعی همفکری و همکاری و اتحاد عمل و تعامل را نیازمندیم. از این نظر شرکت در این کنفرانس را مثبت میدانستم و فکر میکنم ما نیازمند این گفتگوها و تعامل هستیم. اما به چند دلیل من از شرکت در این کنفرانس، که از ابتدا تردید داشتم، در روزهای آخر با انتشار نامهای صرفنظر کردم. انگیزه دیگری هم از انتشار این نامه داشتم و آن این بود که بههرحال من با آن که در کنفرانس شرکت نکردم، اما مایل بودم روشن کنم نقطه نظرات من چیست. در مورد این که اصلاً چرا شرکت نکردم، فکر میکنم دو یا سه دلیل اصلی را باید به صراحت برشمارم. نکتهی اول ابهاماتی بود که به آن اشاره کردم. شفاف نبودن اهداف این کنفرانس، توضیحات متفاوت افراد آن... شاید اگر پیشاپیش نامهای منتشر میشد و اهداف این کنفرانس به گونهای صریح نه فقط از جانب اولاف پالمه سنتروم، بلکه توسط نهادهای ایرانی زودتر بازتاب پیدا میکرد، روشنگری بیشتری میشد. عدم وجود مطبوعات باعث میشد که فشار سنگینی به نظر من و احتمالاً شرکتکنندگان دیگر وجود داشته باشد که اصلاً در این کنفرانس چه چیزهایی گفته شده یا چه تصمیماتی گرفته میشود. دلیل دومش این که من بههرحال میدیدم و با مشورتی که با جامعه جمهوریخواه داشتم، اکثریت جامعه جمهوریخواه آمادگی و یا تمایل به شرکت در این کنفرانس را نداشت و مایل به شرکت من هم نبودند و من بهعنوان احترام به همفکران جمهوریخواهام در این کنفرانس شرکت نکردم. در حالی که براین باورم نخبگان سیاسی جامعه ایرانی باید از چهارخانوادهی سیاسی و یا از همهی خانوادههای سیاسی باهم گفتگو کنند. اما در حالی که از تمام این خانوادهها در این کنفرانس حضور دارند، بدنهی اجتماعیشان واکنش نشان میدهد. من براین باور بودم که اگر بدنهی اجتماعی این خانوادهها آمادگی ندارد برای تعامل با یکدیگر، شرکت در این کنفرانس میتواند بیشتر به نوعی ؛ این تنشها را در بدنههای هرکدام از این گروهها شدت بخشد. من آرزومند بودم که این کنفرانس شفاف شود، گزارشهایش بازتاب پیدا کند، به گونهای شفاف تمام دستاوردهایش روشن شود و گامهای جدیتری بردارد، هم در دفاع از انتخابات آزاد و هم مخالفت با حملهی نظامی و هم با گامهای جدیتری سوءظنهایی که پیرامون این کنفرانس وجود دارد را کاهش دهد و فضایی را که ایجاد شده است، در زدودن این شایعات و این فضاسازیها بتواند قدمهای جدیتری را بردارد.
|