اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
حقوق خود را دریافت نکرده اند، با این
وجود احمدی نژاد، مدعی می شود «امروز در همه بخش های صنعتی و عمرانی شاهد جهش
های قابل توجهی نسبت به سال ۸۴ هستیم.»؟!
زبان یعنی شیوه، روش یا وسیله ارتباط و تبادل اطلاعات. زبان میتواند آن چیزی باشد که مردمان بصورت عادی و روزمره با هم صحبت میکنند مانند زبان پارسی، عربی، چینی، انگلیسی ووو. زبان میتواند بصورت علامت باشد مثلا در گذشته اشکال یاعلاماتی می کشیدند و بوسیله آن زبان پیامی را به دیگری یا دیگران میرساندند. زبان میتواند با علامات دست یا صورت و بدون هیچ صوتی باشد. زبان میتواند میان دو وسیله باشد مثلا دو اتومبیل در حال حرکت بوسیله چراغ یا بوق زدن با هم صحبت میکنند و یک رانند با زدن چراغ چشمک زن به دیگران اعلام میکند که میخواهد به کدام طرف برود. در سالهای اخیر زبان های جدید بسیاری ایجاد شده است مثلا زبان برنامه نویسی کامپیوتر. اما صحبت این نوشتار تمام این گستردگی را شامل نمی شود بلکه بسیار محدود تر است. آنگاه که زبان عادی که مردم با هم صحبت میکنند بصورت نوشته در آید تقریبا با زبان گفتاری یکی است. لیکن همین زبان وقتی در علوم مختلف عقلی و عملی بکارمیرود تفاوت هائی پیدا میکند و کلمات میتوانند معانی دیگری سوای معنی اولیه و ریشه ای خود بگیرند. حتی در بسیاری موارد اسم یک شخص که معنی خاصی هم میتواند داشته باشد بر روی یک اختراع و یا یک فرمول گذاشته می شود. در نتیجه اگر زمانی بخواهیم از راه ریشه یابی آن نام به ریشه پیدایش آن چیز برسیم راه به جائی نخواهیم برد. با این مقدمه مختصر به مبحث زبان در ادبیات سیاسی میرسیم. شاید بکار بردن همین کلمه ادبیات سیاسی خود جای بحث داشته باشد ولی در یک تعریف و یا پذیرش کلی مقصود این است که هر نوشتاری که با الفبای عادی و با کلمات و املاء و دستور زبان معمولی نوشته شود میتواند شکلی از ادبیات باشد که باید قوانین دستوری را در خود داشته باشد و نمیتواند از آن خارج شود و مثلا ً نمی شود جای افعال و ضمایر و... را خارج از قانون اصلی و هر کجا بخواهیم بگذاریم بلکه باید با رعایت قوانین دستوری به شکلی مطلب را نوشت که کاملا قابل فهم باشد. پس در اینجا علی الحساب می پذیریم که نوشته های سیاسی هم نوعی از ادبیات است که بدان ادبیات سیاسی میتوان گفت. اما این ادبیات سیاسی انشاء خاصی دارد و در آن کلمات خاصی نیز بکار میرود که میتواند از معنی اصلی و اولیه آن کلمات بسیار دور باشد. برای روشن شدن موضوع و کوتاه کردن کلام چند کلمه اولیه سیاسی را در نظر میگیریم. در زبان عادی کلمات کثیف و خونخوار وجود دارد که در نوشته های سیاسی هم بکار میرود. ولی آیا وقتی گفته می شود فلان کشور یا دولت یا رژیم خونخوار است بدین معنی است که روزانه خون مردم را در لیوان میریزند و می خورند؟ هر چند در میان ایرانیان به صراحت حتی میگویند که فلان رژیم خونخوار خون مردم را در شیشه کرده و می خورد. اما اینها واقعا ً به معنی آن نیست که خون مردم را با وسایلی میگیرند و می نوشند بلکه مقصود ریختن خون و یا گرفتن مال و املاک مردمان است. حال برای اینکه موضوع بهتر مشخص شود به بررسی کلمه کثیف در انشاء سیاسی پرداخته می شود. در ابتدا به بررسی معنی لغوی آن پرداخته می شود. برای اینکار از میان انبوه فرهنگهای لغات تنها از دو کتاب فرهنگ عمید و غیاث اللغات استفاده می شود. فرهنگ عمید- تالیف حسن عمید چاپ سوم 1347 تهران. این فرهنگ که زمان زیادی از تالیف آن نمیگذرد از بسیاری جهات بسیار ارزشمند است مخصوصا ً معانی کلمات و اعراب گذاری ها به نسبت بقیه بهتر است.
|