اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره 220 |
کشورهایی که در سایه آمریکا زندگی کردند 34 سال است که مقامات جمهوری اسلامی و دیگر اسلامگرایان یک دروغ بسیار بزرگ به جامعهی ایران گفتهاند و آن این است که برخی کشورها در زیر سایهی امریکا زندگی می کنند. در دنیای امروز کشورها با هم روابط و پیمانهای متقابل دارند. برخی از این پیمانها میان کشورهای دمکراتیک و برخی میان کشورهای دمکراتیک و غیر دمکراتیک است. این دیدگاه معوج چپگرایانه بسیاری از مردم ایران را از دیدن واقع بینانهی روابط بین المللی محروم کرده است. کشورهای اروپایی اکثرا همپیمان ایالات متحده هستند و رابط بسیار نزدیک تجاری و امنیتی و سیاسی دارند اما هیچ از آنها زیر سایهی امریکا نیستند. برخی کشورهای عربی نیز با نظام غیر دمکراتیک چنین رابطه ای با ایالات متحده دارند. خامنهای با اتکا به این دروغ نتیجه می گیرد که آنها که زیر سایهی امریکا هستند وضعیت بدتری نسبت به ایران دارند. کافی است از کشورهای منطقه قطر و امارات متحدهی عربی را با ایران مقایسه کنید و ببینید این کشورهای نفت خیز که روابط گستردهای با ایالات متحده دارند در وضعیت بهتری هستند یا ایران. قطر در سه سال گذشته بالاترین درآمد سرانه را در دنیا داشته است (سال گذشته حدود 118 هزار دلار). عدم مذاکره با امریکا خامنهای به موضوع مذاکره با امریکا که می رسد در سه جمله مرتکب یک دروغ بزرگ دیگر می شود. او می گوید: "از جمله تاکتیکهای تبلیغاتی اینها این است که از طرف رهبری ایران، کسانی با آمریکاییها مذاکره کردند این دروغ محض است. تاکنون از سوی رهبری ایران هیچکس با آنها مذاکره نکرده است. در برخی موارد مسئولان دولتی راجع به مسائل مقطعی با آمریکاییها مذاکره کردند که البته مخالفتی با آن نداشتم." همه امروز در دنیا می دانند که هیچ مقامی در جمهوری اسلامی نمی تواند با دولت امریکا بدون کسب مجوز از خامنهای مذاکره کند. اگر مقامات دولت در برخی موارد با امریکاییها مذاکره کردهاند که خامنهای بدان معترف است این بدین معنی است که حکومت با مقامات امریکایی مذاکره کرده و نفی آن موجب سرسخت نمایی و نمایش کله شقی رهبر جمهوری اسلامی نمی شود. پیشرفت همه جانبه او در زمینهی جهت گیری کشور می گوید: "در همه این موارد پیشرفت داشتیم هم در زمینه امنیت و هم در سلامت و هم نفوذ بینالمللی و هم تسلط بر حوادث گوناگون که بر کشور و منطقه جاری است." البته خامنه ای در ارائهی این بیلان ظاهرا گزارشهایی را که مقامات بدو می دهند به ماشین کاغذ خرد کنی سپرده است. در طول یک سال گذشته چکهای برگشتی سه برابر شده است، پروندههای ثبت شدهی سالانه در قوهی قضاییه از حدود 13 میلیون به 16 میلیون رسیده است، تعداد زندانیان از سال 1357 تا 1391، 23 برابر شده است (با دو برابر شدن جمعیت)، تعداد اعدامها همچنان ایران را در صدر کشورهای اعدام کننده قرار داده است، جوانان سارق را به دلیل سرقت 50 هزار تومان اعدام می کنند، مراکز درمانی کمبود داروی بیهوشی و داروخانهها کمبود دارو دارند (نه به دلیل تحریم ها بلکه به دلیل عدم اختصاص ارز)، و کشورها یکی پس از دیگری روابط اقتصادی خود را با جمهوری اسلامی کاهش می دهند. تنها بخشی که در کشور خوب کار می کند ماشین سرکوب است که نوعی امنیت قبرستانی سیاسی در کشور ایجاد کرده است. پیشرفت علمی چند سالی است که با خالی شدن خزانهی اخلاق و ارزشها (بواسطهی دروغ گوییها و تقلبات مفرط) مقامات جمهوری اسلامی در دادن بیلان کاری خود به سراغ علم و تکنولوژی آمده اند. خامنهای در این قلمرو می گوید: "در حوزه آب و محیط زیست و سلولهای بنیادی و انرژی هستهای و ... کشور به پیشرفتهای بزرگی توانست دست پیدا کند." تنها در حوزهی آب و محیط زیست می توان به خشک شدن تدریجی رودخانههای بزرگ کشور مثل زاینده رود و کارون و خشک شدن دریاچهها مثل دریاچهی ارومیه و تشدید آلودگی آب تالابها و هوای شهرها اشاره کرد. تنها برگ برندهی خامنه ای در بحث از پیشرفت علمی غنی سازی اورانیوم تا حد بیست درصد است. آیا هزینههای این امر که بدون تنش با کشورهای غربی نیز ممکن بود (در یک قلم محروم شدن کشور از حدود 50 میلیادر دلار درامد ارزی در سال 91) ارزش غنی سازی بیست درصدی به روش جمهوری اسلامی را داشته است یا خیر؟ شرکت همه در انتخابات ولی فقیه جمهوری اسلامی در موضوع انتخابات نیز وعدهی دروغ می دهد. او هم می گوید همگان می توانند در انتخابات رقابت کنند و هم این رقابت را منوط به اعتقاد به جمهوری اسلامی (بنا به تجربه، شخص خودش) می کند: "در انتخابات همه سلیقهها و جریانات معتقد به جمهوری اسلامی شرکت کنند. این هم حق همه است و هم وظیفه است. انتخابات برای یک سلیقه و جریان سیاسی خاص نیست. همه کسانی که به استقلال کشور و آینده کشور اهمیت می دهند و دلشان برای منافع ملی می سوزد باید در انتخابات شرکت کنند." پیشرفت "به خواست" یا "به رغم" علی خامنهای همانند دیگر مقامات جمهوری اسلامی همهی پیشرفتهایی را که مردم ایران علی رغ تمایل حکومت داشتهاند به حساب خود می گذارد. درست بعد از تحولات پس از انتخابات سال 88 و تجعات بزرگ دانشجویی در اعتراض به سرکوب مردم، خامنهای از حضور چهار میلیون دانشجو در کشور ابراز نارضایی کرد اما هنگام "پز دادن" که می رسد او از 25 برابر شدن تعداد دانشجویان در کشور از سه دههی قبل به این سو سخن می گوید. به همین ترتیب مقامات جمهوری اسلامی از مطبوعات نیمه مستقلی که با هزار گونه زحمت و فشار در داخل کشور منتشر می شوند و هر هفته تعدادی از آنها بسته یا محاکمه یا روزنامه نگاران آنها بازداشت می شوند در مجامع بین المللی به عنوان نشانهی آزادی در کشور سخن می گویند.
|