اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
بوده و هست. از اين كار خسته نميشوم.عقايد فرارونده اين گروه از جانبدربرگان داراي معاني و مقاصدي است كه فراسوي شخص قدم ميگذارد. تفكر از اين نوع در مورد تجربيات فاجعهآميز خود به اين افراد انگيزه بخشيده، به زندگي شان شفافي و روشني داده وتسلي بخش عذاب آنان است.هدف از ارائهي اين بخش از نتيجه تحقيق مذكور در مورد شكنجه اين بود كه خواننده را با مفاهيم واگشت پذيري و آسيب ديدگي اجتماعي آشنا كرده زمينه نگرشي نو به مسائل جان بدربردگان از شكنجه و چگونگي برخورد آنان با تجربيات فاجعهآميزشان فراهم شود. مهم آن است كه به خاطر بسپاريم كه درمان فرد شكنجه شده امري لازم اما جداييناپذير از رسيدگي به شرايط اجتماعي سياسي و تاريخياي است كه تروماي بازمانده را احاطه ميكند. در اين راه درمانگر نميتواند موضعي بيطرفانه اختيار كند و همراهي او با جانبدربرده گامي است براي اثبات حقايقي كه آنچنان فجيعاند كه جانبدربردگان از گفتن آنها عاجزند. درمانگر بايد بخاطر بسپارد كه تمامي جان بدر بردگان دنبال عدالت ميگردند و عدالتجويي ميتواند در جايي آغاز شود كه جان بدر برده احساس ميكند كه باورش دارند. به بهانه نامه احمدی نژاد به جورج بوش الهه آریانپور نامه یک شهروند ایرانی به محمود احمدی نژاد، مهدی محمدي یک شهروند ایرانی نامهاي را از جانب جرج بوش، رئیس جمهور آمریکا، خطاب به محمود احمدينژاد، رئيسجمهور ایران نوشته است که پیش بینی می شود، به سرعت به اصليترين خبر رسانههاي جهان تبديل شود. متن كامل اين نامه بدين شرح است: آقاي احمدی نژاد رئيسجمهور ایران من نیز مدتي در اين انديشه بودم که چگونه ميتوان تناقضات و جنایات غير قابل انكار موجود در صحنه داخلی ایران را كه مدام مورد بحث محافل مردمي و بخصوص مجامع سياسي و دانشجويي است توجيه كرد. سوالات زيادي در اين مورد بي جواب مانده است لذا تصميم گرفتم شمهاي از اين تناقضات و سوالات را مطرح كنم تا شايد فرصتي براي پاسخ به آنها فراهم آيد. آيا ميشود پيرو حضرت محمد (ع) پيامبر بزرگ الهي بود، خود را متعهد به حقوق انسان دانست، اسلام را دین مهرورزی و الگوي تمدني معرفي كرد، ساخت سلاحهاي هستهاي و كشتار جمعي را در نزد دیگران نقد کرد، مبارزه با بی عدالتی را شعار خود قرار داد، و در نهايت براي ایرانی مقتدر و پیشرفته در سطح جهاني تلاش كرد. جامعهاي كه قرار است حضرت مهدی (ع) و صالحان زمين در آن حكومت كنند، اما درعينحال حقوق شهروندان، اساتید دانشگاه، دانشجویان، روشنفکران و روزنامه نگاران را مورد تعرض قرار گیرد، جان و حيثيت و هستي کارمندان بی پناه شرکت واحد و خانواده های آن ها از ارزش ساقط شود و دفتر برخی روزنامه ها فقط با احتمال حضور افرادی که مثل شما فکر نمی کنند، به آتش كشيده شود، يا با احتمال وجود افراد دگر اندیش روزنامه ها و نشریه ها توقیف و چندین خانوار بلاتکلیف شوند. آیا این به نفع مردم ایران است که آثار باستانی این کشور مدفون شوند و خشک اندیشان به جنگ با تاریخ پیش از اسلام در آن برخیزند؟ آیا استقرار پلیس ضد شورش در خیابان های شهر تهران و ... برای برخورد با زنانی که خواهان به رسمیت شناخته شدن حق آزادی خود هستند، بخشی از دین شماست؟ آیا درست است که حريم مقدس خانههاي شهروندان مدافع حقوق بشر شكسته و شايد بيش از چند قرن كشور ترقی خواهی مانند ایران به عقب برگردانده شود؟ رهبر شما با مصادیق مدرن از جمله حضور زنان در ورزشگاه و استفاده از ماهواره مشکل دارد. پس شما چطور می توانید از پیشرفت ایران صحبت کنید، وقتی که همین امور اولیه را تحمل نمی کنید؟ با چه مجوزی ده ها میلیون دلار از خزانه كشور ایران را صرف اعزام دهها تن تروریست و دهها تن مواد منفجره به کشورهای اطراف و ارسال مهمات به کشورهایی مثل افغانستان، عراق، فلسطین، لبنان و ... کرده اید و می کنید؟ از بین بردن شهروندان غیرصهیونیست و غیرمذهبی در اسرائیل و بی سرپرست کردن خانوادههاي آن ها با سلاح های ارسالی شما را چگونه می توان توجیه کرد؟ علت کتک خوردن جوانان ایرانی در خیابان های شهر تهران چیست و چرا جوانان دانشجو به علت مخالفت با ارزش های تحمیلی شما مجازات می شوند؟ آیا می دانید چند درصد از آنان رنجور و افسرده به مواد مخدر روی می آورند وهر ساله تعدادي از آنان نیز خودكشي كنند؟ آیا می دانید چند درصد از جوانان ایرانی سرخورده به کشور های غربی و حتا آمریکا، یعنی کشوری که شما دشمن شماره یک آن هستید، پناه می برند؟ آیا شما در ناآرامی های عراق دست نداشته اید؟ اگر در حال حاضر آمریکا عراق را ترک کند، بعید نیست که امنیت کشور شما نیز با خطر مواجه شود. البته صدام يك ديكتاتور جنايتكار بود. شما نیز می دانید در ایران چه جنایت هایی علیه دگر اندیشان انجام شد و تمامی این جنایت ها مورد حمايت افرادی از حکومت وقت بود. آقاي رئيسجمهور شايد بدانيد من يك شهروند عادی هستم. مردم کوچه و خیابان را می بینیم که می پرسند اين اقدامات را چگونه ميتوان با ارزشهاي صدر اسلام من جمله تعهد به آئين حضرت محمد (ع) پيامبر رحمت برای جهانیان تطبيق داد؟ متهماني درزندان اوین، رجایی شهر و سایر زندان های اطلاعات سپاه و زندان های مخفی وزارت اطلاعات ... در بند هستند كه محاكمه نميشوند. به وكيل دسترسي ندارند. خانوادههاي آنان نميتوانند آنان را ببينند و در خارج از شهر خود نگهداري ميشوند و هيچ نظارت داخلی یا بينالمللي بر بلاهایی که بر سر آن ها می آورید، وجود ندارد. معلوم نيست اينها زنداني هستند، اسير جنگي اند، متهم اند و يا محكوم؟ مدافعان حقوق بشر در ایران تاييد كردهاند كه زندانها و بندهای مخفي در ایران هم وجود دارد. من نتوانستم ربودن افراد و نگه داشتن آنان را در زندانهاي مخفي با هيچيك از نظامهاي قضايي دنيا تطبيق دهم و نفهميدم كه اين اقدامات با كداميك از ارزشهاي صدر اسلام تطابق دارد. با تعليمات حضرت محمد یا قرآن یا ارزشهاي انسانی. جوانان، دانشجويان و مردم در مورد پديده قتل های زنجیره ای سوالات زيادي دارند. حتما بعضي از آنها را شنيدهايد. در طول تاريخ پس انقلاب افراد زیادی کشته واعدام شدند و البته این در تاریخ ایران پدیده ای نوظهور نبود، مسلماً در این رابطه ایران به تاسيس بینشی جديد و حکومتی با کادری جديد نیازمند است. دانشجويان ميگويند تا پیش از سال 60 چنين پدیده هایی کم تر به چشم می خورد. تاریخ معاصر ایران را ورق می زنند، و ميگويند هر چه جستجو ميكنيم فرماندهان قتل های زنجیره ای را پیدا نکردیم. مجبورم آنان را راهنمايي كنم تا برخی کتاب های اکبر گنجی و حمید کاویانی و ... را بیشتر بخوانند. اکبر گنجی یعنی همان کسی که شما در قبال آزادی اش هیچ پاسخی به جامعه جهانی ندادید. جامعه جهانی چگونه باید به شما اعتماد کند در حالی که شما به شهروندان و بزرگان فرهنگ خودتان هم رحم نمی کنید؟ شما که در برآورده کردن حقوق اولیه شهروندان خود عاجزید و چنین برخوردی با اهل قلم دارید، چطور در نهایت وقاحت جهانیان را محکوم می کنید و می خواهید جهان را اصلاح کنید؟ تاريخ جنگ جهاني دوم و فاشیسم را در آلمان مطالعه كنید. حبس های خانوادگی، و آزار و شکنجه مخالفان و دگراندیشان در کردستان و سایر شهرهای ایران، آوارگی نویسندگان و شکل گیری ادیبات تبعید شباهت عجیبی به وضعیت موجود در آن دوران آلمان دارد. يكبار يكي از دانشجويان گفت در سال های انقلاب اسلامی كه صدها مخالف كشته شدند، اخبار به هیچ وجه گردش آزاد نداشت و کشته شدگان گاهی ناصبی و مرتد خوانده می شدند. برخورد اخیر گماشته های شما با کارگران و کارمندان شرکت واحد و خانواده های آن ها تفاوت چندانی با برخورد هیتلر با یهوری ها ندارد. فرض كنيم اين خبرها صحيح نباشد، آيا نتيجه منطقي آن ميتواند تاسيس ایرانی فرهنگمند و حامی
|