اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
متن کامل گفتگوی اشپیگل با احمدی نژاد:ما مصمم هستیم!مقدمه و ترجمه: الاهه بقراط
از زمانی که احمدی نژاد به ریاست جمهوری رسیده "اشپیگل" تلاش می کند با او گفتگویی انجام دهد. روز پنجشنبه ۱۹ ماه مه از تهران خبر موافقت با این گفتگو رسید. چهار روز بعد سه خبرنگار اشپیگل با وی در محل کارش ملاقات کردند. گفتگو خیلی زود راه خودش را پیش گرفت و با تردید احمدی نژاد نسبت به وجود هولوکاست و حق موجودیت اسراییل، گفتگوی برنامه ریزی شده به یک صحبت جدلی تبدیل شد • اشپیگل: شما روی بشکه باروت نشسته اید، آقای پرزیدنت! • احمدی نژاد: ما نگران سربازای آمریکایی هستیم که در عراق کشته میشن! مجله اشپیگل در شماره تازه خود (29 مه) با چاپ عکسی از احمدی نژاد گفتگوی مفصلی را با او منتشر کرده که روز 23 مه در تهران انجام شده است. تیتر روی جلد اشپیگل با اعلام خبر این گفتگو چنین است: «مردی که جهان از او می ترسد». در صفحات مصاحبه چند عکس از احمدی نژاد از جمله عکسی از دوران جوانی او و هم چنین عکسی به هنگام گفتگو چاپ شده در حالیکه روی صندلی مجلل ریاست جمهوری فرو رفته و پاهایش به زور به زمین می رسد. هیئت تحریریه اشپیگل درباره چگونگی انجام این گفتگو در صفحه نخست مجله چنین می نویسد:«این مرد برای بیشتر سیاستمداران جهان یک معماست. کمتر کسی از جهان سیاست با وی ملاقات کرده است. با این همه نام او که برای بسیاری قابل تلفظ نیست مترادف خطر یک جنگ اتمی است. محمود احمدی نژاد 49 ساله که از ماه اوت 2005 رییس جمهوری اسلامی شده است با سخن سرایی علیه اسراییل و آمریکا و غرب بطور کلی و با انکار هولوکاست و بیش از همه اصرار او برای تبدیل شدن به یک قدرت اتمی نقش دشمن شماره یک جهان را بر عهده گرفته است. مذاکرات مداوم با کشورهای اروپایی، روسیه و چین درباره کنترل برنامه های اتمی جمهوری اسلامی از زمان آغاز ریاست جمهوری او به شدت دشوار شده است. در این میان، جرج بوش رییس جمهوری آمریکا در صورت لزوم به فکر امکان حمله نظامی به تأسیسات اتمی ایران است. بعلاوه از تهران خبرهای تهدید آمیز می رسد که با هزاران عملیات انتحاری به حمله نظامی پاسخ داده خواهد شد. به راستی، این مرد که جهان از او می ترسد کیست؟ از زمانی که احمدی نژاد به ریاست جمهوری رسیده «اشپیگل» تلاش می کند با او گفتگویی انجام دهد. روز پنجشنبه 19 ماه مه از تهران خبر موافقت با این گفتگو رسید. چهار روز بعد سه خبرنگار اشپیگل با وی در محل کارش ملاقات کردند. گفتگو خیلی زود راه خودش را پیش گرفت و با تردید احمدی نژاد نسبت به وجود هولوکاست و حق موجودیت اسراییل، گفتگوی برنامه ریزی شده به یک صحبت جدلی تبدیل شد. با وجود مواضع اساسا متناقض دو طرف، فضای گفتگو کاملا آرام بود. هنوز خبر این گفتگو در محافل سیاسی برلین کاملا پخش نشده بود که بلافاصله از گوشه و کنار دولت پرسش های مختلف رسید مانند اینکه آمادگی احمدی نژاد برای گفتگو (دیالوگ) چگونه ارزیابی می شود؟ حاصل این گفتگو را، با چند تصحیح سطحی در زبان، می توان در همین شماره اشپیگل به مثابه یک سند خواند». یادآوری می شود اعضای تحریریه اشپیگل از جمله کسانی که این مصاحبه را انجام داده اند که یکی از آنها (اشتفان ئوست) سردبیر اشپیگل است مانند دیگر مصاحبه هایشان، در مچ گیری و سخنان دوپهلو مهارت دارند. در همین مصاحبه در پاسخ احمدی نژاد که وقوع هولوکاست را انکار می کند با طنز می گویند: «آقای پرزیدنت، با اجازه شما، هولوکاست اتفاق افتاد...». این گفتگو که نخستین مصاحبه یک مجله معتبر آلمانی با احمدی نژاد است نشان می دهد که هم جهان آزاد و هم مصاحبه کنندگان با احمدی نژاد در دنیای کاملا متفاوت زندگی می کنند. در عین حال پاسخ های احمدی نژاد با توجه به گفتگوها و سخنرانی های وی بدون کم و زیاد، به صورت محاوره و شبیه به بیان خود او از آلمانی به فارسی ترجمه شده است. س: آقای پرزیدنت، شما طرفدار فوتبال هستید و خودتان هم با علاقه فوتبال بازی می کنید. وقتی تیم ملی ایران روز 11 ژوئن در شهر نورنبرگ در برابر تیم مکزیک بازی می کند، آیا شما هم در ورزشگاه خواهید بود؟ ج: بستگی داره. البته من حتما این بازی رو تماشا می کنم. ولی اینکه تو خونه و جلوی تلویزیون باشه یا جای دیگه، هنوز نمی دونم. تصمیم من بستگی به خیلی چیزها داره. س: مثلا؟ ج: اینکه چقدر وقت دارم، بعضی از روابط چطورن، اصلا دلم می خواد یا نه و خیلی چیزای دیگه. س: اعلام خبر آمدن شما برای جام جهانی در آلمان با خشم بزرگی روبرو شد. آیا تعجب کردید؟ ج: نه، مهم نیست. من اصلا نفهمیدم چرا اینطور شد. برای من بی معنی بود. من این همه عصبانیت رو نمی تونم بفهمم. س: این عصبانیت به نکاتی که شما درباره هولوکاست مطرح کردید بر می گردد. اینکه پرزیدنت ایران کشتار سازمان یافته یهودیان را توسط آلمانی ها انکار کند، خواه ناخواه خشم می آفریند. ج: من ربط بین اینها رو نمی فهمم. س: شما اول هولوکاست را انکار کردید، بعد خبر می رسد که ممکن است به آلمان سفر کنید. این است که سبب عصبانیت می شود. بالاخره، تعجب کردید یا نه؟ ج: نه، به هیچ وجه. از اونجا که شبکه صهیونیسم تو سراسر دنیا خیلی فعاله، تو اروپا هم، به همین دلیل من تعجب نکردم. ما مردم آلمان رو به عنوان مخاطب می بینیم. با صهیونیسم هیچ کاری نداریم. س: انکار هولوکاست در آلمان مجازات دارد. برای شما بی تفاوت است که با خشم روبرو می شوید؟ ج: من می دونم که اشپیگل یک مجله معتبره. ولی نمی دونم که شما این امکان رو دارین که حقیقت رو درباره هولوکاست منتشر کنین؟ شما مجازید همه چیز رو درباره اون بنویسید؟ س: البته که مجازیم درباره شناخت و نتایج تحقیقات تاریخی که در شصت سال گذشته انجام شده اند بنویسیم. به نظر ما هیچ تردیدی وجود ندارد که آلمانی ها – متأسفانه- در کشتار شش میلیون یهودی مقصرند. ج: خب، حالا ما یک بحث درست و حسابی راه انداختیم. ما دو سؤال روشن می پرسیم: اولی اینه که: واقعا هولوکاست اتفاق افتاد؟ شما جواب مثبت می دید. پس سؤال دوم اینه: کی در اون مقصره؟ جواب این سؤال رو باید در اروپا پیدا کرد نه در فلسطین. آخه کاملا معلومه که وقتی هولوکاست در اروپا اتفاق اقتاده، پس جواب رو هم باید در اروپا پیدا کرد. از طرف دیگه، اگر هولوکاست اتفاق نیفتاده، چرا این دولت اشغالگر... س: ... منظورتان دولت اسراییل است... ج: ... به وجود آمده؟ چرا کشورهای اروپایی خودشون رو موظف می دونن از این رژیم دفاع کنن؟ اجازه بدین یک نکته دیگه رو مطرح کنم. ما معتقدیم اگر یک واقعه تاریخی حقیقت داشته باشه، هرچه بیشتر درباره ش تحقیق بشه و صحبت بشه، اون وقت بیشتر روشن میشه.
|