اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
رهبر تصريح كرد: در آييننامه مذكور سياستها و راهكارهاى كلى گسترش فرهنگ عفاف و حجاب مشخص شده و وظايف مراكز فرهنگى و حتى غير فرهنگى كه به صورت مستقيم و غيرمستقيم در اين زمينه فعاليتى دارند، پيشبينى شده است. پایگاه اینترنتی بیبیسی، از قول يک دختر جوان، نوشته است: «بدترين کاری که میتوانند بکنند اين است که بروند توی خيابانها و بعضی لباس فروشیها را آتش بزنند. برای مدتی به ما فشار میآورند. اما بعدش اين مردم هستند که تصميم میگيرند چه بپوشند. حتی اگر همه دخترهايی را که بدحجاب هستند را دستگير کنند سئوال من اين است که آنها را تا کی میتوانند توی زندان نگه دارند؟» مامورین انتظامی رژیم، در روز جهانی زن، به شیوه وحشیانهای به تجمع زنان در پارک دانشجو حمله کردند و آنان را مورد ضرب و شتم قرار دادند. کارگرانی که در زیر بار فشار و استثمار شدید و بیحقوقی کمرشان آنچنان خم شده است، بارها در مقابل مجلس و یا ارگانهای دیگر برای کسب مطالبات خود تجمع اعتراضی برگزار کردند، نه تنها هیچکدام جوابی ندادند، بلکه در بیشتر مواقع نیز پلیس و اطلاعاتی و قدارهبندان را برای بر هم زدن تجمع کارگران، به محل اعتراض و اعتصاب فرستادند. آمار رسمی دانشآموزان در سال تحصیلی 83 - 82 رقمی حدود 18 میلیون اعلام شده بود، اما در سال تحصیلی 85 – 84 این رقم به حدود 13 میلیون تنزل یافته است، در حالی که در این مدت به جمعیت کشور و دانشآموزان افزوده شده است. این رقم «ناقابل» 5 میلیونی دانشآموزان که از تحصیل محروم ماندهاند، فرزندان مردم محروم و کارگرانی هستند که دستمزد ناچیزشان نیز به موقع پرداخت نمیشود. تحقیقات و بررسیهای کارشناسی و جامعهشناسی، تاکید بر این دارد که اعتیاد، فحشاء، خودکشی، دزدی و دیگر آسیبها و بحرانهای اجتماعی، ریشه در فقر اقتصادی، فرهنگی و عدم آزادیهای فردی و اجتماعی دارد. بنابراین رژیم جمهوری اسلامی، عامل اصلی همه این فجایع اقتصادی و سیاسی و بحرانها و آسیبهای اجتماعی است.
بنا به آمارهای رسمی 16 درصد و غیررسمی بیش از 20 درصد متقاضیان کار بیکار هستند. همچنین بین 20 تا 27 درصد فارغالتحصیلان بیکارند. در حال حاضر بیش از دو میلیون خاشیهنشین بدون کمترین امکانات شهری و خدماتی در حاشیه تهران در حلبیآبادها روزگار سیاهی را میگذراند. اختناق سیاسی و سرکوبهای پلیسی مداوم جان مردم را به لبشان رسانده است. نتیجه این عملکردهای غیرانسانی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی سبب شده است که حدود 8 تا 10 میلیون بیکار، 7 تا 8 میلیون معتاد، 300 هزار زن خیابانی فقط در تهران و 9 میلیون دختر و پسر در سن تشکیل زندگی مشترک و خانواده(5.5 میلیون دختر، 5.3 میلیون پسر) در کشور وجود دارد. همچنین سن فحشاء در ایران، روی 11 تا 17 و حداکثر 18 سال قرار دارد. بنا به گفته رییس انجمن مددکاری ایران، در حال حاضر یک میلیون و 200 هزار زن سرپرست خانوار در جامعه وجود دارد که در صورت عدم حمایت از آنها، احتمال آسیب دیدن آنها وجود دارد. بنا به گزارش ایسنا، 3 بهمن ماه 1384، بیش از 70 درصد زنان سرپرست خانوار بیخانمان و یا فاقد مسکن مناسب هستند و براساس بررسیهای کارشناسی، وضعیت اقتصادی 1.5 میلیون زن سرپرست خانوار که سرپرستی حدود 6 میلیون نفر را برعهده دارند، بحرانی است. دختران و زنان خیابانی، به دلیل این که هیچ پشتیبان و تکیهگاه اجتماعی و حقوقی و قانونی ندارند، همواره در دست باندهای مافیایی که بیشتر آنها وابسته به ارگانهای سرکوب رژیم است آنچنان گرفتارند که کسی سراغ زنده و مرده آنها را نمیگیرد. این باندها حتی دختران و زنان را برای تنفروشی، به شیخنشینهای حاشیه خلیج فارس و پاکستان و ترکیه میفرستند. بنابراین رژیم جمهوری اسلامی، فقط به یک رژیم ترور و سرکوب و کشتار و جهل و خرافه محدود نمیشود، بلکه زیر ساختهای جامعه را آنچنان تخریب کرده است که عوارض و عواقب وخیم آن حتی نسلهای آینده را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد.اکنون بیش از هشتاد درصد مردم ایران، در فقر و فلاکت زندگی میکنند؛ در حالی که اقلیتی سرمایهدار با حمایت دولت، پلیس و پاسدار شیره جان کارگران را میمکندو دستمدهای ناچیز آنها نیز به موقع پرداخت نمیکند؛ در حالی که جمهوری اسلامی، میلیاردها دلار صرف دستیابی به سلاحهای هستهای کشتار جمعی و انواع و اقسام سلاحهای مخرب میکند. کارخانههای یکی پس از دیگری تعطیل میگردند و کارگران آنها به صف میلیونی بیکاران میپیوندند. خبرگزاریهای رژیم از درآمدی در حدود از 50 - 45 میلیارد دلاری از منبع فروش نفت خام خبر میدهند. این مبالغ هنگفت صرف چه مسائلی میشود؟ پس کارگران، زنان خانهدار، معلمان، پرستاران، بازنشستگان، آموزش و پرورش و بهداشت و درمان و خدمات شهری و روستایی و به طور کلی حق و حقوق همه شهروندان از این درآمدهای کلان در کجاست؟! احمدینژاد، با بوق و کرنا اعلام کرده است که ایران، به باشگاه کشورهای هستهای پیوسته است. با نمایشها و مانورهای نظامی و با آزمایش موشکهای دوربرد و دیگر سلاحهای مخرب، جامعه ایران را در معرض حملات وحشیانه نظامی و محاصره اقتصادی قرار دادهاید؟ اگر چنین اتفاقی بیافتد بهای گزاف ضایعات هولناک انسانی و اقتصادی آن را همین کارگران و مردم محروم خواهند داد؟ اکنون بیش ار هر زمان دیگری اکثریت مردم ایران به آزادی و رفاه اقتصادی و آرامش نیاز دارند، یعنی مسایلی که جمهوری اسلامی آنها را مختص خودش میداند و اگر مردم حرفی از آنها به میان آورند با پلیس و زندان و شکنجه و اعدام روبرو میشوند. نمایش 200 نفر از زنان حزبالله در مقابل مجلس شورای اسلامی، با هدف برخورد با «بدحجابی»، بخشی از کل سناریوهای سیاه جمهوری اسلامی برای سرکوب جنبشهای اجتماعی است. شکی نیست که جامعه و به ویژه دختران و زنان آرادیخواه مرعوب چنین ترفندها و تهدیدها نخواهند شد.سردمداران جمهوری اسلامی، باید بدانند که جامعه ایران، تغییر کرده است. نیروی عظیم آگاهی در جامعه ایران رشد کردهاند که نه خاطرهای از دیکتاتوری سلطنتی دارد و نه باورهای خرافی ملی و مذهبی را پذیرفتهاند. آنها آزادیهای فردی و اجتماعی و برابری و رفاه و شادی میخواهند. دنیایی میخواهند که در آن از سرکوب، شکنجه، اعدام، تبعیض و زور و استثمار خبری نباشد. در چنین جهانی، انسانها بدون توجه به ملیت، جنسیت و باورهایشان به طور یکسان و برابر در کنار هم در صلح و صفا و دوستی زندگی کنند. این نیرو خواب و آرامش را از چشمان سردمداران مرتجع جمهوری اسلامی، ربوده است. جنبش زنان ایران، یک جنبش قوی و قدرتمندی است که تاکنون نیز جمهوری اسلامی را به تلاطم انداخته است. تحرک اخیر و بسیج و آمادهباش کلیه دم و دستگاه جمهوری اسلامی بر علیه زنان، ناشی از ترس آنان از بروز اعتراضات سراسری گسترده و حضور فعال و چشمگیر زنان در این اعتراضات اجتماعی است. شکی نیست که زنان کارگر و خانهدار در تحولات آتی این کشور در صف مقدم قرار خواهند گرفت و اجازه نخواهند داد گرایشات خرافی ملی و مذهبی و مردسالاری بار دیگر آنها را خانهنشین کند. از این رو مسلم است که بدون حضور و نقش فعال زنان، تغییر و تحولات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به پیروزی نخواهد رسید. سوم اردیبهشت 1385 - بیست و سوم آوریل 2006
|