اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
برای مدتی نا معلوم ، از بين خواهد رفت و نظام جمهوری اسلامی ، نابود خواهد شد » و هركس در هر مقامی ، باعث پديد آمدن چنين وضعيتی شود ، به ملت ايران و جامعهی اسلامی خيانت كرده و با دشمنان جنگ طلب ايران ، خواسته يا ناخواسته همراهی كرده و ياری رسانده است و در دنيا و آخرت مسئول همهی خسارتهايی است كه از آن پس ، برملت محروم ايران تحميل گردد. آيا اين واقعيت تلخ ، نبايد تلاش امثال مرا برای جلوگيری از وقوع « يك جنگ نابرابر » در پی داشته باشد ، تا خون انسانهای صلح طلب بر زمين نريزد و بسياری از سرمايههای انسانی ملت را نابود نكند و ناموس او را در معرض تاراج بيگانه قرار ندهد و اموال قطره قطره جمع شدهی ملت محروم ايران ، در طول يكصد سال اخير را به تلف و نابودی نكشاند ؟!! در خاتمهی اين نامه ، از سخنان امام ، حسين بن علی (ع) بهره میگيرم كه ؛ « خدايا تو میدانی كه نه برای كسب قدرت ، كه برای اصلاح امور شريعت و حكومت ، اين رويكرد خطير را انتخاب كرده ايم ، تا ديگران و خصوصا ستم ديدگان و ضعيفان را به امنيت برسانيم و لا اقل ، هشدارهای لازم را به آنان بدهيم ». با تشكر و احترام احمد قابل...........١٠/٢/١٣٨٥........ مشهد سرکوب تجمع زنان و سکوت معنادار برخی محافل برهان دیوارگر Borhandivargar2006@yahoo.com فراخوان تجمع زنان در 22 خرداد در میدان 7 تیر تهران از طرف جامعه حمایت زنان و کانون دفاع از حقوق کودکان و زنان در اعتراض به بی حقوقی محض و ظلم آشکار به زنان در جامعه و سرکوب شدید و بازداشت و ازار فعالین این حرکت عکس العمل های متفاوتی را در بین جریانات سیاسی به دنبال داشته است: از سکوت معنی دار رسانه های داخل و مدیای طرفدار حاکمیت و چپ سنتی گرفته تا اعتراضات و حمایتهای بی دریغ نیروهای مدافع آزادی و برابری و دیگر نهادهای مدافع حقوق انسان در داخل و خارج ایران. اگر بخواهیم از زاویه درستی به این قضیه نگاه کنیم و جایگاه اعتراضات زنان را در متن اوضاع جامعه ایران دریابیم باید کمی به عقب تر برگردیم و خواستها و شعارهای مطرح شده زنان و عملکرد جریانات مختلف را بررسی کنیم.
در متن بیانیه فراخوان برای تجمع 22 خرداد در میدان 7 تیر تهران و شعار های داده شده در تجمع زنان مینی بر حق یکسان طلاق و حضانت فرزندان، تغییر سن کیفری دختران به 18 سال، داشتن حقوق برابر در ازدواج و برابر بودن حقوق زنان و مردان کارگر در محیط کار، ما زنیم انسانیم شهروند این دیاریم.. زندانی سیاسی ازاد باید گردد و.... ما خواستها و شعارهای زنان در طی نزدیک به سه دهه گذشته را می بینیم که منعکس کننده دردها و آلام میلیونها زن در سراسر ایران میباشد . این خواستها نه تنها با بی اعتنائی مسئولین نظام روبرو شده است بلکه با سرکوب و اعدام و زندان سعی در مرعوب ساختن تحرکات اعتراضی زنان ر ا داشته اند. سرکوب بیشتر نظام باعث توجه بیشتری از سوی جامعه به مسله و مشکلات زنان شده است. دانشجویان و جوانان و را هم به صف اعتراضات زنان کشانده است و کل افکار عمومی جامعه بین المللی و ایران را متاثر نموده است. اما زنان و فعالین این حرکتهای اعتراضی که هر چند به عنوان شهر وند و انسانهای درجه چندم به حساب میایند اما دست از تلاش و مقاومت برنداشته و بر نخواهند داشت و این قابل تحسین و احترام است و باید همه کسانی که در این مورد سکوت نمو ده اند درس بگیرند. چرا صدا و سیما و نشریات مجاز و اصلاح طلب و چپ های سنتی سکوت می کنند؟ حرکت اعتراضی زنان و مطالبات و خواسته های انها این ظرفیت را دارد که پایه های رژیم را به لرزه در آورد و به جنبشی سراسری و همه گیر تبدیل شود که امر سرنگونی رژیم اسلامی را تسریع نماید . در این رابطه پروسه سکوت نشریات و رسانه ها و تلویزیونهای ماهواره ای ملی گراها و اسلامی ها ادمه دارد و این سکوت هم نه به معنای بیخبری انها از سرکوب و خشونت و بازداشت شرکت کنندگان تجمع 22 خرداد بلکه مهر تائیدی بر این گونه اعمال ضد انسانی رژیِم ایران میباشد. اینها نمیخواهند که خبر این سرکوب و خشونت نظام برعلیه معترضین منعکس شود و با توجه به سانسور شدید حاکم بر ایران و و فیلتر شدن سایتهای اینترنتی و ممنوع بودن ماهواره و نداشتن نشریاتی ازاد و مردمی مردم را بیخبر میگذارند. چون این مساله باعث به خطر افتادن امنیت وارکان رژیم میشود. و دوام و ماندن رژیم یعنی دوام و ماندن اصلاح طلبان و مدافعین دیگر رژیم. سرکوب اعدام و شکنجه و بازداشت هر انسان دیگری مهم نیست. ذره ای اهمیت ندارد که چه بلائی به سر مردم میاید. نکته دیگری که به وضوح در این جریان به چشم میخورد نحوه اقدام و عکس العمل چپ سنتی و خجالتی میباشد که نه میتوان آنها را به همسویی با رژیم متهم نمود و نه میتوان مدافع حق طلبی زنان به حساب آورد . با نگاهی به سایتهای اینترنتی جریانات چپ سنتی می بینیم که یا فقط متن بیانیه زنان را منتشر نموده اند و یا بعضی از آنها به دادن اطلاعیه خبری در این مورد اکتفا کرده اند. این کم کاری برای جریاناتی که خود را تنها مدعی رفع ظلم و زن ستیزی میدانند بسیار تعجب اور و معنا دار است . زیرا در این بحبوبه اختناق و سانسوری که رژیم برای مردم گذاشته است انتظار این بود که حداقل تمامی جریانات با تمام قوا و توانی که دارند منعکس کننده این توحش و بربریت باشند نه این که سکوت پیشه نموده و و خود را بی تفاوت نشان دهند. بی تفاوتی و سکوت در این مورد و دها مورد دیگر از جانب جریانات مدعی چپ و کارگر کارگر مایه شگفتی و تعجب همگان شده و نمیتوان پاسخ درست و منطقی برای این سکوت پیدا کرد. بخصوص در امر اعتراض زنان و کارگران ودانشجویان که خواست و منفعت فردی را نمیخواهند و برای منافع کل جنبش و جامعه تلاش مینمایند. اعتراضات و حمایتها در داخل و خارج ایران باید تظاهرات و آکسیونهای اعتراضی در مورد سرکوب تجمع زنان در تهران به راه انداخت از خواستهای آنها حمایت کرد و خواهان آزادی بی قید و شرط بازداشت شدگان تجمع 22 خرداد شد. باید در کشورهای مختلف در انظار عمومی و رسانه های تبلیغی این بربریت و نقض آشکار حقوق انسان در ایران را افشا کرد و مردم را به حمایت از جنبش حق طلبانه زنان و دانشجویان و کارگران فراخواند. این بهترین و شایسته ترین حرکتی است که حداقل در این موقعیت می توان انجام داد و بزرگترین فشارها را بر جمهوری اسلامی وارد ساخت. هر چند عده ای پرت و به حاشیه رفته از اوضاع ایران و جهان این نوع افشاگری را به ضرر فعالین سیاسی و بازداشت شدگان میدانند و به تعبیر انها امنیت این کسان به خطر میافتد . اما نه تنها امنیت انها را به خطر نمی اندازد بلکه انها را از مخمصه و شکنجه رژِیم مصون نگه میدارد و یک نوع مصونیت را برای انها تامین می کند. در پایان ضمن محکوم نمودن سرکوب تجمع زنان خواستار ازادی فوری و بی قید و شرط همه بازداشت شدگان هستم. با اعلام این نکته که زنان هم باید مثل هر شهروندی دیگر از حقوق برابر و مساوی بر خوردار باشند از تمام مردم آزادیخواه ایران و نهادهای بین المللی و مدافع حقوق انسان درخواست دارم که به سرکوب تجمع زنان اعتراض کنند و خواهان آزادی فوری کلیه دستگیر شدگان ماجرای اخیر بشوند. اتحاد تنها راه چاره است و اگر کل قطب آزادیخواه و حق طلب جامعه متحد نشویم نمی توانیم جلوی سرکوب و ارعاب این نظام را بگیریم. |