اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
اين حال مى توان گفت كه زرقاوى مدت ها است كه به يكى از مهم ترين اهداف خود دست يافته است. او مى خواست كه خود را آدمى تاثيرگذار در جنگ و در منطقه اى مذهبى مطرح كند، كه اين كار نيز به بهترين وجه انجام گرفت. بسيارى از افراطيون راديكال به اقدامات و حركات وى در عراق چشم اميد دارند و به عنوان الگويى از يك رهبر براى پيكارجويان مطرح است. آن سر بريدن ها در افغانستان و تايلند نشانه اى از همين الگوبردارى ها به شمار مى آيد. زرقاوى براى رهبران مذهبى راديكال و افراطى نيز به عنوان كسى مطرح است كه روح جهاد را زنده نگه مى دارد، همان نقشى كه تا قبل از آن بن لادن بر عهده داشت. زرقاوى از برخى جهات نقطه مقابل بن لادن بود. او نه در خانواده اى ثروتمند رشد كرده و نه سواد چندانى داشت و از انعطاف پذيرى هم بى بهره بود، اما همو است كه در مدتى كوتاه آن سعودى ثروتمند را به حاشيه راند. شايد موفقيت وى مرهون افراط كارى هايش در اعمال خشونت باشد اما نمى توان اين نكته را ناديده گرفت كه زرقاوى از استعدادى ذاتى در امر تبليغات برخوردار بود.
من فارسی فکر می کنم، فرنگی نباش احمق! يک مصاحبه قديمی با رضا عابدينی - گرافيست، تنظم: خلیل رئیسی فرد مصاحبه پيش رو در سال ۱۳۸۲ توسط احسان شارعی صورت گرفت و در آن زمان در وبلاگ شارعی با نام "اسطرلاب" منتشر شد. انتخاب اين گفتگو به مناسبت اهدای جايزه بنياد پرنس کلاوس در هلند به رضا عابدينی می باشد
رضا عابدينی پنجشنبه، ۱ آبان ، برای انجام مصاحبه با رضا عابدينی، يکی از مطرح ترين گرافيست های حال حاضر ايران ، به دفتر کارش رفتم. مصاحبه ما که در اطاق خود عابدينی انجام شد همراه دعوا، خنده، بحث و لذت بود. بعد از اتمام گفتگو با هم چای خورديم و باز هم صحبت کرديم و او کتابی به من امانت داد. ماحصل اين گفتگوی ۴۵ دقيقه ای را در زير می خوانيد: احسان شارعی: از زمانی که در دوم خرداد جو حاکم بر فضای سياسی کشور تغيير کرد شاهد حضور روزنامه نگارانی جديد يا بازگشته بوديم. مثل ابراهيم نبوی و محمد قوچانی. با بسته شدن اين روزنامه ها اکثر اين روزنامه نگاران آرشيو مطالبشون رو به صورت کتاب عرضه کردند. آشنايی من با رضا عابدينی از اين جا شروع شد. کسی که کار طراحی جلد اکثر کتاب های سيد ابراهيم نبوی را انجام می داد ويا کتاب های محمد قوچانی. آقای عابدينی شما چقدر درگير مسائل سياسی روز شديد؟ رضا عابدينی: اول من يه سوال بپرسم... تو اصولاً علاقه مند به مسائل سياسی هستی؟ احسان شارعی: نه. برای شروع کارو رسيدن به مسائل بعدی... رضا عابدينی: اين بحث ها يه خرده اشتباست. من فقط با ابراهيم نبوی کار کرده ام. اون هم به خاطر اينکه از سينما باهاش آشنا بودم . از دوره ای که تو سينما با هم کار می کرديم .هميشه راجع به هنر و کار من و کار اون و چيزهای بامزه که اون می نوشت و... با هم گپ می زديم. احسان شارعی: پس درگير سياست روز نشديد... رضا عابدينی: اصلاً! مهمترين کاری که ما با هم کرديم اون کتاب کتوله ها و دراز هاست که به نظر من يک کار صد در صد آرتيستيکه با اين که مضمونش سياسيه. احسان شارعی: ابراهيم نبوی غير سياسی چه طور آدمی بود؟ رضا عابدينی:به نظر من آدم فوق العاده با هوشی بود، يکی از موجودات بی نظيری که من در زندگيم ديدم بود. وحشتناک باهوش بود. در زمينه های زيادی مطالعات خوبی داره و ماجرای طنزش هم يک چيز غير قابل توصيفه. نه می شه گفت آموخته و نه می شه گفت تمرين کرده. يک چيز کاملا ذاتيه.از ساده ترين چيز ها می تونه يک نوشته بسيار بسيار بامزه و بکر درست کنه.از کرامات ايشون می تونم بگم که می تونست با دو دست دو چيز متفاوت بنويسه! چيزی که شايد به لحاظ فيزيولوژی غلط باشه! آدم عجيب و غريبی بود...
احسان شارعی: در زمينه کار های شما. آيا کتابی رو که می خواهيد جلدش رو طراحی کنيد می خونيد؟ رضا عابدينی: هميشه اين کار رو می کنم. البته نمی تونم همه کتاب ها رو بخونم. وقتی من يک کتابی مثل پزشکی سنتی در ايران رو سفارش می گيرم نمی تونم همه اين کتاب رو بخونم. شش ماه طول ميکشه بابا! در اين مواقع از نويسنده يا مولف يا ناشر می خوام که خلاصه ای از کتاب در چند صفحه به من بده به همراه فهرست و اگه کتاب پيچيده باشه سعی می کنم حتماً نويسنده رو ببينم. کتاب های فلسفی غالباً به مطالعه نياز داره و يا ديدار با نويسنده. با کتاب هايی مثل متون کلاسيک ايرانی تا حدی آشنام و سعی می کنم به معلوماتم تکيه کنم. اما اگه خود کتاب برام جالب باشه حتماً می خونم مثل زيبايی هنر و تفکر از محمد رضا ريخته گران که اگه کَس ديگری هم جلدش رو کار می کرد باز هم می خوندم. احسان شارعی: يک سری کار های ژورناليستی هم از شما در مجله هايی مثل فيلم يا تنديس ديده ام. يه خورده راجع به اونها توضيح بديد. رضا عابدينی: نويسندگی؟ احسان شارعی: بله رضا عابدينی: من از سال ۷۱ مقاله دارم. حدود ۱۰- ۱۲ سال. هميشه هم در باره هنر بوده. نقد هنری، مقالات تئوريک . گاهی اوقات در مجله فيلم راجع به پوستر فيلم ، تيتراژ فيلم يا تبليغات سينمايی نوشته ام. در تنديس هم که طبيعتاً راجع به گرافيک می نويسم. در مجله تصوير هم راجع به گرافيک و طراحی و کاريکاتور و اين چيز ها. احسان شارعی: بيشتر وارد زمينه کاری شما بشيم. کدوم زمينه کاری رو بهتر می بينيد؟ طراحی جلد ، پوستر، لوگو؟... رضا عابدينی: برای من ارجعيتی ندارند. اما من پوستر رو دوست دارم. فکر می کنم مجموعه کارهايی که آدم در کاتگوری های مختلف گرافيک می تونه بکنه در پوستر قابليت بيشتری برای من داره. وقتی می خوام به پوستر فکر کنم احساس خوبی دارم. احسان شارعی: چقدر می تونيد ورای استفاده از کامپيوتر کار کنيد و بدون فری هند و فتو شاپ؟ دستتون چقدر قويه؟
|