اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
حقوق بشرو میثاق های آن |
|
را ديده اى.» عبدالله دستپاچه شده و مى پرسد: «چطور؟» «تو اجازه ديدن او را ندارى! چطور توانستى عروس من را ببينى؟» شادى عبدالله مردى اردنى است كه سابقاً محافظ شخصى بن لادن بوده و در حال حاضر از دولت آلمان تقاضاى پناهندگى كرده است. صداى آن سوى خط كه اين چنين عبدالله را به وجد آورده در واقع صداى ابومصعب زرقاوى است. آن روزها تازه رژيم طالبان سقوط كرده بود و زرقاوى دريكى از كشورهاى همسايه افغانستان زندگى مخفى داشت، اما تقريباً هر روز به آلمان تلفن مى كرد. او به زبان رمز صحبت مى كرد و منظورش از آن عروس كه از مراكش مى آيد، در واقع پاسپورت بود. زرقاوى هنوز به «عروس» هاى زيادى براى مردانش احتياج داشت. او به ۳۰۰ پاسپورت نياز داشت تا بتواند مردانش را به اروپا اعزام كند و البته همه اين سيصد پاسپورت هم در منطقه اى واقع در دانمارك جعل شده و در اختيار وى قرار گرفت. آشكارا مشخص است كه زرقاوى بيش از هر چيز در پى تسهيل عزيمت مردان تروريست خود آن هم به صورت گروهى به نقاط جهان بوده و هست. او در تمام آن مكالمات تلفنى از زبان و كلمات رمز استفاده مى كرد و هميشه از «قرص هاى سياه»، «سيب هاى روسى»، «عسل» و «دختران كوچك» مى گفت. اين زبان رمز كارشناسان دايره كشف رمز آلمان را كلافه كرده بود. از چند ماه قبل از آن، مكالمات تلفنى زرقاوى با همكارانش در آلمان شنود و ضبط مى شد. همه آن به اصطلاح همكارانش عضو گروه «التوحيد» بودند. به هر صورت كسى از آن كدهاى رمز سردرنمى آورد. هنگامى كه عبدالله پس از يك مكالمه تلفنى به سوى برلين حركت كرد، شور و اضطراب اداره اطلاعات و امنيت و دايره كشف رمز به يكباره بالا گرفت. ماموران اطلاعاتى از طريق رديابى تلفن همراه وى، به محل اقامت او پى بردند و همين مسئله نگرانى هاى آنان را دو چندان كرد زيرا محل اقامت عبدالله درست در خيابانى بود كه بيشتر ساكنان آن يهودى هستند. چند هفته پس از آن جريان، زرقاوى به شمال عراق رفت و البته همچنان با همكاران و به اصطلاح هسته هايش در آلمان تماس داشت. در تاريخ دوم آوريل سال ۲۰۰۲ بار ديگر با عبدالله تماس گرفت. عبدالله گفت: «اگر خدا بخواهد، همه كارها روبه راه است.» اما زرقاوى متوجه شد كه يك جاى كار اشكال دارد. سپس عبدالله ادامه داد: «اما بعضى كارها آن طور كه ما مى خواستيم، نشد. ما ميوه و چيزهايى مثل آن سفارش داده ايم اما طرف قيمت بالايى داده است.» در اينجا زرقاوى با صدايى كاملاً آمرانه گفت: «گوش كن، گوش كن، تو نگران گرانى و ارزانى نباش. بعضى چيزها به دست ما رسيده است اما آن دارو در ميان آنها نبود. آن يكى را هم كه برايم فرستاديد، مشكل ايجاد كرد، يكى ديگر احتياج دارم.» و سپس از عبدالله مى پرسد: «اصلاً چرا خودت آنجا نمى مانى تا آن قرص هاى سياه رنگ را تحويل بگيرى؟» عبدالله گفت: «فكرش را كرده بودم، اما دارويى كه بايد همراه آن مصرف شود فعلاً موجود نيست.» زرقاوى در حالى كه كاسه صبرش لبريز شده بود، جواب مى دهد: «خيلى ساده است، خيلى ساده است! گوش كن، شما بايد به خودتان بياييد! در پناه خدا به خودتان مسلط باشيد.» و عبدالله به زرقاوى اطمينان مى دهد: «ما سعى مان را خواهيم كرد.» سپس زرقاوى از عبدالله مى پرسد كه آيا وى نمى خواهد خودش به تنهايى آن كار را انجام دهد و بدون آنكه منتظر پاسخ باشد مى گويد: «اين شانسى بزرگ است، يك شانس بسيار بزرگ.» و باز هم نگرانى و اضطراب مقامات و كارشناسان اطلاعاتى آلمان. تاكيد و پافشارى زرقاوى كه آشكارا حكايت از خواست وى مبنى بر اجراى عملياتى در آينده نزديك داشت، خواب راحت را از كارمندان اداره اطلاعات آلمان گرفته بود. آنها از اين مكالمات تلفنى اين برداشت را داشتند كه اين عمليات احتمالاً براى ۲۳ آوريل ۲۰۰۲ طرح ريزى شده باشد. پس در همان تاريخ طى عملياتى گسترده و سراسرى ۷ نفر از جمله «شادى عبدالله» دستگير شدند. عبدالله خيلى زود لب به اعتراف گشود. اين محافظ شخصى سابق بن لادن با اعترافات خود نشان داد كه منبعى باارزش است. بر اساس اين اعترافات مشخص شد كه گروه «التوحيد» كه در آغاز كار براى پشتيبانى هاى لجستيكى در نظر گرفته شده بوده است، رفته رفته خود تبديل به يك گروه تروريستى عملياتى مى شود. اظهارات عبدالله علاوه بر آن به اصطلاح تصويرى از شبكه زرقاوى در اروپا را در اختيار همه كسانى گذاشت كه در مورد آنان تحقيق مى كنند. اعضاى اين شبكه تنها در آلمان در چهار شهر بزرگ ويسبادن، برلين، هامبورگ و مونيخ حضور و فعاليت دارند. در كشورهاى بريتانيا و چك نيز گروه هايى از اين شبكه به عنوان تروريست هاى آماده ماموريت حضور دارند. از قرار معلوم گروهى كه در آلمان فعاليت داشته اند، مبالغى پول از بنگاه هاى تجارى و يا نهادهاى غيردولتى دريافت كرده و براى زرقاوى فرستاده اند. اين شبكه در واقع در سراسر اروپا فعاليت دارد، اما به هر حال در برخى كشورهاى اروپايى از جمله ايتاليا، اسپانيا، فرانسه و بريتانيا به نوعى متلاشى شده اند. چندى قبل يكى از شخصيت هاى كليدى اين شبكه به نام «ابوقتاده» در لندن دستگير شد. از او به عنوان رهبر معنوى گروه «التوحيد» ياد شده و بسيارى از كارشناسان معتقدند كه «ابوقتاده» كارگزار بن لادن در اروپا به شمار مى رفته است. طبق گزارش هاى تاييدنشده اى كه قبل از جنگ عراق به دست سازمان هاى اطلاعاتى اروپا رسيده بود، زرقاوى در آن كمپ آموزشى خود در افغانستان طرح هايى در جهت ساخت بمب هاى شيميايى در دست اجرا داشته است و قرار بوده اين بمب ها به اروپا فرستاده شود. در همين رابطه در ژانويه ۲۰۰۳ بيش از ۱۰ نفر از اتباع كشورهاى آفريقاى شمالى در اسپانيا دستگير شدند. اين نگرانى زمانى تشديد شد كه وزير خارجه وقت آمريكا يعنى «كالين پاول» در سازمان ملل سخنرانى كرد و براى اولين بار نام زرقاوى سر زبان ها افتاد. طبق اطلاعات ارائه شده توسط پاول زرقاوى بمب هاى شيميايى مورد نظرش را از زرادخانه صدام حسين دريافت كرده است. پس از آن بود كه موج دستگيرى ها در اروپا آغاز شد، اما پس از مدتى تقريباً همه دستگير شدگان آزاد شدند و از طرف دولت هاى اروپايى هم عذرخواهى صورت گرفت و اعلام شد كه مواد كشف شده در خانه هاى افراد بازداشت شده، موادى بى ضرر بوده اند .و البته همين چندى پيش هم پاول اظهارات و مدارك ارائه شده در سال ۲۰۰۳ را از اساس دروغ و جعلى خواند. با اين حال هنوز هم به خصوص از طرف مقامات سيا به اين نگرانى ها دامن زده مى شود تا آنجايى كه رئيس اين سازمان مى گويد: «جهادگران و پيكارجويان جان به در برده از جنگ عراق، بلافاصله پس از پايان جنگ و با تجاربى زياد، عراق را ترك گفته و به كشورها و زادگاه هاى عربى شان و يا به اروپا سرازير خواهند شد، و اروپا قاره اى است كه بسيارى از آنان را به عنوان پناهنده در خود جاى داده و بسيارى ديگر از آنان از كودكى در آنجا زندگى كرده اند.» كارشناسان اروپايى هم نگران از اين هستند كه چه بسا اين گروه درصدد استفاده عملى از تجربيات خود در اروپا باشند، همان تجربياتى كه حاصل جنگ عراق و افغانستان است.به هر صورت و بدون ترديد زرقاوى تا به امروز بارها خواب خوش را بر سرويس هاى اطلاعاتى و امنيتى اروپا حرام كرده است. اما پرسش اينجاست كه وى با گسترش شبكه خود چه اهداف و طرح هايى را دنبال مى كند؟ آيا به دنبال اقدامات تروريستى در اردن، سوريه و اسرائيل است؟ زرقاوى در نامه اى به بن لادن نوشته است: «اگر جهاد در عراق با شكست مواجه شود، نظام مورد نظر ما هرگز پا نخواهد گرفت زيرا در اين صورت امت ما خود را تحقير شده مى بينند و سركوب ها تا ابد ادامه خواهد يافت.» همه چيز حكايت از آن دارد كه زرقاوى خواب و خيال هاى زيادى براى عراق در سر داشته است. براساس شنيده ها و نقل قول ها و نامه هاى وى مى توان گفت كه او همه تلاش خود را در جهت وقوع يك جنگ داخلى با شيعيان عراق به كار برده است. اما حتى در صورت رسيدن به اين هدف كوتاه مدت يعنى ايجاد هرج و مرج در عراق، بازهم نمى توانست براى رسيدن به آن هدف بلندمدت يعنى برپايى نظام خلافت چندان اميدوار باشد زيرا بيش از ۶۰ درصد از جمعيت عراق را شيعيان تشكيل داده اند و ايجاد هر حكومتى بدون در نظر گرفتن اين اكثريت مهم، امكان پذير نخواهد بود. حتى روياى برپايى خلافت در به اصطلاح كمربند سنى نشين هم تقريباً غيرممكن است. با |