اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
محروميت از تحصيل و محروميت مالكيت به ارث و مشكلات هويتي براي اطفالي كه مادر ايراني و پدر خارجي دارند به وجود آمده است که اين امر مغاير با شوونات شرع مقدس اسلام و مقام و منزلت زن ايراني و فرزندان بيهويت آنان نيز بر خلاف انسانيت، حقوق بشر و دموكراسي است". لاله افتخاری، نماينده مردم تهران در مجلس، نيز در ديدار باجمعی از زنان ازدواج کرده با اتباع بيگانه گفته بود :" ازدواج زنان ايرانی با اتباع بيگانه از ديدگاه اسلامی و شرعی درست بوده است ،پس دولت بايستی به اين قضيه توجه داشته باشد. وی افزوده بود: زمينه صدور شناسنامه برای فرزندان حاصل از اين گونه ازدواج ها بايستی تابعيت از خاک به خون بر گردد و با توجه به تابعيت مادر ايرانی برای فرزندان آنان شناسنامه صادر شود".و اما در روز 26ارديبهشت ماه كه اصلاح اين قانون در صحن علني مجلس مطرح شد، نمايندگان مجلس به اعطاي تابعيت مادري راي ندادند. در اين روز محمد دهقان،مخبر کميسيون حقوقی و قضايی مجلس ، با اعلام نظر کميسيون درمورد رد اين طرح و مخالفت نمايندگان با انتقال تابعيت ازطريق مادر گفته بود :"لايحه ای از طرف دولت در اين زمينه در حال تدوين است و به همين دليل اين کميسيون از نمايندگان می خواهد با توجه به ارائه لايحه دولت که مسلما کاملتر از اين طرح خواهد بود ،به اين طرح رای ندهند". و وی تاکيد کرده بود : " نبايد درهای کشور را به روی هر نوع تابعيت باز کنيم چون اين امر بحثهای امنيتی ،جمعيتی،بزهکاری و بی هويتی را به همراه دارد و بر حفظ نسل ها و هويت فرهنگی کشورنيز تاثيرگذار است ". شهريار مشيری ،نماينده بندرعباس نيز در اعلام موافقت خود با اين طرح گفته بود:" ما که معتقد به سرزمين مادری و زبان مادری هستيم چرا نبايد مليت مادری داشته باشيم در حالي كه عدم اعطای تابعيت از مادر به فرزند،عوارض و مشکلاتی را بوجود آورده است و فرزندان اين زنان بدون هويت و شناسنامه و در حالی که هيچ حق و حقوقی ندارند به زندگی ادامه می دهند ". مشيری افزوده بود:" ماکه اعتقاد داريم سيادت از حضرت فاطمه است ،چرا به مليت اعتقاد نداريم" ؟ سيدمحمد تقی محصل همدانی ،رئيس کميسيون حقوقی و قضايی مجلس يكي ديگر از مخالفان طرح بود:" در حال حاضر، عده ای از افغانستان و عراق به ايران می آيند و با زنان ايرانی ازدواج می کنند و برخی از اين مردان ،زنان خود را با چند فرزند تنها می گذارند. از سوي ديگر اگر ما اين طرح را تصويب کنيم ،عده ای فراری اعم از زنان و مردانی که در اروپا هستند، به ايران می آيند و می گويند مادر ما فلانی است و بايد به ما شناسنامه بدهيد. به همين دليل دولت خودش بهتر می داند از طريق وزارت امور خارجه ،لايحه ای را تهيه و آنرا به اطلاع نمايندگان برساند".با همه اينها يكشنبه هفته گذشته، گزارش يك فوريتي طرح اصلاح بندهاي 4، 5 و6 ماده976 قانون مدني و الحاق يك تبصره به آن در خصوص تعيين تكليف تابعيت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ايراني با مردان خارجي در دستور كار جلسه علني مجلس شوراي اسلامي قرار گرفت تا بدون توجه به حضور چندين ده هزار كودك فاقد شناسنامه و تابعيت كه از مادران ايراني و پدران افغان و يا عراقي متولد شده اند، اعطاي تابعيت به اين كودكان فقط بعد از رسيدن به سن هجده سال تمام و آن هم در صورت نداشتن سوء پيشينهي كيفري يا امنيتي و اعلام رد تابعيت غيرايراني صورت پذيرد. اما به راستي كدامين آينده در انتظار اين كودكان بي شناسنامه و بدون هويت است؟ كودكاني كه حاصل ازدواج هاي شرعي و مشروع زناني ايراني با اتباع بيگانه محسوب مي شوند؟ و تا چه زماني ايران جزو انگشت شمار كشورهايي باقي خواهد ماند كه مليت و تابعيت فقط از طريق مردان انتقال مي يابد؟ باز هم خوش خیالی که این رژیم حجری به یاد زنان خواهد بود
ارزش انسان از نگاه رژیم اسلامی در یک تصادف 32 نفر از سرنشینان یک وانت نیسان کشته والباقی آنان به شدت مجروح و به بیمارستان منتقل گردیند. حسین عابدینی بیرق يكي از وسايط نقليه به نام وانت سايپا براي اين ساخته شده كه بار حمل نماييد و هيچ كاربردي جز اين ندارد. البته در بعضي مناطق شهري و روستايي بار تعريف ديگري براي خود دارد در اين مناطق انسان يكي از بارهاي مهم تلقي مي گردد . به اين ترتيب اين وانت سايپا مي تواند كود ، كپسول گاز ، حيوان و انسان را با هم حمل نمايد . شايد عجيب به نظر برسد كه در اين مناطق انسان (كودك ، نوجوان ، جوان ، پير) آنقدر عزيز و محترم شمرده مي شود كه مثل چند گوني كود حيواني در پشت اين ماشين چپانده مي شود و هيچ كس حق اعتراض ندارد. در استان كهگيلويه و بوير احمد كه يكي از اين مناطق مي باشد وسايط نقليه اي چون وانت سايپا يا مشابه هاي ديگر مانند پيكان بار يا تويوتاي باري به عنوان ماشين مسافربري استفاده مي شوند. در چند سال اخير هزاران نفر به خاطر عدم ايمني بودن اين ماشين كه اصولا براي حمل انسان غير قانوني و غير استاندارد مي باشد كشته و جان خود را از دست داده اند. مثلا در جاده ي دهدشت به قلعه رئيسي در شهرستان كهگيلويه (شهريور 80) در يك وانت سايپا كه بيش از چهل نفر مسافر حمل مي كرد و علاوه بر اين مسافران چند كپسول گاز نيز وجود داشت در اثر تصادف سي و دو نفر از اين مسافران جان خود را از دست داده و و بقيه ي مسافران نيز به شدت زخمي و مجروح شدند. و يا در چندين حادثه ي ديگر در سال هاي 82 و 83 و 85 حال بايد گفت چه كسي مسئول اين گونه فجايع غير انساني است ؟ چرا مسئولين كه اين همه نداي بشر دوستي سر مي دهند از رفع مشكلات اين شهر ها و بخش ها كه به راحتي قابل حل مي باشد سر باز مي زنند؟ آيا مسئولين زيربط اعم از استاندار،شهردار و بخشدار توان آن را ندارند كه چند دستگاه ميني بوس يا اتوبوس در اختيار شهروندان خود بگذارند تا از بروز چنين حوادث وحشتناكي جلوگيري شود؟ آيا تا به حال به اين قضيه فكر كرده اند يا جان انسان ها آنقدر برايشان پوچ و بي ارزش شده كه مثل كالا با آن برخورد مي كنند؟جالب اينجاست كه مسائلي شبيه اين به بي فرهنگي مردم ربط داده مي شود و بعد از چنين قضايايي مردم گناهكار شمرده مي شوند.از طرفي طبق قوانين راهنمايي و رانندگي هيچ انساني حق ندارد پشت اين وانت ها سوار شود و اگر تصادفي رخ دهد به سر نشينان هيچ گونه بيمه اي تعلق نمي گيرد. اما مردم مجبورند سوار اين وسائل شوند و هيچ راه چاره اي ندارند.اين در حالي است كه هر روزه در كلان شهرها هزاران ميليارد براي ساخت و ساز بزرگراه ها ، تونل ها و مترو ها هزينه صرف مي شود؛اما آيا انسان ها فقط در كلان شهر ها زندگي مي كنند؟يا در دهدشت و اطراف آن نيز انسان وجود دارد؟براستي اين فاجعه نيست؟آيا تنها داشتن انرژي هسته اي حق مسلم ماست يا داشتن ماشين مخصوص حمل مسافر نيز جزء حقوق شهروندي محسوب مي شود؟ آيا كارگراني كه براي به دست آوردن نان شبشان با اين ماشين ها به شهر مي آيند ، نبايد امنيت جاني داشته باشند؟آيا جان يك كارگر كمتر از جان انسان هاي ديگر ارزش دارد؟آيا او انسان است يا تنها بايد نام انسان را مثل بار بر دوش، هميشه با خود حمل كند؟ دردآورتر از همه این است که اخیراً دعوی هائی درون گروهی را آقایان قشر به ظاهر روحانی هدایت میکنند که واقعاً نیات بطنی آنان را نشان میدهد و مسئله هم این است که ولی فقیه منصوب خدا است و یا با رای مردم مشروعیت می یابد. و یا اینکه مسجد جمکران واقع در نزدیکی قم را امام زمان دستور ساخت آن را داده است و یا اینکه یک بابائی خودش خواسته ورفته اینکار را کرده است. قسمتی از اخبار روزنامه ها و سایت خبری ایشان به اینگونه بحث های تکراری و ملالت آور که باعث تحمیق توده های ساده می شود اختصاص دارد. |