اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
آمریکا توضیح بدهد، یا اصلا آمریکا توانایی درک خودش را از دست داده است، چون این مصرف توده وار، آنها را فربه کرده و به قول قرآن این انبوه تنومند هرگز قدرت درک ندارد. اکنون من به آمریکا فرصتی می دهم تا رفتارش را اصلاح کند و امیدوارم آمریکا این مشکل را حل کند. وگرنه من حال شان را می گیرم. ما: چرا بودجه پژوهشی دانشگاهها کم شده است؟ الفنون: من به عنوان متخصص امور دانشگاهی باید بگویم که بودجه پژوهشی دانشگاه ظاهرا کم شده در حالی که عملا افزایش یافته است. ما: ولی بودجه دانشگاه افزایش نیافته، بلکه کاهش یافته است. الفنون: این شما و سازمان برنامه و صدا و سیماست که میگوید افزایش یافته، درحالی که من متخصص بودجه دانشگاه هستم واینکه میگویند بودجه دانشگاه 50 درصد کم شده، در حقیقت780درصداضافه شده است. ما: مردم مشکلاتی در وضع معیشتی شان دارند و خیلی از آنها به سختی زندگی شان را می گذرانند. الفنون: من خودم از مردم هستم و لازم نیست از من سووال کنید. من مشکلات مردم را می دانم و به شما هیچ ربطی ندارد. ما: تعطیلی حساب نشده عید فطر باعث شد تا خسارات زیادی به کشور وارد بیاید، آیا این درست است که بخاطر تعطیلی عیدفطر میلیاردها دلار خسارت به ما خورد؟ الفنون: نه، این درست نیست، چون تعطیلی عیدفطر باعث شد که ما بیست میلیارد دلار درآمد داشته باشیم. ما: موضوع استفاده از ماشین های زرهی چیست؟ الفنون: چنین موضوعی واقعیت ندارد. چون در ایران اگر کسی قرار است ماشین زرهی استفاده کند، من هستم که باید از آن استفاده کنم، ولی من از آن استفاده نمی کنم. ما: موضوع استفاده شما از هواپیمای تشریفاتی چیست؟ الفنون: ما در حقیقت از هواپیمای تشریفاتی استفاده نمی کنیم، چون حالت اشرافی دارد، فقط در این چهل و پنج سفری که داشتیم، فقط چهل و دو مورد برای میهمانانی مانند خانم خودم و آقای زریبافان استفاده کردیم که این امر بخاطر احترامی که میهمان از نظر اسلام دارد، صورت گرفته است. ما: خیلی ممنون، دیگر سووالی ندارم. الفنون: از خودم بسیار متشکرم و اگر در مورد من سووالی بود که من می توانستم به مشکلات من که برای ملت من و دولت من اهمیت دارد بپردازم، پاسخ می دهم.توضیح: فردا پیام ویژه رئیس جمهور محبوب به امت شهیدپرور و دموکرات آمریکا از همین جا داده می شود.
اعلام جرم علیه آقای خاتمی در انگلیسدكتر حسين باقرزاده hbzadeh@btinternet.com سفر آقای خاتمی به بریتانیا كه به منظور افتتاح یك مركز مطالعات ایرانی در دانشگاه سنتآندروز اسكاتلند و دریافت دكترای افتخاری از آن، و سخنرانی در مؤسسه چاتام در لندن، صورت گرفت با اعتراض جمعی از مخالفان جمهوری اسلامی و فعالان سیاسی و دانشجویی در این كشور روبرو شد. اعتراض كنندگان، آقای خاتمی را مسئول مستقیم جنایات جمهوری اسلامی در دوره هشت ساله ریاست جمهوری او میدانستند و خواهان تعقیب قانونی او شده بودند. از جمله، آقایان صفا عیناللهی و علی ابراهیمی دو دانشجو كه در سالهای ١٣٧٨ و ١٣٨٢ در ایران دستگیر و تحت شكنجه قرار گرفته بودند به عنوان مدعی خصوصی علیه آقای خاتمی اعلام جرم كردند و ادعانامه خود را بر اساس قانون عدالت جنایی ١٩٨٨ بریتانیا به پلیس لندن تسلیم كردند. این ادعانامه و پخش گزارش آن در رسانههای بریتانیا باعث آن شد كه جمعی از مقامات سیاسی این كشور نیز به این سفر و اعطای دكترا به آقای خاتمی اعتراض كنند. از جمله، رییس افتخاری دانشگاه (رهبر حزب لیبرال دموكرات این كشور) كه قرار بود شخصا دكترا را به آقای خاتمی بدهد، به بهانه گرفتاری در پارلمان، شركت خود در این مراسم را لغو كرد. بر اساس قانون سال ١٩٨٨ بریتانیا، هر كس تبعه هر كشوری كه باشد اگر در شكنجه كسی در هر گوشه از جهان دست داشته باشد در بریتانیا قابل تعقیب است، و به محض پاگذاشتن این فرد در این كشور پلیس میتواند او را دستگیر كند و تحت تعقیب قضایی قرار دهد. «دست داشتن» در شكنجه در این قانون به یكی از سه شكل اجرا، همدستی یا چشمپوشی و گذشت تعریف شده است. اجرا و همدستی طبیعتا به آمران، عاملان و مباشران شكنجه بر میگردد. ولی چشمپوشی و بخشش به كسانی بر میگردد كه در مسند قدرت هستند وكاربرد شكنجه از سوی زیردستان خود را نادیده میگیرند و به این ترتیب تلویحا آن را تأیید میكنند. بر اساس همین قانون بود كه چند سال پیش پینوشه رییس جمهور اسبق شیلی به تقاضای یك قاضی اسپانیایی كه استرداد او را خواسته بود در لندن تحت نظر قرار گرفت و مدتی را در كنترل پلیس انگلیس گذراند. سر انحام نیز تنها با دخالت وزیر كشور وقت انگلیس یعنی آقای جك استراو، و بر اساس گزارش پزشكی مربوط به وضع جسمی آقای پینوشه، او از بازداشت پلیس آزاد شد و به كشور خویش باز گشت. البته در مورد آقای خاتمی، كمتر كسی انتظار داشت كه پلیس رفتار مشابهی داشته باشد و به دستگیری یا بازجویی ایشان دست بزند. آقای خاتمی در جهان غرب به عنوان یك اصلاحطلب كه سعی داشت نوعی از «مردمسالاری» را در جمهوری اسلامی پیاده كند شناخته شده است و كمتر كسی میتواند انتظار داشته باشد كه ادعای مسئولیت او در شكنجههاییكه در دوران حكومتش اعمال میشده است در غرب جدی گرفته شود. جهان غرب به خصوص پس از گرایش به شدت افراطی جمهوری اسلامی كه با انتخاب آقای احمدینژاد پیش آمد با نظر مساعدتری به آقای خاتمی مینگرد و به او امید بسته است. حكومت بوش كه در سال ٢٠٠٢ از ایران تحت ریاست جمهوری آقای خاتمی به عنوان یك عضو محور اهریمنی یاد میكرد و در سال ٢٠٠٣ پیامهای دوستانه رژیم ایران برای نزدیكی با آمریكا را نادیده میگرفت همین دو ماه پیش با ایجاد تسهیلات به سفر آقای خاتمی به آمریكا كمك كرد و حتا سعی داشت یك كانال ارتباطی با نامبرده برقرار كند. اكنون در بریتانیا نیز مقامات حاكم، و به خصوص آقای استراو كه در مقام وزیر خارجه بریتانیا روابط نزدیكی با آقای خاتمی پینا كرده بود ولی اكنون فقط در پارلمان یك مقام ارشد است، به این سفر اهمیت خاصی میدهند و برآنند كه این سفر بدون مشكل به انجام برسد. ولی صرف نظر از این ملاحظات سیاسی، طرح دعوا در نظام قضایی انگلیس قابل توجه است. این درست كه آقای خاتمی در مقیاس جمهوری (جهل و خشونت و جنایت) اسلامی فردی میانهرو و مردمی بوده و سعی بر آن داشته است كه از دامنه خشونت و جنایت در این نظام بكاهد و چهرهای انسانی به آن بدهد. در عین حال، در دوران ریاست آقای خاتمی جنایات زیادی، از شكنجه و سركوب آزادیهای سیاسی و مدنی گرفته تا قتلهای زنجیرهای، به دست عوامل حكومتی در ایران ارتكاب یافته است. آقای خاتمی در برخی از این موارد، جنایات یادشده را محكوم كرده و تعقیب عاملان آن را قول داده، و یا احیانا از آنها ابراز نا رضایتی كرده است. ولی در مواردی نیز، آقای خاتمی واكنشی (علنا) از خود نشان نداده و به موج اعتراضها و شكایتها وقعی ننهاده است (و گاه حتا تیغ ملامت را متوجه قربانیان كرده است). علاوه بر این، در دوران حكومت ٨ ساله آقای خاتمی، و علارغم قولهای مكرر ایشان، حتا یك مورد از جنایات خشونتبار قتلهای زنجیرهای و حمله به كوی دانشگاه و امثال آن واقعا به داد نرسید، و عاملان تقریبا همه آنها از مجازات رهایی یافتند. اكنون این سؤال حقوقی مطرح است كه آیا كوتاهی در تعقیب و مجازات عاملان این جنایات، نوعی «چشمپوشی و گذشت» نبوده است؟ اقای خاتمی در مقام یك رییس جمهور با قدرت اجرایی كار میكرده است. چنین مقامی، بر خلاف رییس جمهورهای تشریفاتی، مسئولیت میآورد، و شخص رییس جمهور در برابر اعمال و رفتار ارگانهای اجرایی حكومت مسئولیت نهایی را بر عهده دارد. در عرف سیاسی، اگر كسی از یك زیر مجموعه اجرایی حكومت مرتكب خطایی بشود، یا باید فرد خاطی تحت تعقیب و مجازات قرار گیرد و یا اگر چنین نشد رییس مجموعه باید مسئولیت آن را بپذیرد. در ساختار جمهوری اسلامی، البته رییس جمهور از قدرت كافی برای اعمال سیاستهای خود برخوردار نیست و ولی فقیه میتواند در هر موردی و حتا در حوزه اختیارات رییس جمهور به سادگی دخالت كند. ولی این امر به سختی میتواند رییس جمهور را از مسئولیت قوه مجریه
|