ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات شماره جدید

 

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

بایگانی

 

حقوق بشر

دانشجو

 
 

تحت نظارت مستقیم وزارت اطلاعات قرار دارد و هیچ گونه نظارتی بر آن انجام نمی گیرد و بازجویان وزارت اطلاعات مجاز به استفاده از هر گونه شکنجه علیه زندانیان سیاسی در این بند می باشند . از جمله این افراد آقایان

1. مهندس موسوی خوئینی

2. دکتر سعید ماسوری (حدود 2 سال در این بند نگهداری می شوند )

3. کیوان رفیعی

4. احمد باطبی

5. کیانوش سنجری

6. آیت الله کاظمی بروجردی

7. دکتر کیوان انصاری

8. ابوالفضل جهاندار

9. خیرالله درخشندی

10. مازن (شاهد قتل زهرا کاظمی )

11. عبدالله المنصوری (تبعه هلند ، توسط دولت سوریه به ایران استرداد شده است )

12. تعداد زیادی از هواداران آیت الله بروجردی ،

برخی از شیوه های شکنجه که در این بند بکار می رود عبارتند از :

1- شکنجه های روحی علیه زندانیان سیاسی که تحت نظرات فردی به نام سعید شیخان (معروف به سربازجوی طلایی وزارت اطلاعات در این بند )

2- شکنجه های جسمی که اکثرا توسط شکنجه گری به نام ستوده همراه با تعداد دیگری از بازجو ها انجام میگیرد .

3- قرار دادن زندانیان سیاسی برای مدتی در سلول های انفرای با پابند و دستبند

4- عدم اجازه به زندانی برای استفاده از دستشویی

5- بازجویی های مستمر از زندانی که اکثرا در نیمه های شب انجام می شود .

6- اعمال فشار بر زندانی برای گرفتن توبه نامه

7 – در اثر شکنجه های جسمی اکثر زندانیان دچار بیماری های مختلفی هستند ، از جمله آنها بیماری پوستی ، گوارشی ، درد مفاصل و غیره ...

8- استفاده از بیماری های زندانی برای تحت فشار قرار دادن آنها

9- مورد اهانت قرار دادن زندانی

10 – قرار دادن زندانی در کنار زندانیان شرور که در آن بند قرار دارند و عاملین وزارت اطلاعات هستند که با زندانیان سیاسی درگیری فیزیکی ایجاد می کنند و در پاره ای از گزارشات زندانیان را به مرگ تهدید می کنند .

11- بلاتکلیف قرار دادن زندانی در سلول های انفرادی به مدت طولانی

و شکنجه های دیگر ...

فشارها و جنگ روانی که علیه خانواده زندانیان سیاسی بکاربرده می شود

1- اظهار بی اطلاعی از دستگیر شدن زندانی برای ایجاد نگرانی در خانواده

2- برخورد های اهانت آمیز و تحقیر کننده با خانواده زندانی

3- بی خبر نگه داشتن خانواده از وضعیت و شرایط زندانی

4- ملاقات با محدودیت زمانی و در حضور بازجو ها

5- علاوه بر حضور بازجو در زمان ملاقات مکالمات آنها ضبط می شود

6- اعمال فشار بر خانواده برای جلوگیری کردن از انتقال اخبار و شرایط زندانی به رسانه ها

7- دادن وعده وعید های غیر واقعی به خانواده زندانی

8- اعمال فشار و تهدید برای ممانعت از گرفتن وکیل برای زندانی

و موارد متعدد دیگر ...

این بند از مخوف ترین بند های زندان های ایران می باشد در آنجا شرایط وحشتناکی علیه زندانیان سیاسی و امنیتی حاکم است ، لذا از تمامی سازمان های حقوق بشری و انسان دوست و فعالین آن می خواهیم که برای اعتراض علیه جنایت های که در این بند بر روی زندانیان انجام می شود دست به اقدامات جهانی بزنند و خواهان اعزام یک هیات بین المللی برای تحت نظارت قرار دادن مستمر این بند شوند .

از حقوق همه زندانیان و اعدامیان دفاع کنیم

کمیته مرکزی سازمان کارگران ایران – راه کارگر

به گزارش سازمان عفو بین الملل ٩٤ درصد کل اعدام ها ی  سال ٢٠٠٥ به وسیله  چهار کشور چین ، امریکا ، ایران و عربستان سعودی صورت گرفته و در همین سال جمهوری اسلامی ، دست کم  ٩٤ نفر را اعدام کرده است.

همه آنهایی که با سیستم مجازات و زندان و شکنجه و اعدام در جمهوری اسلامی آشنا هستند ، تردیدی نمیتوانند داشته باشند که آمار رسمی اعدامیان و زندانیان این رژیم معمولاً فقط بخشی از شمار واقعی انسان هایی است که به دست آن کشته میشوند یا در زندان های آن زجر میکشند.

و باز همین ها میدانند که بخش قابل توجهی از اعدامیان و زندانیان جمهوری اسلامی را فعالان سیاسی تشکیل میدهند. همین الآن فقط در  خوزستان ده نفر به اتهام سیاسی در انتظار مرگ به سر میبرند که حکم اعدام شان حدود دو هفته پیش ( در ١٨ آبان ) قطعی شده است. و فقط ده روز پیش از آن ( در ٩ آبان ) یک نفر در زندان بندر عباس اعدام شد ، به نام پرویز مینکی ،  ظاهراً به اتهام " سرقت و راهزنی " و البته بدون حداقل توضیح ، ولی به احتمال زیاد ، به دلایل سیاسی و در ارتباط با نا آرامی های بلوچستان.

 این آمار رسمی محکومان به اعدام در کمتر از یک ماه گذشته است.

با این قرینه قیاس کنید که در زندان ها و کشتارگاه های جمهوری اسلامی بر فعالان سیاسی چه میگذرد.

تردیدی نیست که اکنون جمهوری اسلامی در سرکوب فعالان سیاسی بسیار ماهرانه تر و فریب کارانه تر از گذشته عمل میکند و مصیبت بزرگ تر این است که پیش داوری های ارتجاعی بخش بزرگی از اپوزیسیون کار او راآسان تر میسازد. در دهه ١٣٦٠ زندان های سیاسی جمهوری اسلامی به کشتارگاه ها وشکنجه گاه های متمرکزی تبدیل شده بودند که مخفی نگهداشتن آنها از مردم تقریباً ناممکن بود. اما بعد از قتل عام زندانیان سیاسی در سال ١٣٦٧ رژیم تصمیم گرفت به جای زندان های سیاسی متمرکز و بسیار خشن  شناخته شده برای افکار عمومی ، زندانیان سیاسی را تا حد ممکن در زندان های مختلف به صورت پراکنده نگهدارد و مراکز بازجویی و شکنجه را به پایگاه های کاملاً مخفی و غیر قابل ردیابی منتقل سازد. از آن پس زندانیان شناخته شده را که مخفی نگه داشتن شان کار آسانی نیست ، در زندان های جمع وجور نسبتاً قابل تحملی نگه میدارند ولی اکثریت زندانیان سیاسی ناشناخته تر را که در اقدامات توده ای بزرگ یا در ارتباط با سازمان های مخفی مهم دستگیر میشوند ، در بازداشتگاه ها و پایگاه های بازجویی کاملاً عایق بندی شده نگهداری میکنند تا در شکنجه و تخلیه اطلاعاتی و حتی کشتن بی سروصدای آنها  دست بازتری داشته باشند.

در دو – سه سال اخیر که حرکت های اعتراضی مردم در میان ملیت های محروم کشور ابعاد توده ای پیدا کرده ، این شیوه در دستگیری و بازجویی فعالان سیاسی و اجتماعی آنها ، حالت کاملاً عادی و روتین پیدا کرده است. مثلاً به دنبال حرکت های اعتراضی توده ای و بسیار گسترده ای که در بهار گذشته  تقریباً در همه شهرهای آذربایجان صورت گرفت ، بگیر و ببندهای وسیعی راه افتاد و افراد زیادی دزدیده شدند که خانواده های آنها مدت ها از محل بازداشت شان خبر نداشتند و هیچ یک از دستگاه های دولتی حاضر نبودند حتی به بازداشت آنها اعتراف کنند. همین روش در سرکوب حرکت های توده ای  بعضی شهرهای کردستان و عرب های اهواز در سال گذشته نیز به کار بسته شد و در سرکوب های بلوچستان نیز مکرراً به کار بسته میشود و اکنون به یک روال عادی تبدیل شده است.

در دو سال گذشته به گزارش مقامات خودِ رژیم ، دهها نفر با اتهام های مبهم " شرارت مسلحانه " و " بمب گذاری " و " ارتباط با قدرت های خارجی " و غیره ، در کردستان و خوزستان و بلوچستان اعدام شده اند ، بی آن چگونگی دستگیری و بازجویی و محاکمه و یا حتی اتهام دقیق آنها بر کسی معلوم باشد. با استفاده از این اتهامات دستگاه های  امنیتی

 

 

قبلی

برگشت

بعدی