ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات شماره جدید

 

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

بایگانی

 

حقوق بشر

دانشجو

 
 

کشف کردید که این سه شبیه اند بسیار خوشحال شدید. چنین نیست. اولا ملت ایران خداپرست و حقیقت جو و عدالت طلب نیستند، اگر چنین بودند شما رئیس جمهورشان نبودید.

ملت ایران در میان همه ملل اسلامی کمترین ایمان دینی را دارد، عدالت طلبی هم اصلا مشخصه ایرانیان نیست، نه جنبش های عدالت طلبانه در ایران سابقه دارد و نه در آمریکا چنین جنبش هایی تاثیر بزرگ بر تاریخ این ملت گذاشته است. میزان جستجوی ملت آمریکا بدنبال طلا هزاران برابر جستجوی این ملت به دنبال حقیقت است. تازه، مگر شما نمی دانید که مردم آمریکا سالهاست که بوسیله رادیو و تلویزیون اداره می شوند، نقش برنامه های تلویزیونی در جامعه آمریکا هزار برابر نقش فیلسوفان و اهل حقیقت است.

در ایران هم همین است. فریب و دروغ و ریا هزار برابر حقیقت خواهان و طرفدار دارد. شما خودتان بعد از یک سال وعده انتخاباتی در مورد موضوعاتی مانند « کشاندن نفت به سفره مردم» و « مبارزه با قله های ثروت» که همه در مقابل دوربین تلویزیون صورت گرفت، رسما اعلام کردید که این حرف ها را نزدید، اگر ملت ایران به دنبال حقیقت بود، الآن خشتک شما را بادبان کرده بود.

چرا دروغ می گوئید که این ملت حقیقت جو ست. در ایران یک حقیقت جو بود که اسمش هم فاطمه بود و حالا از دست حکومت جمهوری اسلامی فرار کرد و در دانشگاههای آمریکا دارد درس می خواند. گفته اید که « همه طرفدار حقوق انسانها و دفاع از انسانهای مظلوم در مقابل زورگویان هستند.» واقعا راست می گوئید؟

یا ما را گرفته اید؟

شما طرفدار حقوق انسانها هستید؟

آیا در کشور ایران کسانی مانند روزنامه نگاران حقی از حقوق انسانی دارند؟

چطور در کشوری که در طول چهار سال 150 روزنامه و نشریه اش توقیف شده و همه این نشریات توسط جناح طرفدار شما توقیف شده و شخص شما مدتها جزو شاکیان مطبوعات بودید، از خودتان به عنوان طرفدار حقوق انسانها نام می برید؟

چطور در کشوری که در مورد آزادی زنان، حقوق خانواده، حقوق اقلیت های دینی، حقوق اقلیت های قومی و حقوق عمومی مردم، تردیدهای جدی وجود دارد و زنان در این کشور حتی برای برگزاری روز آزادی زنان حق برگزاری اجتماعات ندارند، به خودتان جرات می دهید از حقوق انسانها دفاع کنید؟

شما نوشته اید: « همه از گمراهي و فريب و نيرنگ بيزاريم و دوستدار هدايت و نور، يكرنگي و اخلاص هستيم.» منظورتان از این همه کیست؟

چه کسی گفته است که ملت آمریکا و ایران از گمراهی و فریب و نیرنگ بیزارند؟

تجارت گمراهی و فریب و نیرنگ در آمریکا یکی از بزرگترین تجارت هاست. مردم برای دیدن فیلمهایی که با فریب و نیرنگ ساخته می شوند سرودست می شکنند و مردم ایران هم چه از طریق تلویزیون و چه ماهواره ها و چه بازار قاچاق مصرف کننده فریب و نیرنگ و دروغ هستند. هیچ حکومتی به اندازه جمهوری اسلامی فریب و نیرنگ و دروغ را رسما در رسانه های خود بکار نمی گیرد. و هیچ برنامه تلویزیونی به اندازه برنامه هایی که براساس فریب و دروغ و نیرنگ ساخته شده طرفدار ندارد.

اصلا شما تا به حال خبرهای صدا و سیمای جمهوری اسلامی را گوش کرده اید و می دانید که تا چه حد اخبار دروغ بطور مستمر بخورد مردم داده می شود؟

 خود شما بارها از اینکه چرا تلویزیون ایران گاهی اوقات درباره کسی جز شما حرف می زند ناراحت هستید.

آیا تلویزیون های ایران طرفدار حقیقت اند یا تلویزیون های آمریکا؟ گفته اید که « همه طرفدار هدایت و نور هستند.» این را از کجا فهمیدید؟

از اینکه شبی در اندونزی بیست نفر دانشجو به دیدار شما آمدند؟

 از اینکه در جزیره بالی چند نفر برای استقبال از شما جمع شدند؟

 این هدایت و نور که گفته می شود، شما هستید؟

آیا اینکه در قرآن آمده است که بشر به دنبال نود حرکت می کند، منظور از آن نور ایزدی وجود زیبای شماست؟

آقای احمدی نژاد!

در نامه تان برای مردم آمریکا نوشته اید که: « صدها هزار نفر از هموطنان ايراني من با صلح و صفا در كنار شما زندگي مي‌كنند و عموما منشاء خدمات شايسته‌اي در جامعه شما هستند. مردم ما سالها با شما در ارتباط بوده‌اند و عليرغم سختگيري بلاوجه مقامات آمريكايي، رفت و آمدها و دوستي‌ها ادامه يافته است.» می خواهم بپرسم این صدها هزار نفر ایرانی مقیم آمریکا که از هموطنان شما هستند و با صلح و صفا در کنار مردم آمریکا زندگی می کنند، چگونه شد که به این کشور رفتند؟

آیا به اختیار خود رفتند یا اینکه در اثر فشارهای شما و دوستان شما زندگی چنان بر آنان تنگ شد که از دست شما فرار کردند و برای اینکه قابلیت های شان را به ظهور آورند، به کشوری مانند آمریکا و دهها کشور دیگر پناهنده شدند؟

این صدها هزار نفر شرم دارند که شما رئیس جمهورشان هستید. از این صدها هزار تن بسیاری شان نابغه های علوم مختلف هستند که در ایران برای ادامه تحصیل با مشکل مواجه هستند و مجبورند از کشورشان مهاجرت کنند، چون وزیر علوم کابینه شما استادان برجسته دانشگاه را اخراج می کند و اجازه هیچگونه فعالیت اجتماعی و آزادی بیان را به این دانشجویان نمی دهد. از این صدها هزار مهاجر ایرانی در آمریکا بسیاری شان تجار و کارفرمایان و سرمایه دارانی هستند که سرمایه شان در ایران مصادره شده و آنان با دست خالی به آمریکا آمدند و با هیچ، زندگی را آغاز کردند و حالا خداراشکر همه چیز دارند. گاهی اوقات شما و مسوولان کشور چنان در مورد سرمایه ایرانیان در جهان حرف می زنید، انگار که ارث پدری شماست. این سرمایه ها به شما چه ربطی دارد، اگر دست شما بود که تمام این سرمایه داران یا ورشکست شده بودند یا اصلا کاری نمی کردند. گروهی از ایرانیان مقیم آمریکا هنرمندانی هستند که شما با نام رقاص و مطرب و فاسد از آنان نام می برید و هرگونه فعالیت هنری را برای آنان ممنوع کرده اید و اگر هرکدام شان به ایران پابگذارند باید با ترس و لرز صبر کنند تا اگر برای شان مشکلی پیش نیاید به آمریکا برگردند. آنها را از کشور بیرون می کنید و اکنون آنان را هموطن خود خطاب می کنید. از این صدها هزار تن هموطنان شما بسیاری شان به دلیل اینکه آزادی پوشش می خواستند، یا آزادی بیان می خواستند، یا آزادی کار می خواستند، یا آزادی خود بودن می خواستند از دست شما فرار کردند و در آمریکا نه تنها با استقبال ملت بزرگ آمریکا مواجه شدند، بلکه به دلیل وجود سیستم آمریکایی توانستند قابلیت های خود را به منصه ظهور برسانند. از این صدها هزارتن ایرانیان مقیم آمریکا بسیاری شان یهودیانی هستند که در اثر فشارهای موجود در ایران گریخته اند و به دلیل مواضع یهودستیزانه و ضد اسرائیلی شما هر کمکی که بتوانند به اسرائیل می کنند تا بتوانند جایی را برای زندگی در جهان داشته باشند. آقای احمدی نژاد! شما حق ندارید گروهی از مردم را از کشورتان در بدترین شرایط بیرون کنید یا کاری کنید که بیرون بروند و بعد از اینکه در جایی دیگر موفق شدند، آنان را هموطن خود بنامید. اگر شما آنان را به عنوان هموطن می شناختید، قطعا این رفتارهای زشت را در این بیست و هفت سال با آنان نمی کردید.در نامه تان به مردم آمریکا نوشته اید: « ما و شمااز درد و غم روزافزون مردم مظلوم فلسطين ناراحتيم، تجاوزات مستمر حكومت صهيونيستي زندگي را بر صاحبان اصلي سرزمين فلسطين هر روز سخت‌تر مي‌كند

آقای احمدی نژاد!

اولا چنین نیست که مردم مظلوم فلسطین تنها کسانی باشند که در دنیا مورد ظلم و ستم واقع شده اند. و مردم آمریکا و ایران هم طبعا باید آخرین کشورهایی باشند که دل برای این ملت می سوزانند. چرا باید ملت آمریکا به فکر مردم فلسطین باشد، وقتی که مردم دنیای عرب که برادران دینی و قومی فلسطینی ها هستند، چنین دلسوزی ندارند؟

 

صفحه قبل

برگشت

صفحه بعدی