ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات شماره جدید

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

بایگانی

 

حقوق بشر

دانشجو

* از مهم‌ترین تحولات سیاسی دیگری که آمریکای لاتین و آمریکای شمالی در سال ۲۰۰۶ شاهد آن بود پیروزی و به قدرت رسیدن چپ گراهای مخالف با سیاست‌های آمریکا است. پس از پیروزی مجدد ایناسیو لولا داسیلوا، نامزد حزب کارگر برزیل، یکی از بزرگترین کشورهای آمریکای لاتین، هوگو چاوز بزرگترین مخالف سیاست‌های آمریکا پس از کاسترو بار دیگر در انتخابات مجدد این کشور انتخاب شد. پرو نیز شاهد این تغییر و تحولات ضد آمریکایی بود به طوری که نامزد چپ گرای این کشوردر انتخابات ماه مه ۲۰۰۶ توانست به پیروزی رسد. او‌لانتا اومالا، رییس جمهور فعلی پرو نیز مانند اوو لورالس رییس جمهور بولیوی که در دسامبر ۲۰۰۵ در این کشور به قدرت رسید، مخالف موضوع جهانی شدن است. وی از همان آغاز، سیاست مخالف با شرکت‌های خارجی سرمایه‌گذار و در راس آنها شرکت‌های آمریکایی در زمینه‌ی تولیدات نفتی و فرآورده‌های مربوط به آن را آغاز کرد. اومالا در بدو به قدرت رسیدن خود دستور بازنگری در تمام قراردادهای تجاری منعقد با شرکت‌های خارجی را صادر کرد و نظارت سفت و سختری بر روند استخراج منابع طبیعی در پرو را خواستار شد.

  اما در نیکاراگوئه نیز نامزد چپ گرای این کشور در انتخابات ریاست جمهوری این کشور که در هشتم نوامبر ۲۰۰۶ برگزار شد به پیروزی رسید. با پیروزی دانیل اورتگا بر نامزد محافظه‌کار خود در این انتخابات این کشور به عنوان نهمین کشور آمریکای لاتین که در آن قدرت به دست چپ گراهای مخالف با آمریکا رسیده است، قرار گرفت.

 اما در انتخابات ۲۶ نوامبر ۲۰۰۶ اکوادور نیز نامزد چپ گرای این کشور به پیروزی و قدرت رسید. رفائل کوریا، ریس جمهور فعلی این کشور یکی از دوستان بسیار نزدیک چاوز است. او در آغاز به حکومت رسیدن خود اعلام کرد که درصدد انجام اصلاحات ریشه‌یی در نظام سیاسی کشور است و به مبارزه با فساد مالی و سیاسی در اکوادور متعهد است. کوریا نیز از جدی‌ترین دشمنان سیاست‌های آمریکا پس از کوبا و ونزوئلا محسوب می‌شود.

  علاوه بر کشورهای نامبرده که در سیاست‌های ضد آمریکایی خود معروف هستند دیگر نظام‌های حاکم در کشورهای آمریکای لاتین چون آرژانتین، شیلی و اروگوئه نیز نظام‌های میانه رویی هستند. این نظام‌ها به رغم حمایت از سیاست‌های چاوز از درگیری مستقیم با آمریکا پرهیز می‌کنند.   و بالاخره ایالت متحده‌ی آمریکا، بسیاری از تحلیل گران و کارشناسان معتقدند سال ۲۰۰۶ بیشتر شبیه به یک کابوس برای دولت آمریکا بوده است. تحولات سیاسی آمریکا از افزایش خسارت‌های اقتصادی و جانی در افغانستان و عراق آغاز می‌شود تا شکست جمهوری خواهان آمریکایی در انتخابات اخیر این کشور ادامه می‌یابد.

* اما خسارت‌های آمریکا در افغانستان وعراق:   در افغانستان به دلیل افزایش حملات طالبان بیش از ۲۰۰۰ غیر نظامی و بیش از ۹۰ سرباز خارجی از جمله ۵۰ سرباز آمریکایی کشته شدند و تعداد تلفات نیروهای آمریکایی از آغاز حمله به افغانستان در ۷ اکتبر ۲۰۰۱ در سال ۲۰۰۶ به ۲٨۰ تن رسید. همین امر منجر به آن شد که واشنگتن رسما به افزایش قدرت طالبان در افغانستان اعتراف کند و از هم پیمانان خود در‌خواست کمک کند. هم چنین دولت آمریکا از نیروهای ائتلاف مستقر در افغانستان خواست که حمایت نیروهای وابسته به خود را در جنوب و شرق افغانستان که هم مرز با پاکستان است و اکثر حملات طالبان نیز با حمایت قبایل پشتون در این مناطق انجام می‌گیرد را خود به عهده گیرند.

  اما در عراق بر اساس بسیاری از گزارشها و ارزیابی‌های انجام شده که توسط سازمان‌های اروپایی و آمریکایی انجام گرفته است مشخص شد که سال ۲۰۰۶ اوج بحران آمریکا در عراق بوده است و برجسته‌ترین نتایج گردآوری شده در این گزارشها به شرح ذیل است:

  - ۱۰۵ سرباز آمریکایی در ماه اکتبر ۲۰۰۶ در عراق کشته شدند و این تعداد در ماه آخر میلادی، دسامبر، از آن هم فراتر رفت و دسامبر به عنوان پرتلفات‌ترین ماه برای آمریکایی‌ها در عراق تبدیل شد. در نوامبر ۲۰۰۴ نیز نیروهای آمریکایی در حملات گسترده‌ای به شهر فلوجه بیش از ۱۴۰ سرباز آمریکایی را از دست دادند و ۱۴۲۹ سرباز آمریکایی دیگر نیز زخمی شدند.

 وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) در سال ۲۰۰۶ با ارایه‌ی گزارشی از وضعیت نیروهای آمریکایی در عراق اعلام کرد: تلفات آمریکایی‌ها از آغاز این جنگ در بهار ۲۰۰٣ تا ۲۰۰۶ به نزدیک ٣۰۰۰ کشته و ۲۰ هزار زخمی رسیده است. اما انجمن پژوهشی آمریکایی گلوبال سکیوریتی، متخصص در امور نظامی با ارایه‌ی گزارشی در نقض این گزارش پنتاگون اعلام کرد: تعداد زخمیان آمریکایی از آغاز جنگ تاکنون به بیش از ٣۰ هزار تن رسیده است و تعداد کشته‌های آمریکایی نیز از مرز پنج هزار تن تجاوز کرده است. در ۱۹ اکتبر ۲۰۰۶ به دلیل گسترش تلفات آمریکایی‌ها در عراق بوش برای اولین بار به صورت رسمی به وجود وجه اشتراک یا تشابه میان جنگ عراق با ویتنام اعتراف کرد و گفت: می‌توان افزایش حملات مسلحانه به نیروهای آمریکایی در عراق را به حملات مسلحانه‌ی انقلابیون ویتنام به سربازان آمریکایی تشبیه کرد. و بالاخره گزارش سالانه‌ی وزارت امور خارجه‌ی آمریکا درباره‌ی تروریسم جهانی در ٣۰ آوریل ۲۰۰۶ منتشر شد. در این گزارش که به اعتقاد بسیاری از تحلیل‌گران بر شکست سیاست‌های بوش تاکید داشته است، آمده است: بیش از ۱۱ هزار عملیات تروریستی در اماکن مختلف جهان رخ داده است به طوری که این عملیات‌های تروریستی منجر به کشته شدن بیش از ۱۴۶۰۰ تن شده است که اکثر آنها عراقی بوده‌اند. این آمار به مراتب از آمار سال ۲۰۰۴ بیشتر بوده است به طوری که در سال ۲۰۰۴ ما شاهد وقوع ۶۵۱ عملیات تروریستی و کشته شدن ۱۹۰۷ بوده‌ایمهم چنین در این گزارش سالانه‌ی وزارت خارجه‌ی آمریکا تاکید شده است که ٣۰ درصد از این عملیات‌های تروریستی در عراق انجام گرفته است، به طوری که ٣۶۰ عملیات تروریستی از مجموع کل عملیات‌ها در عراق رخ داده است و ۵۵ درصد از تلفات این عملیات‌ها یعنی ٨٣۰۰ کشته نیز در عراق بوده است. در این گزارش با اشاره به سازمان القاعده آمده بود:‌ ایدئولوژی شخصیت‌هایی چون بن لادن هم چنان بر طرفدارانشان در اماکن مختلف جهان تاثیر گذار است و آمریکا در آغاز مرحله‌ی اول جنگی است که ظاهرا طولانی خواهد بود و برای سال‌های طولانی واشنگتن با دشمن سرسختی روبرو خواهد بود. به اعتقاد بسیاری از تحلیل گران آمریکایی گزارش وزارت خارجه‌ی آمریکا به این واقعیت به صورت غیر مستقیم اعتراف کرده است که سرنگونی نظام حاکم در عراق تاثیری در برقراری امنیت جهانی نداشته است و نیز آمریکا در جنگ خود با تروریسم شکست خورده است و بسیاری از مقامات بلندپایه‌ی القاعده چون بن لادن و ظواهری و نیز مقامات مسوول طالبان هم چنان زنده‌اند و حملات علیه نیروهای آمریکایی و منافع این کشور در منطقه را رهبری می‌کنند.   از تحولات دیگر ایالت متحده‌ی آمریکا به امضا رسیدن قانون جنجال برانگیز موافقت با استفاده از روش‌های مختلف شکنجه علیه زندانیان بود که این قانون در ۱۷ اکتبر ۲۰۰۶ توسط بوش به امضا رسید. بوش به رغم مخالفت گسترده‌ی جهانی از جمله بسیاری از مقامات مسوول آمریکایی نسبت به این قانون، به ادعای این که این قانون می‌تواند در تامین امنیت آمریکا تاثیر گذار باشد، آن را به امضا در آورد. اما تحول مهم دیگر آمریکا انتخابات کنگره‌ی این کشور است. در این انتخابات که در هفتم نوامبر ۲۰۰۶ انجام گرفت دموکرات‌های این کشور توانستند پس از ۱۲ سال برای اولین بار کنگره این کشور را در اختیار خود قرار گیرند. به اعتقاد بسیاری از جمله خود جمهوری خواهان آمریکایی این حزب بهای حمایت‌های خود از جنگ عراق و سیاست‌های بوش را داد.اما اولین پیامد پیروزی دموکرات‌های آمریکا در کنگره‌ و سنای این کشور کنار گذاشته شدن دونالد رامسفلد، وزیر دفاع سابق بوش و یکی از طراحان اصلی جنگ عراق بود. در هشتم نوامبر ۲۰۰۶ و بلافاصله پس از اعلام نتایج نهایی انتخابات میان دوره‌یی آمریکا، بوش در کنفرانس خبری از استعفای رامسفلد و تعیین رابرت گیتس، رییس سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) بعنوان وزیر دفاع جدید خود خبر داد.

 

قبلی

برگشت

بعدی