اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
حزب الله لبنان بعنوان يک نيروى سياسى در دولت لبنان شريک شود٬ ايجاد دولتى در عراق که نفوذ نيروهاى طرفدار جمهورى اسلامى را در آن کاهش دهد٬ و تلاش براى دست بالا پيدا کردن جريانات طرفدار مصالحه با غرب در رژيم اسلامى٬ جوانبى از خط مشى عقب راندن و کنترل اسلام سياسى در خدمت اهداف و پروژه هاى سياسى آمريکا و موئتلفينش در منطقه اند. اما اين يک جنگ است٬ ديپلماسى و مذاکره و امتياز دادن و امتياز گرفتن٬ بخشى ازپروسه اين جنگ است. هنوز اين روند٬ حتى با فرض موفقيت آن٬ نه تنها امکان تنشهاى منطقه اى و يا احتمال جنگ و دخالت ميليتاريستى را تماما منتفى نميکند بلکه به دليل ساختار سياسى اى و نيروهاى متشکله اى که بجا ميگذارد منشا جنگ و تخاصم سياسى است. ٥- در تقابل با رژيم اسلامى دو روند همزمان پيش ميرود؛ تحريم اقتصادى و تهديد جنگ و اعمال فشار ديپلماتيک و تلاش براى احيا مذاکرات و رسيدن به توافقى در زمينه مسائل منطقه و پرونده هسته اى. هر دو روند عليرغم تفاوتها و پيامدهاى آن به ضرر مردم ايران و مبارزه برحق آنها عليه اوضاعى است که تروريستها در منطقه و جهان بوجود آورده اند. سياست تحريم اقتصادى بعنوان يک سلاح کشتار جمعى جامعه ايران را به فقر و فلاکت و استيصال سياسى ميراند و در خدمت تحکيم ارتجاع و اختناق و رشد نيروهاى دست راستى ضد جامعه عمل ميکند. بهانه جوئى هاى آمريکا و هر نوع حمله نظامى محدود يا غير محدود٬ منطقه را به آتش ميکشد و اسلام سياسى و تروريسم اسلامى را به يک نيروى غير قابل مهار تبديل ميکند. مصائب انسانى و اجتماعى هر نوع حمله نظامى وحشتناک و غيرقابل مقايسه با تجارت و تراژديهاى تاکنونى خواهد بود. جامعه را به قهقرا ميبرد و نسلها از مردم بايد تاوان مصائب جنگ را بپردازند. اين روندها در اساس مبارزه مردم عليه وضع موجود را قيچى ميکند و راه عروج نيروهاى ارتجاعى در درون و بيرون رژيم اسلامى را هموار ميکند. ٦- در اين اوضاع نيروهاى دست راستى تلاش خواهند کرد تا ايستگاههائى را به مبارزه مردم تحميل کنند. حمايت از بخشهائى از رژيم و مشخصا جريانهاى طرفدار مذاکره با آمريکا تا شکل دادن به جبهه ضد امپرياليستى و انواع سياستهاى ارتجاعى که نهايتا تغييراتى را در بالا ايجاد ميکند و مردم را از دخالت در صحنه سياسى دور ميکند٬ در دستور قرار خواهند گرفت. خود رژيم اسلامى پرچمدار و مبتکر دامن زدن به ناسيوناليسم ايرانى و بسيج ناسيوناليستى خواهد شد. اين سياست تقريبا از حمايت عمده جنبش ملى اسلامى برخوردار خواهد بود. بخشهائى از اپوزيسيون راست رسما در کنار رژيم اسلامى قرار ميگيرند و بخشهائى از نيروهاى راست پرو غرب و همينطور مجاهدين و قوم پرستان در کنار ارتش آمريکا نقش کنترا و يونيتا را ايفا خواهند کرد. کمونيسم کارگرى سياستى اساسا متفاوت در قبال اين بحران دارد. نقطه عزيمت سياست ما شکست استراتژى ميليتاريستى و نظم نوينى و تروريسم اسلامى و پیشبرد استراتژی استقرار حکومت کارگری در هر شرایطی است. جنبش عظیم کمونيسم کارگرى يک طرف درگير در اين بحران است و براى دخالتگرى و پيشروى بايد قاطعانه در مقابل نيروهاى دست راستى و ضد جامعه بايستد و ضديت اهداف سياسى آنها را با مبارزه و منافع مردم نشان داد. ٧- سياست کمونيستى در اين بحران مدافع زندگى و امنيت مردم٬ مدافع مبارزه کارگران و جنبشهاى آزاديخواه و پرچمدار روندهاى پيشرو سياسى است. روندهائى که امر مبارزه طبقاتى را تسهيل کند٬ به اسلام و ارتجاع مذهبى در تقابل با سکولاريسم عقب نشينى تحميل کند٬ دولتهاى مرتجع ناسيوناليسم عرب را حاشيه اى کند٬ و در راس آن عليه ميليتاريسم و تروريسم دولتى و غير دولتى بايستد و با بسيج مردم آنرا به شکست بکشاند. ما قاطعانه سياستهاى ارتجاعى و ميليتاريستى و تروريستى آمريکا و متحدينش عليه مردم عراق و فلسطين و منطقه را محکوم و عليه آن مبارزه ميکنيم. ما براى شکست اسلام سياسى و جمهورى اسلامى تلاش ميکنيم. تلاشهاى اسلام سياسى و جمهورى اسلامى را براى مسلح کردن اين جنبش به سلاح هسته اى محکوم ميکنيم و معتقديم رژيم اسلامى نبايد به سلاح هسته اى مسلح شود. کمونيسم کارگرى مدافع خلع سلاح عمومى و يک دنياى بدون سلاح هسته اى است. ما براى بسيج بشريت متمدن و جنبشهاى برابرى طلب و انساندوست در دفاع از روندهاى پيشرو و سکولار و آزاديخواهانه در ايران و خاورميانه تلاش ميکنيم. ما مدافع برسميت شناسى فورى دولت مستقل فلسطينى و پايان دادن به سرکوب و آوارگى مردم فلسطين هستيم و با اتکا به مبارزه جهانى بشريت پيشرو براى احيا پروسه صلح که اصل برسميت شناسى دو دولت مستقل و متساوى الحقوق را هموار کند تلاش ميکنيم.
٨- مردم ايران در مقابل اين بحران نبايد سياست صبر و انتظار را پيشه کنند. امروز ايران نقطه اميد هر تحول سياسى راديکال و پيشرو در خاورميانه و جهان است و هر تحول مثبت و انسانى در ايران تاثيرات پايدار منطقه اى و جهانى خواهد داشت. طبقه کارگر و مردم بايد پاسخ مستقل خود را به اين بحران بدهند. مردم بايد به مخاطرات اين روندها و پيامدها و مصائب بى پايان آن آگاه باشند و با هوشيارى به آن برخورد کنند. بميدان آمدن مردم براى سرنگونى حکومت اسلامى به اين سناريوها مهر بطلان ميزند. جريانات راست اپوزيسيون و نيروهاى ضد جامعه را که سناريوى عراق را براى ايران دنبال ميکنند حاشيه اى ميکند. امروز به ميدان آمدن مردم و گسترش مبارزه براى آزاديهاى سياسى٬ بر عليه فقر و فلاکت٬ برعليه آپارتايد جنسى٬ بر عليه سياستهاى ميليتاريستى و تروريستى رژيم اسلامى ميتواند بسرعت صحنه سياست ايران و منطقه را عوض کند. مردم ايران ميتوانند پيشاپيش مردم پيشرو جهان بر عليه تروريسم و ميليتاريسم در تمام اشکال آن قرار گيرند. خط مشى "نه جنگ٬ نه تحريم اقتصادى٬ نه بمب اتمى٬ برای آزادى و رفاه همگان"٬ پرچمى است که ميتواند صف مستقل و پيشرو مردم را در اين بحران نمايندگى کند. ۹- جنبش کمونیسم کارگری موظف است عليه مخاطرات جنگ و تحريم و عروج قومپرستى و نيروهاى سناريوى سياهى به جامعه اعلام خطر و عليه آن نيرو بسيج کند. عليه بسيج ناسيوناليستى که سياستى در خدمت رژيم است هوشيار باشد و نيروهاى مدافع سياست نظم نوين را افشا و منزوى کند. براى سازماندهى در اشکال مختلف اقدام کند و تصوير مستقل خود را به جامعه ارائه کند. تنها چنين سياستى ميتواند نيروى بشريت متمدن را عليه دو اردوى تروريستى دنياى امروز بخط کند. تنها اتخاذ گسترده و وسيع اين سياست در ايران ميتواند مانع شود که اسلام سياسى در ميان جنبش ضد جنگ در غرب متحد سياسى پيدا کند.بايد بشريت متمدن را براى مقابله با مسابقه تروريستى و جنگ و توليد سلاح اتمى و تحريم اقتصادى وسيعا بميدان کشيد. اين جنبش بايد قاطعانه عليه ميليتاريسم و تروريسم بايستد. اين جنبش نبايد کوچکترين آوانسى به جمهورى اسلامى و اسلام سياسى دهد. اين جنبش تنها در صورتى ميتواند به يک جريان قوى و بازدارنده و پيشرو تبديل شود که منافع انسانى و آزادى و برابرى را در مقابل جدال دولتهاى سرمايه دارى و اهداف ارتجاعى شان نمايندگى کند. بايد نيروى طبقه کارگر و بشريت پيشرو را در حمايت از سرنگونى دولتهاى اسلامى و جنبش آزاديخواهانه و سکولاريستى و سوسياليستى در منطقه بسيج کرد. کمونيسم کارگرى بايد در صف مقدم اين جدال در ايران و جهان قرار گيرد و اعضا و فعالين اين جنبش به سخنگويان و رهبران جنبش مقابله با سياستهاى ارتجاعى و ميليتاريستى آمريکا و متحدينش و تروريسم اسلامى و جمهورى اسلامى تبديل شوند. |