اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
قصه موسیو و جوان و داستان اکبر کی نفت داشت، ابراهيم نبوی گفت: نامت چیست ای دائم سجود؟ / گفت: قبلا نام من محمود بود / لکن اینک هاله نوری شدم / یک پریزیدنت مجبوری شدم / نامدم هر محفل و هر دسته ای / گاه موسی، گاه محمود هسته ای / موسی ام گویند خیل دوستان / بس که دنیا شد پر از فرعونیان الهام، سخنگوی دولت: «احمدی نژاد برای زمان ما مثل موسی است.» احمدی نژاد، خود دولت: «سرنوشت متجاوزان به حقوق ملت ها بهتر از فرعون نخواهد بود.»
دید یک موسیو
جوانی را به راه
گفت: نامت چیست ای
دائم سجود؟
موسی ام گویند خیل
دوستان
گفت: موسی گر تویی
پس کو عصا؟
موسی ام، فرعون ها
از دست من
بعد دستهایش را بست، آب هم آمد. دومین فرعون من این اکبر استگرچه او فرعونیان را سرور است لیک مانده در گل من، آن خرش محسن و فاطی و آن یک دخترش مصلحت اندیشد و سردار من گویدم: قاطی بکن دلدار من
|