را بحساب مدارس واريز كنند تا فرزندشان تحصيل كند. اين مشكل علي‌رغم اختصاص اعتبارى از سوى مجلس براى كمك به سرانه دانش‌آموزى و صدور دستور العمل هايى از سوى وزارت آموزش و پرورش مبنى بر عدم دريافت وجه در هنگام ثبت‌‌‌نام است. به گفته برخى والدين تعدادى از مدارس همچنان به بهانه‌هاى مختلف از خانواده‌ها دريافت وجه مي‌كنند.
البته مديران مدارس نيز فراهم كردن تجهيزات براى مدارس و ساماندهى فضاى مدارس را از دلايل دريافت وجه مي‌دانند. در حال حاضر بيش از 60 درصد مدارس كشور غير مقاوم هستند و تجهيزات مدارس نيز بر اثر مرور زمان فرسوده شده است. تعداد زيادى از مدارس داراى كپسول اطفاى حريق و حتى جعبه كمك‌هاى اوليه نيستند.
اين مشكل شايد با اختصاص اعتبار 4 ميليار دلارى بر مقاوم‌سازى مدارس فرسوده و اختصاص 100 ميليارد تومان براى كمك به سرانه دانش‌آموزى حل شود اما هنوز تا آن زمان فاصله است.
* ترس از مدارسى كه مي‌خواهند بر سر دانش‌آموزان فرو ريزند در كشور مدارسى وجود دارد كه قدمت آنها از 40 سال گذشته است و آنقدر فرسوده هستند كه رئيس مجمع خيرين مدرسه‌ساز استان تهران مي‌گويد, در بعضى مناطق، مدارس فرسوده‌اى ديده ميشود كه حضور دانش‌آموزان در اين مدارس واقعا جاى ترس دارد, وى ادامه مي‌دهد, به عنوان مثال در منطقه 13، يك خانه دو طبقه 200 مترى تبديل به مدرسه شده است و دو طبقه ديگر نيز بدون هيچ مجوزى با مصالح بسيار نازل به طبقات افزوده شده است كه امكان تخريب اين مدارس هر لحظه امكان دارد. حتى مدارسى است كه اگر يك خودروى سنگين مانند يك تريلى از آنجا عبور كند، تخريب خواهد شد, در زمانى كه عبور يك تريلى مي‌تواند حادثه‌اى تلخ را به وجود آورد چگونه مي‌توان از حوادث طبيعى مانند زلزله وغيره نترسيد. چگونه جگرگوشه خود را به مدرسه‌اى بسپاريم كه هر لحظه امكان دارد، اين لبخندهاى شيرين را به كام مرگ بكشاند. گرچه دولت و مجلس در اين خصوص اقدام كردند و لايحه 4 ميليارددلارى برداشت ازحساب ذخيره ارزى براى مقاوم‌سازى مدارس فرسوده در مجلس به تصويب رسيد اما عدم تخصيص به موقع اعتبار و مشكلاتى كه وزارتخانه‌هاى دست‌اندركار بر سر نظارت و اجرا وجود دارد، سرنوشت مقاوم‌سازى مدارس را نگران مي‌كند.
* حفظ كردن و بيست گرفتن ارزيابى دانش‌آموزان با نمره و امتحان يكى از مشكلات آموزش و پرورش محسوب ميشود. آموزش و پرورش نياز به يك بازبينى مجدد در دروس و نوع آموزش دارد. ضمن اينكه معلمان آموزش و پرورش بايد در نحوه آموزش به دانش آموزان تغييراتى را به وجود آورند. آموزش و پرورش بايد همگام با تكنولوژى و ارتباطات روز گام بر دارد. در دنيايى كه درهر دقيقه، ابتكار و اختراعى جديدعرضه ميشود، آموزش وپرورش نبايد براساس چارچوب نوشته‌هاى 20، 30 سال پيش با همان روش به دانش‌آموزان تعليم دهد. براى دروس، مواد درسى و نوع آموزش به دانش‌آموزان بايد برنامه‌اى جامع وجود داشته باشد. البته وزير آموزش و پرورش اعلام كرده است كه در پى تدوين سند ملى برنامه‌ريزى درسى است.
* مراقبت از دانش‌آموزان در زمان مدرسه با آموزش و پرورش است
وقوع حوادث تلخ در زمان اردوهاى دانش‌آموزى طى چند سال اخير موضوعى است كه نمي‌توان ناديده گرفت. مرگ دانش‌آموزانى كه با ديگر دوستان خود مي‌خواهند روزى را در بيرون از مدرسه و در فضايى شاد به خوبى بگذرانند اما اشتباهى چه از سو آنان و چه از غفلت مسئولان برگزارى اردو، باعث تلخى اين روز ميشود.
به نظر مي‌آيد كه آموزش و پرورش بايد در خصوص برگزارى اردوها و برنامه‌هاى تفريحى دانش‌آموزان برنامه‌ريزى داشته باشد و طى فرايند و دستورالعملى خاص، دانش‌آموزان به اردو اعزام شوند.
مراقبت از دانش‌آموز چه در فضاى مدرسه و چه در زمان اردوهاى دانش‌آموزى با آموزش و پرورش است. براى هيچ خانواده‌هاى قابل قبول نيست كه با اطمينان فرزند خود را به مدرسه بسپارند و ساعتى بعد جنازه سوخته فرزندان خود را در آتش بى اختياطى چه از جانب فرزند و چه از جانب معلم، تحويل گيرند. همانگونه كه مادران و پدران 13 دانش‌آموز روستاى سفيلان اينچنين كردند و هنوز آن روز تلخ از ياد مردان و زنان روستاى سفيلان نرفته است.
اين موارد برخى از مشكلات وزارت آموزش و پرورش است كه به مانند مشق شب براى وزير 55 ساله آموزش و پرورش ارائه ميشود تا براى حضور در كلاس تعهد و تلاش و حل مشكلات وزارت آموزش و پرورش آماده نمايد.
مرگ فاجعه بار 40 جوان در قم:
قاتل رژيم ناصالح است يا مشروب ناسالم
شهاب سبحانی
*مذهبی وايدئولوژيک کردن، حکومت را فاسد ميکند وعواقب حکومت فاسد در تمام کشور به صورت نابسامانی های بی شمار و روزمره و در بسياری از مواقع، نامريي، در بطن جامعه به صورتی مداوم و لاينقطع توليد و بازتوليد ميشود.
روشنگری. خبرگزاری انتخاب خبری دارد به اين مضمون:
" در روز 13 فروردين در يكى از محله هاى قم بيش از 50 نفر از جوانان بعلت مصرف عرق ناخالص دچار مسموميت شديد شده كه نزديك به 40 نفر آنان كشته شده و حال بقيه به شدت وخيم است. بنابراين گزارش، افراد بيمار در بيمارستانهاى قم( نكويى- كامكار - خرمى و..) بسترى هستند. "
مسموميت 50 تن و مرگ 40 جوان خبر تکان دهنده ای است که فقط به علت ابعاد غيرعادی خود توجه را جلب ميکند. اما فاجعه اين است که اين رويداد وحشت انگيز و غيرعادي، فقط يک حادثه منفرد نيست، بلکه بازتاب دهنده وضعيت عادی در کشور ماست که فجايع را در لابلای زندگی روزمره پنهان کرده است .
مشکل مردم ايران با رژيم، فقط سرکوب سياسی نيست. حکومت مذهبي، تلاش برای برخورداری از يک زندگی عادی را نيز به فعاليت سياسی تبديل کرده است.
ممنوعيت جشن و شادی و موسيقي،جداسازی جنسی و ممنوعيت برخورداری از روابط طبيعی برای دختران و پسران، ممنوعيت مصرف مشروبات الکلي، تحميل قواعد مذهبی به جامعه و سرکوب رسمی زندگی عرفي، مردم ايران را در شرايطی قرار داده که حتی تلاش برای زندگی عادی به نوعی مبارزه مخفی با رژيم تبديل شده است. صدمات ناشی از سرکوب عرفی در وحله اول متوجه جوانان کشور است که ناگزير ميشوند برای لحظه ای شادي، برگزاری يک جشن، تداوم مراوده اجتماعي، حتی شنيدن موسيقی به "فعاليت زير زمينی" بپردازند. در اين مسير، قرار گرفتن در معرض خطرات گوناگون، از جمله توليدو توزيع مشروب ناسالم که تحت کنترل بهداشتی نيست، از عوارض معمول و شناخته شده اين وضع است.
اين فجايع به کمک بازی هسته ای رژيم و تحريم های اعمال شده توسط شورای امنيت مضاعف شده است. گران شدن محصولات داخلی و گرانی بيش از پيش کالاهای خارجی مارک دار،وضعيت را وخيم تر کرده است.