اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات |
بایگانی |
جنگ به مناسبت روز جهانی صلح و سالگرد شروع جنگ 8 ساله و به یاد قربانیان این جنگ شهره. گ. مادرم گریست. من از صدای اشکش بیدار شدم. صدای چکیدن قطره ای اشک بر روی چادر .برادرم آن را نشنید . وی همچون سنگ به خوابی عمیق فرو رفته بود. خسته از راه طولانی، خسته از فریاد، خسته از غریو، خسته از انسانها! ولی من صدای اشکش را شنیدم. من صدای دل نگرانی وی را شنیدم. من صدای دغدغه های روح وی را شنیدم .خموشی و بی صدایی غریب اشکش خروش نگهبانان و غرشهای دور را تحت الشعاع قرار داده بود. مادرم گریست. نه برای خودش ، نه برای خواهرانش که تنشان از غبار شهرخورده شده بود . نه برای دو فرزند خود که در غلظت دود گرفتار شده بودند. و نه برای همسرش که در کوههایی دور، به جای اینکه تیری را پاسخ گوید مسلما خود تیر خورده بود. مادرم برای من و آینده ام گریه نمی کرد ، که دیگر وجود نداشت.و نه برای برادرم و گذشته او ، که با خانه و کاشانه امان نابود شد. مادرم گریست . او برای بشریت گریست. برای وطنش گریست. وطنی که از حدت نفرت ویران شده بود.او برای ارواحی گریست که وطن را با هر مرگی ترک می گفتند و او را بی روح می ساختند. او برای آن کسانی گریست که نیازی نبود که بمیرند، تا از روح تهی شوند. او برای مرد جوانی گریست که خود را بدست خود کور ساخت تا قادر باشد هیولای نکبت را بدل به آرمان خود کند. مرد جوانی که خود را در هواپیمایی نشاند و بر فراز شهری کاملا غریب با خود ،به پرواز در آمد ،تا برای رهایی از سوزش آتش درون خود، آن آتش را بر فرق دیگران فرو ریزد.آتش شیطانی را. مادرم برای آن مردی گریست که آتش جهنمی را در سرزمینی بر افروخت . بدبختی سرخی را که از تن انسانها جاری می شد و به رود خانه سرازیر می گشت. که همه چیز را آلوده می ساخت ، همه چیز را در لهیب خود می سوزاند و همه چیز را بدل به نکبت می کرد.آن بدبختی سرخی که از قلبها می آمد و قلوب را تهی می ساخت. مادرم برای آنهایی گریست که لازم نبود ابتدا بمیرند تا قلبهایی خالی در خود حمل کنند. مادرم برای مردانی گریست که همسران خود را ترک گفته بودند . مردانی که همسران خود را دیگر رویت نمی کردند . مردانی که برای نجات می میرند. مادرم برای زنانی گریست که نخواهند دانست که داشتن فرزند واجد چه معنایی است .برای آنهایی که می دانند ولی آن را فراموش خواهند کرد. مادرم برای کودکانی گریست که دیگر پدرندارند.کودکانی که دیگر خواهر و برادر ندارند. کودکانی که دیگر مادر ندارند. مادرم برای آنهایی گریست که نمی دانند خانواده یعنی چه . آنهایی که می دانستند ولی آن را فراموش خواهند کرد. مادرم در دل سیاهی شب قطره اشکی ریخت . من آن را شنیدم که چگونه بر روی چادر اردوگاه چکید . اشکهای وی اشک امید بود که از وی فوران زد. که از روزن چادر بر روی زمین چکید و در خشکی خاک وطن من فرو رفت . خاک وطن از اشکهای باریده در اردوگاه نرم شده است. از اشکهای باریده در شهر ، اشکهای باریده در روستاها. همچون سیل بر وطن جاری می شوند و امید را با خود می شویند. از دره ها و تالابها می گذرند تا بر فراز کوهها تبخیر شده و برای همیشه ناپدید شوند. چه زمانی باران ببارد ،ما نمی دانیم.اما هنوز بسیاری اشک لازم است برای وطنم ریخته شود ، تا قادر باشد بارن امید را بر ما بباراند. تا آن زمان سرم را بر سینه مادرم می نهم و بوسه اشکم را به اشکش می افزایم. در تـقـبـيـح اعـدام ترجمه و تأليف از ناصر ايرانپور
طبق آماری که در اختيارعفو بينالملل قرار دارد، در سال 2006 در چين حداقل 1010 نفر، در ايران 177 نفر، در پاکستان 82 نفر، در عراق 65 نفر، در سودان 65 نفر و در آمريکا 63 نفر اعدام گرديدهاند. موازين بينالمللی دست کم اعدام نوجوانان را ممنوع اعلام کرده است، با اين وجود برخی از کشورها چون ايران، چين، عربستان سعودی، سودان، کونگو و نيجريه از اعدام نوجوانان دست برنمیدارند. حکومت اسلامی ايران از لحاظ تعداد اعدامهای نوجوانان زير 18 سال رتبة اول را در جهان دارد: در سال 2006 چهار و در سال 2005 هشت نفر نوجوان در ايران به دارآويخته شدهاند و تعداد بيشتری در انتظار مرگ هستند.
هر چند شناخت عدم تقاربت و انطباق مجازات اعدام با درک مدرن و امروزی از حقوق بشر پيوسته در بين مردم کشورهای جهان در حال گسترش است، اما با اين وجود در حال حاضر در کل جهان 20 هزار نفر در انتظار اجرای مجازات اعدام بسر میبرند. به اين خشونت که پايمال نمودن حق زندگی انسانهاست بايد پايان داد. در اين راستا به ابتکار اتحادية اروپا که در هيچکدام از 27 عضو آن مجازات اعدام وجود ندارد، پيشنهادی به سازمان ملل متحد، مبنی بر توقف فوری اجرای مجازات اعدام در سراسر جهان ارائه گرديده است که قرار است در اواخر امسال در مجمع عمومی آن سازمان مطرح و به رأیگيری گذاشته شود. تصويب اين پيشنهاد گامی بزرگ در راه لغو مجازات اعدام در سراسر گيتی خواهد بود. 90 کشور جهان مجازات اعدام را بکلی لغو نمودهاند. 11 کشور جهان اين مجازات مرگ را برای زمان صلح برچيدهاند. 32 کشور جهان حکم و مجازات اعدام را ملغی ننموده، اما عملاً به اجرا درنمیآورند. بنابراين 133 کشور جهان مجازات اعدام را يا در قوانين کيفريشان و يا در عمل برچيدهاند. در 64 کشور جهان مجازات اعدام همچنان به اجرا درمیآيد. در بين کشورهايي که هنوز مجازات اعدام را اجرا ميکنند، هم کشورهاي دمکراتيکی چون ژاپن، هند، آمريکا (در برخی از ايالتها) وکرة جنوبی وجودارد، هم کشورهاي غيردمکراتيکی چون عربستان سعودی، مصر، چين، ايران، امارت متحدة عربی، پاکستان و يمن. مجازات اعدام در کليت خود خشونت عليه بشريت است و بايد لغو شود. اما نبايد چشم را بر تفاوتهايي که اين دو نوع نظام از لحاظ (1) جرايمی که به حکم اعدام منجر میشوند، (2) موازين دادرسی کيفری که اين کشورها دارند و به ويژه حقوقی که متهمين و محکومشدگان به مرگ از آن برخوردار هستند و (3) از نظر شکل اجرای حکم، فروبست.
|