اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات |
بایگانی |
کاهش هزينة مجازات اعدام نيز بدين معنی خواهد بود که امکانات استيناف در روند بسيار پرهزينة دادرسی محدود گردد و بدين ترتيب ريسک و خطر اعدام انسان بيگناه افزايش يابد. تنها در ديکتاتوريها و کشورهای توتاليتر، جوامعی که در آنها اصول حقوق بشر و دولت حقوقی اعتبار ندارند، اعدامها بدون مذاکرات منصفانة دادگاه و دادرسی استيناف و تجديدنظر سريع انجام و بدين دليل ارزان تمام میشوند. 12. اعدام، انسانیتر از حبس طولانیمدت؟ بعضی از موافقان اعدام ميگويند که حبس طولانی و يا ابد زندانی بيرحمانهتر از مجازات اعدام است، درحاليکه چنين نيست، چرا که تا زمانی که زندانی زنده است، اين اميد وجود دارد که وی مجدداً جذب جامعه و يا در صورت بيگناه بودنش تبرئه شود، درحاليکه اعدام وی هرگونه امکانی را برای جبران يک حکم اشتباه و يا امکان جذب مجدد در اجتماع را از بين میبرد. مجازات مرگ يگانه شکلی از مجازات است با عناصری که در مجازات زندان زندانی ديده نمیشود: شنيع بودن خود اعدام و بيرحمانهبودن آن از اين لحاظ که مجرمِ به اعدام محکوم شده غالباً سالهای سال در حبس ايزولاسيون (بدون حق و يا با حق محدود تماس با دنيای بيرون) و در سلول مرگ در انتظار اعدام مینشيند و مجبور ميشود که همواره به اعدام خودش که پيش رو قرار دارد، بيانديشد. فشار روانی که اين چنين بوجود میآيد، آن چنان زياد است که احتمالاً به اين دليل برخی از حبسيهای به اعدام محکوم گشته ميگويند که دادرسی استيناف آنها را متوقف سازند و آنها را اعدام کنند. برخی ديگر از لحاظ روانی بيمار میشوند و تعدادی نيز خودکشی میکنند. کم نيستند مواردی که در آن کانديداهای مرگ مجبور میشوند، بلافاصله پيش از فرارسيدن موعد اعدام يک کشاکش اعصابخوردکن قضايي را متحمل شوند: يک شمارش معکوس، يک »زورآزمايی نهايي« برای ارائة آخرين اعتراضها، درخواستها و به تعويق انداختن تاريخ اعدام. 13. تزريق سم، شکل انسانی اعدام؟ برخی از طرفداران مجازات اعدام پرسش میکنند که آيا تزريق سم کمدردترين و بدين ترتيب انسانیترين روش کشتن انسان نيست. در پاسخ بايد گفت که هر چند از طريق تزريق سم بسياری از عواقب ناگوار روشهای ديگر اعدام پرهيز میشوند، اما در عمل هنگام کاربرد آمپول سم نيز گاهاً اختلالات و مشکلات بزرگ فراوانی (برای نمونه هنگام تزريق سم به کسانی که رگهايشان به دليل تزريق تاکنونی مواد مخدر حالت طبيعی خود را از دست دادهاند و تزريق اين سم به آن کار آسانی نيست) پديدار ميشوند. علاوه برآن، اين روش اعدام پرسشهای نواخلاقی ديگری را پيش میکشد، چون پرسنل طبی يا پزشکان درامرکشتن توسط دولت مشارکت دارند (سوگند بقراطی دانشجويان پزشکی). لذا بايد گفت که تمام روشهای اعدام غيرانسانی هستند. همة روشهای شناخته شده میتوانند دردآور باشند و خصائل و عوارض ناخوشايند خود را نمايان سازند. مضاف بر اين بايد درنظر داشت که مجازات اعدام تنها آن چند دقيقة اجرای حکم نيست که زندانی از سلولش آورده و کشته میشود، بلکه بسی بيشتر است و از همان زمانی آغاز میشود که زندانی حکم اعدام را میگيرد و سالها با اين تصور زندگی میکند که بزودی اعدام میشود. مطمئناً تلاش برای يافتن روشهای کامل و بيعيب و نقصِ اعدام نيز حکايت از يک جامعة انسانی نمیکند، بلکه بيشتر دليل ديگريست بر اثبات سؤالبرانگيز بودن نفس مجازات اعدام. در حقيقت هدف از اعدام با سم اين بوده که بدوی و زشت بودن مجازات اعدام را بپوشاند و از وجه و اعتبار بد آن بکاهد. هدف اين است که ترديدها، ملاحظات و ايرادات اخلاقی که به آن وارد است را خنثی کند، آن هم، هم آن ايرادات و ملاحظات اخلاقی که از سوی خلق وارد ميگردد، خلقی که به نام آن زندانی را میکشند [در کشورهای آزاد احکام دادگاه »به نام خلق« صادر میشوند]، و هم آنانی که از سوی کسانی مطرح میشوند که بايد اين اعدام را اجرا نمايند. چنين رفتار میشود که گويا کشتن يک »عمل طبی« است. چنين روشهای »انسانی« اعدام هميشه يک تأثير و پيامد روانی کاملاً مخرب را نيز دارد: آنها از اين طريق که کشتن از سوی حکومت را »شيرين و دلپذير« و تطهيرشده جلوهگر میسازند، احساسات گناه خود را کنار میزنند و وجدان ناراحت خود را آرام میسازند. و اين خود معيار و نرمهای اخلاقی جامعه را تضعيف و راه برای جنايات بيشتر را هموارتر میسازد. 14. حقوق بينالملل، در انطباق با مجازات اعدام؟ آيا حقوق بينالملل کاربرد مجازات اعدام را جايز شمرده است؟ بيانية عمومی حقوق بشر که از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد بعنوان واکنشی در برابر ابعاد ويرانگر بربريت دولتی و ترور دولتی در حين جنگ جهانی دوم، در دسامبر 1948 به تصويب رسيد، حق هر انسانی را برای زندگی به رسميت شناخته و شکنجه يا رفتارها و مجازاتهای بيرحمانه، غيرانسانی يا تحقيرآميز را ممنوع اعلام نموده است. به عقيدة سازمانهای حقوق بشر و عفو بينالملل مجازات اعدام اين حقوق را پايمال میکند. و اين نگرش بر آن پيمانها و تفاهمنامههای بينالمللی و منطقهای هم استوار است که هدف الغای مجازات اعدام را دنبال میکنند. برای نمونه »پروتکل اختياری دوم مربوط به پيمان بينالمللی در بارة حقوق شهروندی و سياسی« که سال 1989 از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصويب رسيد، پيشنهاد الغای کامل مجازات اعدام را مطرح میسازد، اما به طرفهای قراردادی که هنگام تصويب و يا پيوستن به پروتکل ملاحظاتی داشتند، اجازه میدهد، مجازات مرگ را برای زمان جنگ پابرجا نگهدارند. »پروتکل شمارة 13 مربوط به کنوانسيون اروپايي حقوق بشر« که در اول ژولای 2003 اعتبار قانونی و اجرايي يافت، اولين قرارداد بينالمللی است که مجازات مرگ را تحت هر شرايطی، حتی برای مقابله با جنايات در زمان جنگ و يا جهت مقابله با تهديد خطر بلاواسطة جنگ، برای کشورهای عضو ممنوع اعلام نمود. علاوه بر اين مجازات اعدام بر طبق »اساسنامة ديوان کيفری بينالمللی« که در سال 1998 به تصويب رسيد، از سوی اين مرجع جهانی از فهرست مجازاتهای مجاز آن برداشته شد، هر چند که اين دادگاه مسئول بررسی جنايات بسيار هولناکی چون جنايت عليه بشريت وجينوسايد (کشتار جمعی) ميباشد. 15. مبارزه برای الغای مجازات اعدام، تلاشی موفق؟ آيا تلاشهای تاکنونی سازمانهای حقوق بشری موفقيتآميز بوده است؟ ابتدای قرن بيستم تنها سه کشور مجازات اعدام را از قوانين کيفری خود خارج ساخته بودند. امروز، در ابتدای قرن بيست و يکم، نصف بيشتر کشورهای جهان قانوناً يا عملاً مجازات اعدام را ملغی نمودهاند. در واقع در عرض ده سال گذشته بطور متوسط هر سال سه کشور مجازات اعدام را يا بطور کامل از قوانين خود حذف نمودهاند و چنانچه قبل از آن، آن را برای جنايات معمولی برچيده بودند، اينبار آن را برای همه نوع جنايتی از ميان برداشتند. علاوه بر اين، چنانچه مجازات اعدام از اعتبار خارج شود، ديگر به ندرت مجدداً وارد نظام کيفری میگردد. اين گرايش آگاهی فزايندهای را در اين مورد نشان میدهد که بديلهای مؤثرتری برای مجازات اعدام وجود دارد که برای اجرای آن نياز به کشتن عمدی و بيرحمانه انسان توسط دولت نيست. توضيح: بخش عمدهای از دادهها و استدلالات اين نوشته از سايت سازمان عفو بينالملل گرفته، ترجمه و بازپردازش شده است. بنگريد به: http://www2.amnesty.de/internet/deall.nsf/AlleDok/84778111DF5F9081C125736300253D96?Open http://www.kuhnert.ch/ts/TS_Argumente.htm تيتر آلمانی مقالة ترجمه و مورد استناد قرار گرفته شده: TODESSTRAFE - ARGUMENTE PRO UND KONTRA ناصر ايرانپور 30 سپتامبر 2007 |