ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید


مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

بایگانی

حقوق بشر

دانشجو

 

خوبی ازاین حقیقت آگاه اند که یورش هسته ای محدود یا هرگونه هجوم  د یگرجمهوری اسلامی به هد ف ها یی ازاین قبیل با  واکنش سهمگین و نامحدود آنان پاسخ داده خواهد شد. و آگاهی ازا ین حقیقت مسوولیت هر دو سوی این رابطه را در برابر مردم همه ی کشورهای درگیردو چندان خواهد سا خت. مسوولیت غرب ازاین جهت افزون تر از پیش خواهد بود که  به خاطرهیچ، یا  کم ترین ذ خیره ی  ممکن سلاح هسته ای درآینده ای نا معلوم، مردم و کشورما را درمعرض دشواری های سرنوشت سا زسیاسی، نظامی و اقتصادی قرارمی دهد ؛ و مسوولیت دو چندان جمهوری اسلامی، ازاین رو خواهد بود که  با  وجود آگاه از حقایق پیشگفته ایران را درمعرض این چنین رخدادهای ناگوار و  پیامدهای جبران ناپذیر آن قرارخواهد داد.

به گمان من گسترش تصاعدی نقض حقوق بش درایران نیز درروند تعمیق وگسترش پی آمدهای دردبارانزوا، محاصره و تحریم  کشورمان و سر انجام  تعرض  نظامی  به آن اثر گذارخواهد بود.

 من براین باورم که تن سپردن به  چنین وضعیت خطیری درایران، محصول تحرکا ت محافل معینی است که آگاهانه  کشورمان را، هم در میدان تعارض های بین المللی وهم  د رپهنه ی نقض حقوق شهروند ، می کشانند وکسان دیگری  که با توهمات و تحرکات این محافل با حالتی آمیخته از مسامحه وتسلیم عمل می کنند، زیرا پایگاه اجتماعی نظام را ، بنا برآن چه درانتخابات های پیاپی دریافته اند کمابیش ضعیف می یا بند وفرض را براین قرار می دهند که به ناگزیربا ید به ائتلافی در درون پا یگاه موجود نظام تن دهند که  بخشی کما بیش نیرومند از آن منادی این  پیام های خطر آفرین ا ست. من براین اعتقادم که با گذشت زمان و تشدید مخاطره های پیش روی جمهوری اسلامی در مقیاس بین المللی، نشانه ها یی ازاندیشه ورزی  در این بازی سرنوشت در میان این گروه ازگردانندگان نظام  پدید خواهد آمد یا آنان همچنان به راه  خود خواهند رفت و تخریب پایه های نظام را به بهای رسانیدن آسیب های جبران ناپذیر به همه ی مردم ایران که منادیان پیشگامی مردم سالاری در مقیاس جهانی نیزازآن رویگردان نیستند  به تماشا خواهند نشست. رخدادهای پیش ازهجوم ائتلاف امریکا به عراق به درستی  شاهد این مدعاست.                                 

اکنون ببینیم وظیفه ی نخبگان و توده های نیرو های مردمی در شرایط تداوم این ماراتن سرنوشت چیست. من چنان چون گذشته اتحاد گسترده ی همه ی نیروهای مستقل مردمی را،بی توجه به هرگونه برتری یا تبعیض آرمانی، نژادی و تباری، جنسیتی و اجتماعی، ضامن حفظ موجودیت، استقلال وتمامیت ارضی کشورمان می دانم؛ اتحادی که نه تنها ممکن نیست بی اعتنا به تلا تش و تکاپوی  دشوارو پر خطر نیروهای داخل  کشور بماند، بلکه  بیشترین توان نظری وعملی بالقوه و بالفعل خود را ازدم زدن و کنش- واکنش همه جانبه ی این نیروها ، در هر سطح به راستی موجود آن، می گیرد.

تهیدست ترین اقشار و طبقات جامعه ی ما که چیزی جز زنجیر خویش ندارند که از دست بدهند، بنا به شهادت تاریخ، در پیشا پیش این حرکت سرنوشت ساز قرار می گیرند.

پیش ازاین نیزایشان درصف مقدم مبارزه بوده اند، بی آن که سهم بایسته ی خود را ازدگرکونی هایی که خود در پدید آمدن آن ها به عهده داشته انددریافت کرده باشند. به وارون، جامعه ی ما  همواره، و پس از هر بزنگاه تاریخی با سرعتی دو چندان به سوی قطب بندی شدید تر طبقات اجتماعی وافزایش نسبت نا برابری ها در روند توزیع فرصت ها و در آمد های ملی  به پیش تازیده است.

مردم ما حق دارند و باید ازآگاهی ها و فرصتهای عادلانه ی اجتماعی در روند شناخت حقوق و وظایف ملی و مردمی خویش بهره مند شوند؛ و وظیفه ی دولتی که خود را تبلور روح انقلاب معرفی می کند این است که امکان برخورداری از این فرصت ها را دردسترس هر شهروند ایرانی قراردهد، نه این که با هر وسیله ی ممکن که  خود در دسترس دارد از رسیدن آنان به این فرصت ها جلوگیری، وهرگونه تلاش دشوارآنان را درروند این حرکت نا برابرسرکوب کند.

نخبگان مردمی داخل نیز تا به امروز،آن گونه که شا یسته ی ایشان  بوده است، در روند ایجاد این اتحاد فراگیر گام بر نداشته اند واگر نیز تلاشی دراین پهنه کرده اند تلاش شان، به دلایلی همچون کیش  شخصیت  یا  فراخواندن دیگران به  اتحاد  در زیرچتر آرمان و تعلق سازمانی خویش و نفی دیگران ناکام مانده است.

آنان که، دردولت های  پیشین و کنونی، در دشوارسازی شرایط زنگی برای مردم  ایران و نقض حقوق انسانی شا ن سهیم بوده اند باید صادقانه با خطاهای  پیشین خود برخورد کنند وآماده ی پذیرش رای مرد م ایران در باره کنش ها، روش ها و اندیشه ها ی خویش باشند. با گذ شت فصل ها و سا ل ها  و طرح مکرر دشواری های اتحاد، چنین به نظرمی آید که هنوزهم در میان درونیان و پیرامونیان دولت ازیک سو، و مخالفان مطرح دولت از سوی دیگر، کسانی هستند که  به این حکم  ناگزیر تاریخ گردن ننهاده اند و به این نتیجه ی با یسته نرسیده اند که بنای مستکم جامعه ای منسجم  و نو را، نه بر روی سرنیزه های نظامیا ن، بلکه  بر پایه ی اندیشه و عمل و اراده ی آگاهانه ی توده ها ی وسیع مردم می توان نهاد. و نخبگان آگاه و به دور از خویشتن پرستی و دیگر ستیزی که سرشار از عزم حرکت  و اراده ی تغییر باشند راه گشایان این راه اند.

میان نیک خواهان  داخل وخارج ازکشور ما دیوارچین ننهاده اند وآنان می توانند تقویت کننده ی روش ها و کنش ها و اصلاح گران خطاهای یکد یگرباشند. و برای تحقق این هدف چند شرط کافی است:

بر خورد با خطاهای پیشین و تلاش در دوری از تکرار آن، در مورد کسانی که به هنگام انجام مسوولیت دولتی شان، به هرترتیب ممکن، به نقض حقوق شهروندی مردم پرداخته اند؛ تن سپردن به آرای مردم ایران به سان شهروندانی واقعی و برابر حقوق، و بدون توسل به هرگونه برتری آرمانی، نژادی، تباری، و جنسیتی که تعریف دمکراسی و مواد اعلامیه ی جهانی حقوق بشر بر آن صراحت دارد؛ احساس و بیان اکید تعهد به استقلال ملی، عدالت اجتماعی و تامین حقوق تضییع شده ی زحمتکشان و اقوام؛ توزیع عادلانه ی ثروت و درآمد ملی؛ رعایت همه آزادی های مصرح دراعلا میه ی جهانی حقوق بشر، به منظور تامین  توسعه همه جا نبه ی ملی و شکوفا یی استعداد ها و بهره برداری ازآن ها در ارتقای جایگاه بین المللی میهن مان، با  همسویی وهمگامی همه شهروندان ایرانی  تنها چنین روندی از رخدادها که به اتحاد برپایه ی اراده ی آگاهانه ی همه مردم نیازمند است می تواند مردم کشورما ن را از دام چاله هایی که درمسیرحرکت تاریخ ساز آن در انداخته اند رهایی بخشد و هر راه جز آن تنها بر باز تولید استبداد و وابستگی و تداوم سرنوشتی که ازپیش برای ما رقم زده اند گشوده می ماند.

 

قبلی

برگشت

بعدی