اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
پروانه: تکیه بر حفظیات محض است. بطوریکه شاگرد با مفهوم ابتکار رفته رفته و بتدریج نامانوس میشه و در سنین من دیگه فراموش میکنه ابتکار چی است؟ تا اینکه با سوال شما مواجه میشه !و غریب آشنا یادش میاد ! و حس میکنی ابتکار نیرویی است که در درونت عاطل و باطل مانده و در نهان آزارت میده که نمیتونه خودنمایی کنه و رشد خودش را بکند.در فیزیک خوانده ایم" انرژی جنبشی توپ در حین بالا رفتن کاسته میشود." وقتی از معلم سوال میکنم ولی چرا در انسان و جامعه این قانون صدق نمیکنه؟ و انسان در جامعه هر چه بیشتر رشد میکنه ، انرژی جنبشیش افزایش میابد. تا تبدیل بشه به انقلاب جمعی و بعد تا عده ای نپرند رو کولش هلش بدهند پایین انرژیش کاسته نمیشه؟ وآدم میبینه معلمم ته نگاهش راضیه از سوال ولی میگه با این سوالات هم منواز نان و آب میاندازی هم اجازه میدی انرژی جنبشی تو را هم بکاهند. آیا دیگه رغبتی و فضایی برای طرح سوالات برای آدم باقی میماند ؟ 8- اجازه سوال در مورد مواد درسی و یا سوالهای بالاتر از سطح درس به شاگردان داده میشود؟ پیمان :بله- اجازه سوال در مورد مواد درسی به شاگردان داده می شود و دانش آموزان می توانند سوالاتی را از قبیل چگونه حفظ کردن، چگونگی بارم بندی دروس، و یا آیا این سوال در امتحان می آید یا نه بکنند، البته باید این را هم متذکر شد که این بدان معنا نیست که دانش آموزان نمی توانند در مورد عمق مطالب درسی سوالاتی را بپرسند، بلکه این بدان معناست که اصلا دانش آموزان هیچ گونه علاقه خاصی را به عمق و خود درس نمی دهند، و فقط به دنبال کسب یک نمره خوب در سطح بالا از آن درس هستند، هیچ فرقی نمی کند که چه درسی باشد، و یا از چه روشی آن را کسب کرد فقط مهم این است که معدل کتبی و کل بالا و قابل تشویق باشد. با این مصائب فکر نمی کنم که جایی برای سوال های بالاتر از سطح درس بماند! زیرا دانش آموز هیچ گونه نیازی را در خود راجع این مطالب حس نمی کند. پویا :بله اجازه سوال پرسیدن به دانش آموزان داده میشود. ابتکار را کمتر میتوان انجام داد.اکثرا در دروس ریاضیات و فیزیک میتوان از ابتکار استفاده کرد. آنهم در حل مساله. اما در جریان درسهای مختلف ابتکاری از طرف دانش آموزان وجود ندارد. سوالات بالا تر از سطح کلاس بسیار خوب پاسخ داده میشوند. اما دانش آموزان معمولا می خواهند بطور آماده سوال ذهنشان را بدون تلاش شخصی، از طریق معلم دریابند. پروانه: سوال اگر ساده باشه بله. اما اگر معلم بداند که شاگرد میداند که معلم نمیداند،شاگرد باید بداند که بهتر است که نداند! تا نه عرض خود برده باشد و نه زحمتی برای معلم داشته باشد. 9-به متن کدام یک از کتابهای درسی ایراد وارد است به نظر شما؟ و چرا؟ پیمان:به متن هیچ گونه از کتابهای درسی ایرادی وارد نیست و همه در کیفیت و مطالب سطح خوبی تهیه و توزیع شده اند. پویا: کتابهای دستور زبان فارسی اشکال آموزشی و غلط دارند. جدول مندلیف شیمی در کتاب ما غیر از استاندارد جهانی است. پروانه :به کدام یک ایراد وارد نیست؟ همه به کنار کتاب تاریخ ما در قصه جنگ پادشاهان خلاصه شده است.من بر روی دیوار اتاقم کلمات قصار امام علی (ع )را زده ام. فرموده است تاریخ را برای بهتر شناختن مردم گذشته و زمانه خودتان عمیق مطالعه کنید. آیا اگر بخواهیم این گفته را عملی کنیم ،شناخت از مردم را تنها با حفظ کردن فتوحات نادر شاه و ناپلئون بدست می آوریم؟ ارزیابی این نظرات را به بعد از پایان یافتن پاسخها واگذار مینمایم.
ادامه دارد بحرين چگونه از خاك ايران جدا شد؟ نگین پوردلیر بخش دوم اهميت سياسي – استراتژيك بحرين در دهه 1960 افزايش يافت ، به ويژه اينكه ايران شاهد افزايش فعاليتهاي انقلابي اعراب در سواحل خليج فارس در خلال سالهاي 1964- 1965 بود؛ ولي حضور نظامي انگليس در منطقه و نيز بندر عدن تا اندازهاي ترس ايران را كاهش ميداد ؛ ولي در نوامبر 1967، نيروهاي انگليسي پيرو جنگلهاي داخلي يمن از بندر استراتژيك عدن ( نزديك باب المندب و ابتداي جنوبي درياي سرخ ) خارج شدند و پيرو آن ، (جمهوري دموكراتيك خلق يمن ) ( يمن جنوبي ) به عنوان يك كشور سوسياليستي افراطي شكل گرفت . اين كشور بزودي از جنبشهاي انقلابي و چپگراي منطقه به حمايت برخاست و در اين راستا با ايران و نيز كشورهاي ميانه رو ( و غرب گراي ) عرب به عنوان " كشورهاي مرتجع " شروع به مقابله و مخالفت كرد.
انگلستان پس از خروج از عدن (يمن جنوبي) ،نيروهايش را به بحرين منتقل كرد و بدين ترتيب پس از عدن ،مجمع الجزاير بحرين به عنوان پايگاه مهم انگلستان در شرق سوئز و خليج فارس مطرح شد . مدتي بعد در ژانويه 1968 ،پس از اينكه انگلستان اعلام كردكه نيروهايش را تا پايان سال 1971 از شرق سوئز خارج خواهد كرد، دولت ايران از اين تصميم استقبال كرد و اعلام كرد كه از حق حاكميت خود بر بحرين منصرف نشده است. سپس ، با طراحي و هدايت انگلستان قرار شد فدراسيوني متشكل از نه شيخ نشين جنوب خليج فارس و از جمله بحرين در قالب يك كشور واحد پس از خروج نيروهاي انگليسي از منطقه تشكيل شود،بويژه شيخ بحرين با ابراز ناخشنودي از مسأله خروج آتي نيروهاي انگليسي ،و ادعاي مالكيت ايران بر بحرين آن را يك مشكل امنيتي براي آينده مجمع الجزاير دانست و بنابراين حل اين مشكل را پيوستن بحرين به فدراسيون ياد شده دانست . عكسالعمل ايران نسبت به تشكيل اين فدراسيون با شركت بحرين قابل پيش بيني بود؛ چرا كه بر خلاف موضعگيري همه كشورهاي عرب ، ايران با تشكيل چنين فدراسيوني مخالفت كرد . اردشير زاهدي وزير امور خارجه ايران در تاريخ 17 تيرماه 1347 در بيانيه رسمي شديداللحني اعلام داشت: " ايجاد چيزي به نام فدراسيون امارات خليج فارس با شركت جزاير بحرين از ديدگاه ايران مطلقا قابل قبول نيست " محمدرضا شاه نيز به نوبه خود اعلام كرد ايجاد اين فدراسيون چيزي جز يك اقدام استعماري و امپرياليستي و تلاش براي بازگشت انلگيس به منطقه از "درب پشتي " منطقه نيست. او هشدار داد كه ايران در صورت لزوم براي حفظ منافع تاريخي و حقوق سرزميني خود قدرتمندانه اقدام خواهد كرد. در اين ميان، مذاكرات آشكار و پنهان ميان ايران ،انگلستان ،عربستان سعودي و آمريكا انجام ميگرفت . يكي از مواضع موجود بر سر حل مسأله بحرين – جدا از سياستهاي استعماري انگلستان – حمايت عربستان سعودي (به عنوان كشور عرب با نفوذ منطقه )از خواستهها و آمال شيخ بحرين و نيز مرز آبهاي سرزميني و فلات قاره دو كشور بود. تضاد منافع دو كشور چنان بودكه شاه برنامه ديدار رسمياش از عربستان سعودي را در اوايل سال 1968 (1347) به تعويق انداخته بود. بالاخره با مذاكرات طرفين اولين قدم قابل توجه در حل اختلافات ديرين دو كشور بر سر مرز فلات قاره و مالكيت جزاير فارسي و عربي در تاريخ 24 اكتبر 1968 با امضاي يك موافقتنامه انجام گرفت.
|