اطلاعیه و پیامها | لینک ها |
بایگانی |
فشار روحی بر دانش آموزان می شوند . اختلاف امکانات شدید در بین مدارس نیز از اشکالات آموزش و پرورش است. با توجه به این مسائل ، فاصله تحصیل حقیقی ، با چیزی که در ایران به نام "تحصیل" در جریان است تا چه اندازه است !؟ پروانه:بیشترین کمبودی که دانش آموز را زجر میدهد کمبود محتوا و کیفیت تدریس است. حالا 2 تا توپ هم کم باشه در مدرسه چندان هویت ما را عوض نمیکند. ولی آموخته های غلط آنهم در باره تاریخ و دین و اجتماع ضررهای جبران ناپذیر دارد. تمامی مدارس ایران و نه تنها مدرسه ما از فقدان تحقیق و پژوهش و معلمان زبر دست و خوب دوره دیده و دیدی صحیح نسبت به علم و فواید علم زجر میکشد.
20-نکات مثبت و قوت مدرسه اتان ونیز حسن شیوه آموزش و پرورش ایران چیست از نظر شما؟ پیمان :- پاسخ نداده است. پویا: بالا بودن نسبی سطح تئوری های آموزشی ، نقطه مثبت آموزش و پرورش است. اما نوع سنجش علم ، کمبود آزمایشی ، دید غلط به تحصیل و دانش آموزان و همه مواردی که پیش از این بیان کردم و ... نقاط ضعف آن هستند ! البته نقطه قوت مدرسه ما ، این است که از نظر فرهنگی و اجتماعی ، خانواده ها ، دانش آموزان ، دبیران و مسئولان در سطح مناسب و بالایی قرار دارند و این موجب نزدیکی نسبتاً زیاد دانش آموازن و فضای نسبتاً دوستانه مدرسه شده است. ( می گویم نسبتاً چون نسبت به سایر مدارس بیان می کنم ) کمبود زنگ تربیت بدنی ، و جدی نگرفتن این زنگ از بزرگترین مشکلات هم آموزش و پرورش و هم دبیرستان ما است. پروانه:در مدارس ما روی تئوری خوب کار میشود واگر این را جنبه مثبت آن بگیریم ، آن روی سکه که فقدان کار عملی است نیز هویدا میشود! من حسن دیگری متاسفانه در شیوه تدریس نمی بینم. مدرسه ما ولی حسنش در وجود 2 خانم معلم با وجدان خلاصه میشود و یک مستخدم صمیمی. 21- چه پیشنهاداتی برای بهبود سطح تحصیل و تدریس در ایران دارید؟ پیمان :برای بهبود سطح تحصیل و تدریس در ایران باید ایثار و از خودگذشتگی و احساس وظیفه را در خود پرورش داد. پویا:هر کدام از مواردی را که در پاسخهای 16 و 18 بیان کردم رعایت شدنی و اشکالاتی که در مجموعه پاسخ هایم بیان کردم ، برطرف شوند ، مخصوصا ً : حذف کنکور + تغییر دید جامعه نسبت به تحصیل ، موجب بهبود وضع تحصیلی در ایران می شود ؛ هر چند همگی مانند حلقه های یک زنجیر به هم متصل اند و با هم رابطه دارند. پروانه : سعدی در شعر زیبایی رابطه درست و ایدا آل دانش آموز و معلم را بخوبی وصف کرده است:درس معلم گر بود زمزمه محبتی جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را وقتی اکثریت قریب به اتفاق معلمان ما به گفته خودشان با این حقوق بخور و نمیر تنها در حد انسان بی رمق گذران زندگی میکنند ، اغلبشان حال و حوصله ای برای رفتار معنوی ودرس محبت ندارند. از سر وظیفه، رفع مسئولیت میکنند و منتظرند به سراغ شغل دوم و یا کارهای خانه که انتظارشان را میکشد بروند.این رفتار عجولانه و بی رمق معلمان را ما دانش آموزان با پوست و گوشت خود هر روز حس میکنیم . نمی خواهم بگویم مقصر معلمانند که نه، آنها اغلب اسیر فقر مادیند .ولی این رفتار بی حوصله و تهی شده از عشق طفل گریز پای را به مدرسه که نمی کشاند هیچ ،طفل پایبند را نیز گریزان از درس و مشق میکند.برای بهبود سطح تحصیل و تدریس ابتدا باید در دانش آموزان هیجان شناخت و جستجوی علم بر انگیخته گردد.محفوظات، انباشت مغز با اطلاعاتی است که به سرعت برق نیز از ذهن میرود.شناخت علم یک جریان است. و دانش آموز چون خود تجربه کرده است از حافظه اش نیز رخت بر نمی بندد.خوب مسلم است که برای بهبود تدریس و تحصیل باید لوازم آن نیز در اختیار باشد. مثلا کتب درسی که حاوی غلط و تحریف و دروغ تاریخی نباشد!معلم مرتب سطع علم خود را با رشد علمی در جهان همطراز کند.و امکانتش را نیز دولت برای او فراهم بیاورد.فرصت سوال و کنجکاوی در هر زمینه ای را به دانش آموز بدهند.و از وسائلی چون کامپیوتر که راه دسترسی به اطلاعات را برای دانش آموزان هموار میکند ، در سطح دبیرستان اجازه استفاده داده شود و نه اینکه وسائلی تزئینی محسوب شوند. و بالاخره دانش آموز را از زیر فشار کنکور رها سازند نتایج و بررسی پاسخهای دانش آموزان: 21 پاسخ3 دانش آموز بطور نمونه از 3 منطقه تهران را به پرسش هایی در زمینه کیفیت و کمیت آموزش و پرورش در مدارس ایران ملاحظه کردیم. هرچند این 3 دانش آموز معرف واقعی کل جمعیت 15 میلیونی دآنش آموزی کشور نمیباشند. چرا اینجانب در خارج از کشور بسر می برم و نظر سنجی آماری از داخل در سطح وسیع ،در حیطه امکانات اینجانب نبوده ونیست .اما به مصداق مشت نمونه خروار تا حد بسیار زیادی در همین پاسخها ،به مسائل و مشکلات یکسان و مشترک بر میخوریم. نگارنده وقتی با این پاسخها روبرو شدم از طرفی به پهنای صورت خود اشک ریختم. آنهم از حجم محرومیتها و مشکلاتی که جوانان ما با آن مواجه اند و اغلب نیزجنبه مادی ندارند بلکه ربط مستقیم به شیوه نگرش دست اندرکاران آموزش در ایران دارند. و از طرفی یک شادی درونی من را امیدوار ساخت که با این روحهای حساس و دیدگان بصیرت بین و بسیار تیز و دقیق جوانان بین16 و 17 ساله ایرانی ، استبداد ولایت فقیه تاب تحمل توقعات بجای این نسل را نخواهد آورد. هرچند نیاز های بر آورده نشده بر هم تلنبار میشوند ولی نسل کنونی بیدار است و حقوق حقه خود را مطالبه میکند.نسل جدید نسلی متوقع و زیاده خواه نیست ولی عدم منزلت و پایمالی حقوق انسانی خود را تاب نمیآورد. تقسیم بندیهای رایج ( منطقه فقیر و متوسط و ثروتمند ) هیچگونه تاثیری در دید تیزبین و عدالت خواه این سه دانش آموز نداشته است.هر سه بطور دقیق کمبود های کیفی و کمی را بر شمرده اند. هر چند تنها مدارسی که شهریه بالای یک میلیون میگیرند، از وجود کادر معلمان تحصیلکرده و مجرب برخورداراند. با هم به جمع بندی نظراتشان دقیق شویم: جنبه های کیفی : -مدرک محوری در آموزش و اذهان و بدین ترتیب تحت الشعاع قرار گرفتن ارزش فی نفسه علم - فشار بیش از حد مساله کنکور که به محور اصلی آموزش در مدارس بدل شده است. - تکیه بر محفوظات در تدریس و میدان ندادن به روشهای ابتکاری و خلاقیت و حس کنجکاوی دانش آموزان .- عدم مشارکت دانش آموزان در نحوه تدریس ، در ارزشیابی نحوه تدریس و در تعیین نوع تکالیف |