اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
مجاز مثل فالبینی و رمالی و فال گنجشک و امثال آن بهره بگیرد تا از گشنگی نمیرد. نر چهاردهم: حق حفاظت از آثار باستانی هرکس حق دارد از حمایت مادی و معنوی آثار فرهنگی و هنری و باستانی برخوردار شود، به شرطی که بتواند این آثار را در بازار سیاه آب نماید و گندش درنیاید. نر پانزدهم: حق ازدواج هرزن و مرد بالغ و نامحرمی حق دارند با یکدیگرازدواج نمایند ولی هنگام طلاق حق با شوهری است که زورش بیشترباشد. تبصرهی 1: زنان و مردان نابالغ حق دارند با فشار پدر یا جد پدری یا قیم مجبور به ازدواج شوند. تبصرهی 2: در ازدواج رضایت و عدم رضایت زن و دختر شرط نیست مگر اینکه این رضایت و یا عدم رضایت با رضایت پدر یا قیم به دست نیامده باشد. نر شانزدهم: حق آموزش هرکسی که دستش به دهنش برسد حق آموزش دارد. همه میتوانند از دست یافتن به آموزش عالی خودداری کنند. همه هم میتوانند با دست یافتن به سوالات کنکور به دانشگاهها داخل شوند؛ اما خارج شدن از این مراکز با خدا و نمایندگان خدا در دفاتر بسیج دانشگاهی است. نر هفدهم: حق تامین اجتماعی هرکس حق دارد سطح زندگی و زندگی پس از مرگ خود و خانواده اش را تامین نماید و همچنین حق دارد در مواقع بیکاری و بی پولی و یا پیری گدایی نماید تا از زندگی آبرومندانه درجامعه برخوردارگردد. نر هیجدهم: حق مشارکت 1) هرکسی حق دارد در ادارهی کشور از طریق انتخاب کردن نمایندگان صالحه و تایید شده مشارکت نماید. 2) هر کس حق دارد از طرق مقتضی (رشوه، سفارش، پارتی بازی، گذاشتن ریش دایم، و دیگر طرق شریفه) به نمایندگی در نهادهای مورد تایید منصوب شود. حق تعیین صلاحیت نمایندگان درحکومت مطلقهی اسلامی متعلق بامام زمان است و حضرتش خود نمایندگانش را با رای مخفی انتخاب مینماید و در خواب به دبیر شورای نگهبان الهام میکند. نر نوزدهم: حق تبلیغ هر کسی حق دارد برای نظام حکومت مطلقهی اسلامی تبلیغ کند. نر بیستم: حق انجام وظیفه هرکس درمقابل الله و حکومت وظیفه ای دارد که پایبندی به آن طرف را بر خر مراد سوارخواهد کرد. نر بیست و یکم: حق دنبال شر نگشتن هرکسی به خاطرعملی حتی اگر فقط دربارهاش فکرکرده باشد محکوم خواهد شد و مجازاتی شدیدتراز آنچه فکر میکرده به وی تعلق خواهدگرفت به همین دلیل اعلامیه به افراد توصیه میکند دنبال شر نگردند. نر بیست و دوم: حق دادگاه صالحه هر کس حق دارد با پرداخت وجوه مربوطه رای دادگاه صالحه را به نفع خود تغییر دهد. در غیر این صورت نباید توقع داشته باشد که به دعوایش درمحاکم صالحه رسیدگی شود چون شهرهرت نیست و مملکت صاحب دارد. نر بیست و سوم: حق حفاظت از مصالح جامعه ماموران بسیج و منکرات و دیگر نهادها و دستگاههای ذیربط حق دارند که زندگی خصوصی افراد، آلبوم عکسهای خانوادگی، دیسکهای کامپیوتری، قبوض آب و برق و تلفن و حتی روابط زناشویی را خودسرانه مورد مداخله قراردهند و اسم و رسم و شرافت افراد را درجهت حفظ مصالح جامعه و نظام مطلقه زیرپابگذارند. نر بیست و چهارم: حق رفت و آمد 1) هر کس حق دارد آرزو کند که آزادانه در داخل یا خارج از مملکت به رفت و آمد بپردازد. گشتهای بین راه و کمیتههای مستقر در مرزها هم حق دارند که با کنترل خودسرانهی رفت و آمد افراد این آرزو را به گور بسپارند. 2) هرکس حق دارد اگر ممنوعالخروج نبود کشور را ترک کند و اگر از جانش نمیترسید به کشور بازگردد.
به مناسبت سالگرد ترور احمد کسروی قتل کسروی قتل فرهنگ بود مهناز خزائی اشاره: 62 سال پیش در چنین روزی "احمد کسروی" وکیل دادگستری، نویسنده، مورّخ و متفکّر نامدار ایرانی را در کاخ دادگستری در برابر چشمان بازپرس، به همراه منشی اش "محمّد تقی حدّادپور" با شلیک گلوله و ضربات چاقو از پای درآوردند تا صفحاتِ تاریخ معاصر ایران را از ثبت چنین رویدادی، شرمگین کنند. فدائیان اسلام، پس از ارتکابِ این کشتار "انقلابی"، با اطمینان خاطر و آسودگی و لااله الالله گویان، از "عدالتخانه" خارج شدند و سوار بر درشکه – و به دلیلِ پاره ای جراحاتِ سطحی- با پای خود به بیمارستان رجوع نمودند. بخشهایی از روایت حضور کُشندگان در بیمارستان را در اینجا مرور کنیم:
یکی از کارکنان بیمارستان سینا اطلاع می دهد: ساعت 5/11 صبح دوشنبه، 20 اسفند 24، دو نفر مجروح به اتفاق شخص ثالثی به درمانگاه جراحی بیمارستان سینا مراجعه نمودند، دو نفر مجروح با قیافه خشم آلود و بدون ترس و هراس و بسیار گستاخ، تقاضای پانسمان نمودند. این دو نفر بنا به اظهار یکی از آنها برادر بودند و خود را امامی معرفی می کردند. برادر کوچک، دستهای خون آلود خود را به دکتر و دانشجویانی که در اتاق عمل بودند نشان می داد و اظهار می کرد: این خون خونی است حلال و دشت کربلا چنین خونی را به خود ندیده است. و نیز می گفتند که "ما از عربستان آمده ایم و تمام فامیل ما قدّاره بند بوده اند." ... بیمار بزرگتر تقاضا کرده بود که او را به مریضخانه نجمیه منتقل نمایند. با موافقت دکتر به بیمارستان نامبرده اعزام شدند و در حالیکه از درب اتاق با برانکارد خارجش می کردند اظهار داشت: "آقای دکتر به جدّم قسم دیشب حضرت عباس را به خواب دیدم و او اجازه داد که اقدام نمایم." هر دو برادر به اتفاق رفیقشان به بیمارستان نجمیه اعزام شدند. آنها آزادانه به بیمارستان مراجعه کرده بودند. (قاتلین کسروی در بیمارستان سینا – روزنامه ایران ما – 21 اسفند 1324) سرابِ آزادیِ پس از شهریور 1320، اینچنین، چشمه سارِ زُلالِ آزادگان را نوید می داد! قتل کسروی، به تعبیر گیرای دکتر ناصر پاکدامن – نگارنده کتاب قتل کسروی – بی شک، قتل فرهنگ بود. رونِ حضیضِ فرهنگ بود. سرنوشتِ "آزادی"، در غیابِ دریابندگان، نگاهبانان و مدافعان قاطعِ آزادی، در گورابِ پس از شهریور 1320، و در معیّتِ دریوزگانِ سیاست رُبا و خرافه پویانِ سکّان دار، چنین فرجام یافت که قلم شکستن، هُنر، حقیقت سرایی، جُرم، روشنگری، دُشنام و کُشتن، سزاوار و مکرّم گشت. بسیار بجاست نمونه ای از کوششهای صادقانه ی سیاستمداران آن عصرِ مملکت و رهایی یافتگان |