ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

ملا حسنی

مسئله ملی  و فدرالیسم

شماره جدید   

دانشجو

حقوق بشر

آزادگی   Azadegy

Politisch, Kulturell, Sozial

März 2008 Nr. 142

در عهد و دوران حکومت  ولی فقيه ( جانشین خدا در زمین !!!؟)

عيد آمد ما لختيم

عيد آمد ما لختيم

 

هر سال نزديك شدن به عيد باستاني، هنرمندان و دور افتادگان از فيلمهاي آبگوشتي دهه 30 را به ياد محفل فوق هنري جشنواره فيلم فجر مي اندازد و تازه از راه رسيدگان اين عرصه را ، فيلمهاي فوق مدرن !!! ايراني به صف هاي چند كيلومتري مي كشاند :

- ميليون ها تومان خرج (برج)

- كاغذهاي بي خطي كه در اين راه كلي پر خط مي شوند

- كلي التماس و خواهش و تمنا براي بدست آوردن بليط جشنواره

- كلي ماجراي ريز و درشت ديگر  ....

اما در آخر چه مي شود ؟؟؟

همان قيافه هاي تكراري (‌كه خودشان هم تعجب مي كنند كه چرا اينقدر سيمرغ و كلاغ و ميوه هاي ترش شيرين بلورين دريافت مي كنند )‌ را مي بينيم كه براي چندمين بار لبخند به لب دارند و يكه تاز و بي رغيب همه دار و ندار عالم هنر به رسم يادبود به منزل پرمهرشان ميبرند و به بار گرفتاريهايشان باز هم اضافه مي شود :

- باز هم بايد به كلي درخواست جواب ( نه ) بدهند

- باز هم بايد به آقايان توضيح دهند كه از عد 13 مليون متنفرند و و 20 به بالا براي آنها شانس مي آورد

- باز هم بخاطر اين موفقيتشان كلي شاخه گل و دسته گل و باغ گل دريافت مي كنند

- باز هم ...

آنهايي كه سرشان براي دردسرهاي هنري درد مي كند دست از پا دراز تر به خانه ميروند سري بي كلاه از اين همه نمد !!!

چه كار مي شود كرد بايد فكر عيد بود بايد به فكر لباس كفش و كلاه عيد بود بايد فكر زندگي تكراري بود بايد به پدر گفت :

كه عيد آمد و ما ....

با این مهرورزی و عدالت آیا می توان به این رژیم اعتماد کرد ؟

نگین پوردلیر

 

قبلی

برگشت

بعدی