اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره چدید |
عبور خانوادگی از گذرگاه کوهستانی ! (گفت و گو با محمود صالحی و نجیبه صالح زاده ) اشاره: این اواخر تقریبا" تمام دنیا به کرات نام محمود صالحی را شنیده اند.محمود صالحی یک کارگر نانوایی است که برای رسیدن به حقوق و مطالبات کارگران و مزد بگیران ، سالیان زیادی از عمرش را در مبارزه گذرانده است. او اکنون تبدیل به یک شخصیت بارز و موثر در جنبش کارگری ایران شده است.آخرین بار به خاطر برگزاری مراسم اول ماه مه ( روز جهانی کارگر ) در شهر سقز، مجبور به تحمل یک سال حبس در زندان سنندج شد.محمود با وجود اوضاع وخیم جسمی از این مرحله از مبارزه خود نیز سربلند بیرون آمد. در گفتگویی که با او و اعضای خانواده اش ترتیب دادیم ، محمود صالحی از باورها ، فعالیت ها ،مبارزات و تجربیات خود با ما سخن گفته است. این گفتگو و این تجربیات برای تمام کارگران و مزد بگیران- معلمان و پرستاران و .... - شنیدنی و حاوی نکات مهمی است. نجیبه صالح زاده - همسر محمود و به قول خودش همرزم او- نیز در این گفتگو ما را همراهی کرده است. به دلیل ضیق وقت در تهیه متن این گفتگو موفق به انتشار صحبت های سامرند صالحی- فرزند محمود صالحی و نجیبه صالح زاده – نشدیم.که این مهم را در اولین فرصت انجام خواهیم داد. لازم به ذکر است که اصل متن این مصاحبه نخست- و نیز به خاطر امکان رجوع به اصل متن گفتگو- در سایت رسمی کمیته دفاع از محمود صالحی درج شده است. نظرات خود را در این مورد می توانید با همین سایت در میان بگذارید. مطالبی که زیرآنها خط کشیده شده است ، گفته های مصاحبه کنندگان است. علیرضا عسگری- مجید ملکی- اردیبهشت ١٣٧٨
- با سلام آقای محمود صالحی! بسیار خرسندیم که در خدمت شما هستیم.شما اخیرا بعد از تحمل یک سال حبس در زندان مرکزی سنندج ، آزاد شده اید . در طي این سالها ، مبارزات ِ محمود صالحی فراز و فرودهای مختلفی داشته است. در آخرين مرحله از اين مبارزه يعني برگزاری مراسم اول ماه مه توسط شما و دوستانتان در سقز، شما دستگير و محكوم به یک سال زندان شدید. جناب صالحی تبریک می گوییم ازادی شما را به ویژه که ما در آستانه روز اول ماه مه در سال 1387 خورشیدی هستیم . به عنوان سئوال و بحث اول می خواستم در مورد چیزی که همه ما را نگران کرده و آن هم شرایط جسمی شماست ، لطفا توضیحاتی را ارائه دهید . محمود صالحی : با درود به حضورشما دوستان و رفقا، و همه کسانی که این گفتگو را گوش می کنند . زحمت کشیدید و آمدید . دوستان! در مورد وضعیت جسمی بنده : من قبل از اینکه وارد زندان بشوم قبل از این یک سال،از نظر کلیه ناراحتی داشتم ، در زندان با توجه به وضعیت غذایی و مکان آن که جاي بدی هست دو مریضی دیگر به این مریضی من اضافه شد! که یکی مشکلات در قلب من است و دیگری مغز و اعصاب . با توجه به فشارهای روحی و روانی که انجا زیاد بود این دو عارضه هم به بیماری های من اضافه شد و یکسال زندان را خیلی سخت گذراندم.البته از نظر مریضی جسمی و نه با توجه به شرایط روحی . از نظر روحی زندان برای ما اصلا مهم نبود ولی از نظر جسمی من وضعیت خیلی بدی داشتم .وقتی که این یک سال حبس تمام شد ،در تاریخ 27/12/86 من را در رابطه با ، پیام به کارگران در 25 تیرو دانشجویان در روز 16 آذر به دادگاه بردند و سه جرم هم در رابطه با زندان به من تفهیم اتهام شد. من در برابر این تفهیم اتهام که اصلا مشروعیت قانونی هم نداشت همان جا بعد از بازپرسی اعلام کردم که به این حکم ناعادلانه اعتراض می کنم و خواسته ام این بود که این حکم قرار بازداشت موقت به قرار وثیقه تعدیل شود . بازپرس قبول نکرد و حکم بازداشت موقت را صادر کردند . با توجه به این من به عنوان اعتراض اعتصاب غذا کردم که 13 روز ادامه داشت. تمام بچه های زندان و خارج از زندان نگران وضعیت جسمی من بودند.چون من در روز 13 نوع قرص مصرف می کنم. یعنی قرص برای کلیه هایم مصرف می کنم ، برای مغز و اعصاب و برای فشار خون. دکترهای داخل زندان همیشه من را صدا می کردند که اگر تو اعتصاب هم می کنی اعتصاب خشک نکن چون باید قرص هایت را مصرف کنی تا روز نهم اعتصابم فشار خونم بالا می رفت و تا 22 هم رسیده بود از روز9 به بعد پایین آمد و به 12 و 13 و 14 تبدیل شد و با توجه به اینکه من به خواسته ایم رسیدم و قرار وثیقه برای آزاد شدن برایم صادر کردند بعد از 13 روز اعتصاب را شکستم. - خیلی خوب شد که شما اشاره کردید به موضوع اعتصاب که چه دلایل و خواسته هایی پشت این اعتصاب بود که خوشبختانه لااقل تحلیل شخصی من این است که این اتفاق افتاد و آن خواسته ها و مطالبات حداقل شما و آن چیزهایی که شما در زندان مطرح کرده بودید به نتیجه رسید . شاهد بودید که در سراسر جهان و نه تنها در داخل ایران از شما حمایت بین المللی شد و اعتراضات سراسری برای وضعیت جسمانی شما و اینکه امکانات مناسبی در حد وضعیت جسمی شما برای شما در دسترس نبود . از این همبستگی بین المللی که در سطح جهان و حتی در داخل و در میان کارگران و فعالان کارگری و عموم و دیگر حوزه های اجتماعی برای دفاع از شما اتفاق افتاد چه تحلیلی دارید وچه فکر می کنید؟ و ضمنا فکر میکنید که چه می شود که شما با آن انگیزه ها و ایده های استوار و رادیکالی که اعلام می کنید و با توجه به اینکه در سطح جهانی و تحت نفوذ رسانه های مختلفی که علاقمند نیستند صداهایی مثل صدای شما و تفکر شما شنیده شود بالاخره صدای شما و پیام شما گسترش یافت و اتفاقات بزرگی در سراسر دنیا اتفاق افتاد و احزاب از شما حمایت کردند ؟ شما چه تعبیر و تحلیلی از این همبستگی بین المللی برای آزادی خودتان دارید ؟ محمود صالحی : شعار ما در کل این است که کارگران جهان متحد شوید ! این شعار بایدبه عمل تبدیل شود. این یک واقعیت انکار ناپذیر است .این که مثلا من در ایران هستم وجنبشی در حمایت از من و امثال من ایجاد می شود ، یک امر طبیعی است چون ما هم طبقه هستیم و وقتی هم طبقه هستیم دیگر فرقی نمی کند در کجای این جهان زندگی کنیم . ما مرزها را می شکنیم تا این طبقات با درد و رنج همدیگر آشنا شوند . مردم می دانستند که من جرمی مرتکب نشده بودم تا به یک سال حبس محکوم شوم ، من خلاف قانون کاری نکرده بودم که به یک سال حبس محکوم شوم ، چون این حق قانونی و مشروع ماست که بگوییم آقا اول ماه مه باید تعطیل باشد ، کارگران باید به خیابان بیایند ، کارگران باید راه پیمایی کنند یا خواسته های خودشان را بگویند یا قطعنامه خود را صادر کنند . حتی در ماده 63 قانون کار هم به این اشاره شده که اول ماه مه روز تعطیلی کارگران می باشد . پس مردم می دانند که من جرمی مرتکب نشده بودم . و چون ما هم طبقه هم هستیم مثلا اگر من امروزدر ایران دستگیر می شوم و یا فلانی در فرانسه دستگیر می شود این ما هستیم که باید از هم پشتیبانی کنیم ، ما هستیم که باید درد همدیگر را بفهمیم و با اتحاد و همبستگی خود سدهایی را که در مقابل ما قرار گرفته را بشکنیم . نظام های سرمایه داری و بورژوازی خیلی راحت تن به خواسته های ما نمی دهند چون اگر خواسته های ما را مشروعیت بدهند دیگر سرمایه داری نیستند . پس ما باید برای رسیدن به خواسته های خودمان مبارزه کنیم . این است که اگر من امروز در کردستان هستم و مردم در شهرهای دیگر و استان های دیگر و حتی در خارج از کشور پشتیبانی می کنند این جز اینکه ما هم طبقه هستیم چیز |