ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

می کنند و رجی 100 تومان می گیرند ، اینها مشکلات زنان کردستان است ولی این نمی شود که کارگران زن ومرد را از هم جدا کنیم . وقتی می گوییم کارگر هم شامل زن می شود و هم مرد .

- برای زن ها یک ستم مضاعف وجود دارد. یعنی علاوه براینکه کارگر هستند همان چیزهایی که شما گفتید هم وجود دارد یعنی حقوق کمتر می گیرند و ... فکر نمی کنید روی این قضیه که این ستم مضاعف وجوددارد باید بیشتر کار کرد ؟

نجیبه صالح زاده : بله باید با زنانی که کارگر هستند صحبت کنیم و باید از حقوق خودشان آگاه شوند . ولی متاسفانه مذهب در اینجا خیلی روی زن ها کارکرده وزنها را از بین برده. مثلا زن را نصف مرد حساب کرده وقتی می رویم به زن می گوییم خانم شما باید مثل مرد حقوق بگیرید می گه نه مذهب این را گفته و من هم باید این را قبول کنم  چون مردها مقاومتشان بیشتر است وتوانایی بیشتری دارند. نمی دانند که آنها هم مثل همان مردها پای کارگاه هستند وکار میکنند پس چه فرقی با هم می کنند؟

بله به راستی باید روی زن های کارگر کار شود و باید آگاه شوند به هر طریقی که می شود باید بفهمند که زن ها همان حق و حقوق خودشان را دارند .

- به نظر شما زنان کارگر باید یک تشکل مستقل زنان داشته باشند یا نه ؟

نجیبه صالح زاده : بله صد درصد . ما خودمان چند سال پیش می خواستیم یک تشکلی اینجا راه بیاندازیم ولی متاسفانه با برخورد اداره کار روبرو شدیم که مخالفت کردند. ما میخواستیم انجمن حمایت از زنان بافنده و خیاط را بگذاریم که موافقت نشد ولی باید تشکل وجود داشته باشد چون تا وقتی که جایی نباشد که این زن ها بیایند و آگاه شوند کاری درست نمی شود .

- متشکر از شما و اینکه اگراجازه بدهید در ادامه گفتگوباز به سراغ شما بیاییم و از نظرات شما هم استفاده کنیم .

- آقای صالحی ! در کنارنام شما نام یک تشکل صنفی به نام خبازان سقز همیشه شنیده می شود. اولا که از نام تشکل بگویید که چه تشکلی است وچه مسائلی را پوشش می دهد تا بعد سئوال بعدی را بپرسم و تاریخچه آن را هم بگویید ؟

محمود صالحی : سال 73 ما انجمن صنفی کارگران خباز را تشکیل دادیم . و از آن سال به بعد  رسما فعالیت خودش را شروع کرده.با توجه به وضعیت کردستان ،  هر وقت کسی حرفی بزند سریعا سازمان هایی که به قول اینها  غیر قانونی هستند در ذهن تداعی میشود. ما در اوایل 73 تا 78 مرتبا زیر نظر اداره اطلاعات و اتحادیه کارفرمایان خباز تحت فشار بودیم و مرتبا ما رو تهدید می کردند . در همان وقت یکی از بچه های ما را تهدید کردند که از خانه اش فراری شد و چند سالی در خارج ازسقز زندگی کرد و چند بار هم ما در این مورد دستگیر شدیم و زندان رفتیم ولی حتی با وجود این زندان ها و این فشارها ما اصلا کوتاه نیامدیم و انجمن رو به پیش می بردیم ودرانجمن صنفی کارگران خباز با وضعیتی که  داشت، و با نظرهیئت مدیره و بازرسانی که داشت ، ما در تمام جریاناتی که در ایران رخ می داد اولین اطلاعیه یا عکس العمل از طرف ما بود. مثلا برای حمله به کوی دانشگاه ما اقدام کردیم .

 در آن زمان که هیچ تشکلی نبود  ما اقدام کردیم . در مورد قتل های زنجیره ای و دستگیری فعالین کارگری و دستگیری دانشجویان و زنان ما اقدام می کردیم . با توجه به این وضعیتی که بود و اقداماتی که ما میکردیم من که خودم یکی از اعضای هیئت مدیره بودم از کار اخراجم کردند و طبق قوانینی که در کشور ما حاکم است کسی که خودش در این شغل نباشد نمی تواند نماینده آن شغل باشد .

وقتی که من رو اخراج کردند بعد از 9 سال که در خبازی کار کرده بودم بدون هیچ پرداختی اخراج شدم. خودم در همان موقع نماینده حل اختلاف شهرستان بانه و سقزدر اداره کار بودم.من را اخراج کردند و حتی حقم را هم ندادند .

به این دلیل من دیگر نتوانستم خودم را کاندیدا کنم و درواقع نگذاشتند . حتی دوستان ما مثل جلال حسینی و محمد عبدی پور هم که در انتخابات شرکت کردند و رای هم آوردند ولی قبولشان نکردند . با توجه به این قضیه هنوز انجمن صنفی کارگران دارد روی پای خودش حرکت می کند و همیشه سر زبان مردم عام است .

- انجمن صنفی کارگران خباز در سقز چه تعداد عضو دارد؟ و از آن مهمتر آیا اعضای این انجمن به طور جدی همراهی و پشتیبانی از نظرات و عملکردهای انجمن می کنند؟ و آیا اصولا مشارکت می کنند و تصمیم ساز هستند؟ و بعد از این اگر می توانید صحبت کنید که نحوه تصمیم گیری و عملکرد در انجمن شما به چه شکل است ؟ آیا شخصی با نام محمود صالحی تاثیر فوق العاده خاص و ویژه دارد در این انجمن یا تصمیم ها به طور جمعی است ؟

محمود صالحی : انجمن صنفی کارگران خباز با توجه به موقعیتی که داشت فعالیت خودش را شروع کرد . دراین انجمن قبلا که ما آنجا بودیم به کارگران آموزش می دادیم و 600 عضو داشتیم و من خودم وقتی آنجا بودم برنامه ریزی کرده بودم . هرچند وقت 30 نفر را دعوت می کردم می آمدند آنجا و یک آموزش های خاص می دادیم به کارگرها .

حتی کتابخانه ای که ما در انجمن داشتیم بهترین کتابخانه در سقز بود . ما کتابخانه داشتیم و در خود انجمن یک اتاق داده بودیم به نهضت سواد اموزی که کارگرانی که سواد نداشتند اجبارا باید می آمدند و درس می خواندند. انجمن کارهای زیادی کرد مثلا قبل از اینکه انجمن تشکیل شود حدودا 20 درصد از کارگران بیمه بودند. با تشکیل انجمن صنفی کارگران خباز و فعالیت فعالان این تشکل ما 95 درصد کارگران را بیمه کردیم .در آن موقع در مورد حق سنوات کارگران ، حقوق کارگران، انجمن کارهایی شد.

مثلا ما با کارفرها پیمان دسته جمعی را بستیم که قبلا این جوری نبود . قبلا هر کارفرما یک دستمزد تعیین شده ای برای خودش می داد ولی بعد از تشکیل انجمن این دستمزدها همه یکسان شد و همه به اندازه هم دستمزد می گرفتند. مثلا قبل از اینکه انجمن تشکیل شود ما حق سنوات نداشتیم ، بیمه بیکاری نداشتیم ، عیدی و پاداش نداشتیم ، حق عائله مندی و مسکن نداشتیم و بن کارگری هم نداشتیم . به دنبال تشکیل انجمن صنفی ، کارگران این ها را به دست آوردند و به دست آوردن این ها برای کارگران روحیه خوبی شد یعنی یک روحیه ای که شد که مثلا کارگران مرتبا در انجمن می آمدند . هر روز  حداقل 100 تا 150 کارگر آنجا بود که ما با انها صحبت می کردیم . و مشخص است که اگر با کارگر راحت باشی ، به او دروغ نگویی ، کلاه سرش نگذاری شما رو دوست دارد . هرچند در انجمن صنفی کارگران تصمیم را هیئت مدیره می گیرد . و معمولا هیئت مدیره از نظر سنی و از نظر محبوبیت، هرچه را که می گفتم قبول می کردند .

-  یکی از مسائلی که ما همیشه در جنبش کارگری داریم این است که یک نفر به حق، به خاطر نحوه عملکرد و نحوه طرز فکر و همانطور که شما اشاره کردید صداقتش که با بقیه کارگرها دارد و در روند مبارزه ای که می کند به یک جایگاهی می رسد که البته شایسته آن جایگاه هست .اما آیا فکر نمی کنید ما باید به آن سمت برویم که این اتفاق برای آدم های دیگری هم بیفتد ؟ انسان های دیگری هم تبدیل شوند به محمود صالحی و بتوانند در این کار جمعی شرکت کنند ؟ آنها هم بدانند که محمود صالحی چه تجربیاتی را پشت سر گذاشته ؟ وقتی محمود صالحی درمورد یک مسئله یا مصداق خاص یک نظری را اعلام می کند و یک تصمیمی را قرار است بگیرد چرا و با چه استدلالی این کار را می کند ؟آنها هم به این درجه از آگاهی برسند و بتوانند این کار را بکنند و به لحاظ تعداد ما ادم های زیادتری داشته باشیم که این آگاهی طبقاتی را در طبقه کارگر  بتوانیم افزایش بدهیم . آیا شما شخصا کار خاصی را انجام دادید که دیگر دوستانتان در انجمن صنفی کارگران خباز سقز بتوانند در این تصمیم گیری ها مشارکت کنند و آن شخصیت محوری که شما در تصمیم گیری ها دارید نه اینکه

قبلی

برگشت

بعدی