اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
ضد سرمایه داری و ضد امپریالیستی در کشورمان تاکید داشته باشد، بدون در نظر گرفتن واقعیت مذهبی این رژیم اشتباه بزرگی را در رابطه با این مرحله از مبارزه طبقاتی و اجتماعی مردم مرتکب شده است. مبارزه با مجموعه این هیولای مذهبی، نظام و ساختار اقتصادی آن، تشکیلات حقوقی، سازمانها و نهادهای پیچیده آن ضرورتی است انکار ناپذیر برای رهائی طبقه کارگر و آزادی اقشار دیگر اجتماعی بویژه زنان. خود ویژگی دیگر تمامی مذاهب بویژه اسلام که ما با آن درگیر هستیم، اصول وسیاستهای زن ستیز آن، تبعیضات جنسی، نابرابری و سرکوب زنان در تمامی ابعاد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است. بی حقوقی و نابرابری زنان در دیکتاتوری اسلامی موضوعی است فرا طبقاتی زیرا تمام زنان از هر طبقه و قشری، کارگر، زحمتکش و بورژوا از نظر حقوقی سهم برابر در ارث ندارند، از حق قضاوت بعنوان یک شغل محروم هستند، حق طلاق بعنوان یک پدیده اجتماعی را ندارند، حق نگهداری فرزندی را که بدنیا آورده اند از آنها سلب شده است، شهادت آنها در دادگاه به عنوان یک انسان هیچ رسمیتی ندارد و در انتهای همه این رسوائی های اسلام در قرن 21 باید سرکوب سیاسی و اجتماعی یعنی حجاب اسلامی را بپذیرند. مجموعه قوانین حقوقی، سیاسی و اجتماعی که هیچ مفهوم و معنی جز نابرابری، بی عدالتی، سرکوب توهین و تحقیر انسانی ندارند. در رژیم جمهوری اسلامی زنان تنها در زندان، شکنجه، اعدام و سنگسار حق برابر دارند و نه چیزی دیگر. اولین بی حقوقی و سرکوب سیاسی و انسانی زنان از حجاب اسلامی شروع می شود و تا حقوق دیگر پیش میرود. زیرا کودکان 6 و 7 ساله دختر قبل از داشتن هر رویای کودکانه و قبل از یاد گیری الف بای خواندن و نوشتن باید حجاب اسلامی را بشناسند. هر جریانی که حجاب اسلامی این سنبل تمام عیار مذهب اسلام را بعنوان یک معضل و سرکوب سیاسی و اجتماعی دائمی ارزیابی نکند و مبارزه برای لغو حجاب را مسئله ای بی اهمیت، در حاشیه، فرعی و یا مطالبه ای بورژوازی ارزیابی کند یا اساسا درکی از مسائل زنان و مبارزات و مطالبات برابری طلبانه آنان ندارد و یا جریانی است که چه بخواهد و چه نخواهد در راستای سیاستها و برنامه های سرکوبگرایانه رژیم اسلامی حرکت میکند. از طرف دیگر هیچ جریان و گروه مترقی نمی تواند در مقابل این مطالبه "لغو حجاب اسلامی" اولین خواسته ای که مفهوم آزادیخواهی و برابری طلبی را منعکس میکند و دقیقا پاشنه آشیل نه تنها رژیم اسلامی بلکه مذهب اسلام است سکوت کند. در مقولات سیاسی و اجتماعی هیچ بی طرفی و سکوتی بدون معنی و مفهوم نمی تواند باشد، سکوت در مقابل مبارزه برای لغو حجاب اسلامی به معنی تائید سرکوب و همسوئی با چنین سیاستی است. با توجه به شرایط کشورمان و مطالبات وخواستهای مبارزاتی جنبش های اجتماعی زنان و دانشجویان، مبارزه زنان برای ازادی، رهائی و برابری از کانال مبارزه برای لغو حجاب اسلامی و جدائی کامل و بدون قید و شرط مذهب از زندگی مردم میگذرد. همانگونه که اشاره شد حجاب پاشنه آشیل رژیم اسلامی است که میتواند طیف وسیعی از زنان، کارگر، زحمتکش، معلم و دانشجو را به صف مبارزه ای رادیکال بکشاند. تجربه چند سال اخیر نشان داده است که آمادگی و پتانسیل زنان و جوانان در این مبارزه قابل لمس تر و عینی تراز مبارزه برای حقوق پایمال شده دیگر است. به همین دلیل از فعالین و تشکلهای رادیکال جنبش زنان و نه جریانهائی مانند 1 میلیون امضاء که مبلغ اسلامی آرام تر، نرم تر و قابل تحمل تر است و اساسا به حجاب اسلامی کمترین برخوردی ندارد پیشنهاد میشود که برنامه های عملی خود را در جهت مبارزه برای لغو حجاب اسلامی بعنوان اولین گام در داخل و خارج متمرکز نمایند. ما را فراموش نكنيد... مهناز خزائی خانمها فاطمه گفتاری، روناك صفازاده و هانا عبدی از اعضای انجمن زنان آذرمهر سنندج كه مدت چندين ماه است در بازداشت به سر میبرند طی تماسی تلفنی از زندان مركزی سنندج با خانم نگين شيخالاسلامی دبير انجمن آذرمهر از وضعيت خود و شرايط زندان سخن گفتهاند... نگين شيخالاسلامی در گفتوگو با سايت گورين بو يهكسانی میگويد: آنها در اين تماس كوتاه تلفنی تأكيد كردند كه ما هيچ گناهی غير از حقخواهی نداريم و تنها جرممان تلاش برای برابری انسانها بوده، انسانهايی كه به واسطهی مليت و جنسيت خود در اين كشور مورد تبعيض قرار گرفته و میگيرند.
ما به نام انسان خواهان حقوق انسانی خود بودهايم و در مقام يك شهروند خواستهايم تا به حقوق شهروندیمان احترام گذاشته شود و امروز پس از گذراندن ماهها حبس در شرايط زجرآور به جرم ناكرده و اتهامات واهی كه به ما نسبت داده شده ذرهای از باورها و اعتقاداتمان كاسته نشده و چه بسا با مشاهده شرايط زندان و برخورد با زنان زندانی بيش از پيش به حقانيت خواستههایمان پی بردهايم. هانا و روناك و فاطمه گفتاری (مادر ياسر گلی كه او نيز بيش از 4 ماه را در بازداشت میگذراند) در بخش ديگری از صحبتهایشان به زنانی اشاره كردهاند كه به تعبير آنان سالهاست در فراموشخانههای ندامت به سر میبرند و كسی از آنها خبری نگرفته و حتی برخی از خانوادهها وجود آنان را انكار میكنند و نبودشان را ترجيح میدهند بر حضورشان در زندان. اين زنان اكنون كه فعالان زن و يكی از مادران صلح و آشتی را در كنار خود میبينند نه به راحتی اما آرام آرام اعتماد میكنند و درد دل خويش را بر زبان میآورند و از مشكلات خانوادگی و اجتماعی كه تأثير بسيار داشته بر روانه ساختن آنها به زندان و وضعيت نامطلوب زندان و رفتار نامناسب زندانبانان و ... میگويند به اين اميد كه صدایشان پژواكی يابد. دبير انجمن زنان آذرمهر در پايان به نقل از دوستان دربندش خطاب به مدافعان حقوق بشر و فعالان جنبش زنان گفت: ما تروريست نيستيم و فعاليتهایمان تنها در جهت رفع تبعيضات جنسيتی و مليتی بوده و هدفمان برقراری صلح و ايجاد آشتی در سرزمين و ميان مردممان. و اين تماس كوتاه با اين جملهی كوتاه خاتمه میيابد "ما را فراموش نكنيد...
|