اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
خواننده محترم آزادگی با توجه به اثرات مخربی که اندیشه حجتیه در مردم ایران داشته و دارد ضرورت باز نگری به این جریان را مهم تشخیص داده و از شماره 148 در این مورد آغاز نموده ایم . در این شماره هم خانم مهناز خزائی اطلاعات زیر را ارسال نموده و از ایشان تشکر داریم. از شما هم در این رابطه درخواست همکاری داریم تا هر گونه مقاله و اطلاعتی دارید برایمان ارسال تا در اختیار سایرین قرار گیرد. نگین پوردلیر انجمن حجتیه را بهتر بشناسیم در این شماره اساس نامه و آئین نامه حجتیه را برای اطلاع شما تهیه کرده و تقدیم می دارم بدیهی است با خواندن مرامنامه حجتیه که یکی از گروه های خائن به مردم ایران و جامعه بشری می باشد، میتوانید به بهتر به اندیشه آنان پی ببرید . مهناز خزائی آرمان پیروز 1- آغاز راه 2- نا م و نشان 3-مرزبانی 4- فرقه ضاله 5- هویت فرهنگی 6- مأموریت افتخار آمیز 7- خط فقاهت 8- اتحاد و همبستگی 9- امور شخصیه 10- همراهی با انقلاب 11- تعطیلی 12- تداوم خدمت به نام خدا و به یاد امام عصر ارواحنا فداه 1- آغاز راه : حدود پنج دهه قبل، در جوار بارگاه ملکوتی حضرت ثامن الحجج علیه السلام، روحانی دانشمند ، فعال و دل سوخته ای ، در نزدیکی حرم مطهر مشاهده کرد ع یکی از اعضای فرقه بهائی ، با پخش کتب ضاله به تبلیغ مسلمانان پرداخته است . مشاهده این صحنه، آنچنان او را آشفته نمود که تصمیم گرفت با دستان خالی و علیرغم وجود عده و عده در این زمینه اقدامی بنماید. لذا به مقام شامخ سلطان سریر ارتضا حضرت امام رضا (ع)، متوسل می شود و مصرانه می خواهد تا در دفاع از حریم مقدس مهدوی(عج) او را یاوری نماید و آنگاه یک تنه علیه فرقه ضاله و وابسته به استعمار که تا بن دندان در حاکمیت رسوخ نموده و با امکانات وسیع مالی و تبلیغی و با بهره گیری از شبکه وسیع تشکیلاتی به دشمنی با مبانی اسلام برخاسته بود، قیام می نماید. در آغاز به مطالعه دقیق آثار آنان به منظور نقد دیدگاه ها پرداخته و گنجینه گرانقدری را فراهم می آورد و آن گاه اقدامات عملی را نیز در شهر مقدس مشهد برای شناختن امکانات و توان تبلیغاتی آنها، آغازمی نماید و بزودی در مناظره هائی تاریخی ، قوی ترین مبلغان آنها را ( که فریاد هل من مبارز برای مناظره با مراجع تقلید می زدند) مغلوب و منکوب می کند. دست روزگار بازیگری هائی می کند و آن عالم برجسته را به تهران می کشاند و این مهاجرت تاریخی، خجستگی هائی به دنبال می آورد.... در تهران آن میثاق با مقام رضوی را پی می گیرد و پس از زحمات زیاد و تحمل شداید، با تربیت نوجوانان و جوانان تشکیلاتی را بنا می نهد تا عناصر اجرائی این مأموریت خطیر باشند. به زودی تمامی امکانات گسترده تبلیغی فرقه ضاله شناسائی می شود و هجوم تبلیغی آنان طی اقدامات سنجیده فرهنگی، مهار گردیده وفعالیت های تبلیغی بهائی ها از حالت بازو گسترده به حالت مخفی و محدود در می آید و موجب رسوائی فرهنگی آنها می شود...این اقدام خجسته، در کام مؤمنان – که همگی نگران تبلیغات گسترده این فرقه استعماری در کشور امام عصرارواحنا فداه بودند آن چنان شیرین میآیدکه حمایت گسترده ی مراجع تقلید و آیات عظام و حمایت های مردمی را به دنبال می آورد و دشمن را علیرغم همه گونه وابستگی و نیز فراوانی امکانات گسترده ، به زبونی و ذلت دچار می سازد. اگر چه میوه این حرکت فرخنده تنها در این موفقیت خلاصه نشد و میوه های دیگری نیز بر این درخت طیبه روئیدند لیکن پیروزی در این نبرد فرهنگی خود دستاوردی عظیم محسوب گردید.. 2- نام ونشان : از زیبائی های این حرکت ، این بود که این تشکیلات برای خود عنوانی انتخاب نکرده و بی سرو صدا و بی نام و نشان تنها به انگیزه دینی به انجام مأ موریت خویش کمر همت بسته بود. لشکر خدمتگزاران ، این سوی و آن سوی در این شهرو آن شهر از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب ایران ، هر جا که بساط تبلیغی فرقه ضاله ، پهن شده بود به فعالیت مشغول بودند بدون آنکه معلوم باشد نام ونشان آنها چیست و زیر عنوان کدام تحزب و دسته ای فعالیت می کنند. اگر چه به ضرورت ثبت رسمی این حرکت نا گزیر نام " انجمن حجتیه مهدویه" را برگزیدند اما تا آستانه انقلاب ، از این نام جز چند نفر خبردار نبودند و خدمتگزاران وظایف خود را خود جوش و بی نام ونشان به انجام می رساندند. این رویه ، نشان از آن داشت که این سربازان گمنام بی هیچ چشمداشت مادی و دنیوی و تنها به انگیزه محبت به ساحت قدسی امام زمان علیه السلام و جلب خشنودی آن بزرگوار و رفع هم و غم از چهره آن بزرگوار ، توان و نیروی خود را به کار گرفته و به تلاش مشغول بوده اند لذا دشمن عنود نیز در آن روزگاران هرگز ندانست با چه کسانی درگیر است. گاهی آنها را اصحاب خطیب مبرز مرحوم فلسفی می شمرد و گاهی اعضای انجمن تبلیغات اسلامی ( که آن روزگار توسط تنی چند تأسیس شده بود و ربطی به مجموعه نداشت ) دانسته و به همین دلیل آنها را " انجمنی " می نامید(!) و گاهی طلبه های کلاهی از حوزه علمیه محسوب می کرد که از ناحیه حوزه علمیه مأمور به مبارزه با آنان شده اند... و این حرکت نیز هیچگاه در اطلاعیه های مربوط به جشن ها و مراسم نیمه شعبان و کنفرانس ها ی هفتگی و صندوق پستی پیش از انقلاب امضائی و نشانی به دست نمی داد مگر پس از انقلاب که بخاطر تعدد بیانیه های احزاب و گروهها و مؤسسه ها لازم آمدکه به جهت شناسائی، بیانیه ها امضاء داشته باشد تا از دیگران متمایز گردد لذا نام ثبتی در پای اطلاعیه ها و بیانیه ها ( از جمله بیانیه شرکت در رفراندوم جمهوری اسلامی و بیانیه مجلس خبرگان و بیانیه پیشنهادی برای پیش نویس قانون اساسی) ذکر گردید....... 3- مرزبانی : مرزبانی از ثغور دین حنیف، رسالتی عظیم بوده که برخی از عالمان دین- و نه همگان – توفیق انجام آن را می یافتند ... در روزگارانی که کلیت فرهنگ دینی مورد هجمه معاندان گونه گون قرار می گرفت و مرزهای اعتقادی شیعیان با شبهات منکران مورد هجوم واقع می شد ، عالم یا عالمانی دست همت به کمر زده با اقدامات فرهنگی متناسب و پدید آوردن منابع لازم ، دفاع از برج و باروهای اعتقادی را به عهده گرفته اقدام مناسب را سامان می دادند. از این جمله اند شیخ مفیدها خواجه نصیرها، میر حامد حسین ها، علامه امینی ها، شرف الدین ها و.... هوشیاری در شناخت دشمن، گام نخست اقدام این مرزبانان بوده است و به دنبال آن تجهیز به سلاح متناسب برای دور کردن آن دشمن و سپس شکل دادن مبارزه ای فرهنگی برای رفع شکوک و شبهات و آنگاه نجات آسیب دیدگان و سرانجام واکسینه کردن و مجهز نمودن دیگران تا در صورت حمله دشمن ، توان مقابله را داشته باشند... در این حرکت نیز که به انگیزه مرزبانی از ثغور دین در برابر هجمه های فرقه ضاله بهائیت سامان گرفت ، نخست بهائیت در همه ابعاد بویژه بعد فرهنگی شناسائی گردید و سپس مجموعه های غنی از سلاح فرهنگی برای مبارزه با آنان پدید آمد و سپس تربیت
|