ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

به مناسبت بیستمین سالگرد کشتار سراسری زندانیان سیاسی

چشم انداز کنفرانس ژنو و سرکوب گسترده مردم

    Eftekhari_marjan@yahoo.com   مرجان افتخاری

بار دیگر در آستانه سالگرد اعدام های دهه 60 و کشتار سراسری زندانیان سیاسی در سال 67 هستیم. جنایتی بشری که در تاریخ ملت ها بی سابقه است. تا کنون مردم سراسر دنیا شاهد حوادث و جنگ های مذهبی، ملی، داخلی و امپریالیستی بیشماری بوده اند که به کشتار، آدم سوزی، آوارگی و بی خانمانی میلیونها انسان بی پناه انجامیده است. ولی در تاریخ هیچ ملتی اعدام های گروهی و کشتار سراسری هزاران زندانی سیاسی ثبت نشده است. جنایتی بی سابقه که رژیم اسلامی بدون کمترین هراسی در شرایط و موقعیت سیاسی ویژه ای طراحی، برنامه ریزی و اجراء کرد. در چند روز گذشته مذاکرات نمایندگان ایران، کشورهای 1+5 با شرکت ویلیام برنز نماینده رسمی دولت آمریکا در ژنو بر گزارشد. چرخش نظرات مشخص خامنه ای، احمدی نژاد و افراد دیگر رژیم اسلامی در مورد پروژه هسته ای و بازگشائی دفتر دیپلماتیک آمریکا در ایران بی اختیار نوشیدن جام زهر خمینی، پایان جنگ و کشتار سراسری زندانیان سیاسی را تداعی کرد.

از آن جائی که "سرکوب" بعنوان تنها ابزاری که این رژیم همیشه و بویژه در شرایط و موقعیت های خاص سیاسی برای در هم شکستن مبارزات مردم و ایجاد خفقان عمومی در سطح جامعه بکار برده است و باز بدلیل مبارزات کارگری و اجتماعی که هم اکنون در کشورمان در جریان است، ضروری است بطور خیلی مختصر و کوتاه به مهمترین محورهائی که کم و بیش شباهت های دو مقطع تاریخی را نشان میدهند اشاره شود.

در دهه 60 و سال 67، جنگ ایران و عراق مهمترین موضوع سیاسی برای دنیای عرب، غرب و رژیم اسلامی بود. تحریم های اقتصادی کشورهای امپریالیستی، بازار سیاه فروش اسلحه، سیاست ادامه جنگ به هر قیمتی باعث شد تا تمام امکانات و ظرفیت اقتصادی کشور به جنگ ارتجاعی بین دو رژیم دیکتاتوری اختصاص داده شود. از "برکت" جنگ نه تنها کشورهای امپریالیستی بلکه کشورهای واسطه و دلال های بین اللملی فروش اسلحه و بازاریان ایران با احتکار و گران فروشی بیش از همه سود بردند و ثروت های بی حساب به جیب زدند. در این میان تنها مردم بودند که در شرایط بسیار سخت، کمبود، گرانی مایحتاج عمومی و صف های طولانی تمام بار این جنگ نکبتبار را به دوش کشیدند. در واقع مردم ایران و عراق گروگانهای دو رژیم با اهداف متفاوت جنگی بودند که راه به بجائی نداشتند.

از نظر سیاسی، بار دیگر ناسیونالیسم عرب منطقه و گروه های ارتجاعی، سنتی اسلامی در مقابل رژیم اسلامی و اهداف منطقه ای او سازماندهی وباز سازی شدند. گروگان گیری خارجی ها در فلسطین، ترور کلیمیان و مخالفان سیاسی در دیگر کشورها سیاست آن زمان رژیم اسلامی بود. بطور کلی سیاست خارجی رژیم اسلامی که با اشغال سفارت آمریکا و گروگانگیری در سطح جهانی آسیب دیده بود در دهه 60 به بن بست کامل رسید و انزوای سیاسی در سطح جهانی موضوع مهمی بود که سران رژیم اسلامی برای باز سازی آن حاضر به هر نوع مانور و معامله ای بودند. شکست در جنگ و پایان آن راه را برای تجدید نظر در سیاست خارجی هموار کرد.

هزینه 8 سال جنگ را کارگران، زحمتکشان و تمام مردم ایران بشکل های مختلف پرداخت کردند. بیکاری، گرانی، فقر، فلاکت، اوراگی و 1 میلیون کشته نتیجه و حاصل 8 سال جنگ، سیاستهای داخلی و منطقه ای رژیم اسلامی و تثبیت قدرت سیاسی او بود. ولی مهمتر از آن خفقان و سرکوب گسترده ای بود که از دهه 60 در سراسر کشور برای تثبیت قدرت و ادامه جنگ بکار گرفته شد. تسویه حساب با سازمانها و گروههای سیاسی-انقلابی، تهی سازی فضای سیاسی، ایجاد ترس و ترور، زندان، شکنجه و اعدام های گروهی پس از 30 خرداد سال 60 مشخصه سیاست داخلی این دوران است. همین جا باید به این موضوع هم اشاره کرد که حزب توده طبق سنت خائنانه خود و اکثریت با همکاری اطلاعاتی که منجر به دستگیری بسیاری از فعالین سیاسی شد در این سرکوب رژیم را یاری دادند. ولی غافل از آن روی دیگر سکه، کمی دیرتر زمانی که دیگر احتیاج به آنها و شبکه اطلاع رسانی آنها نبود با تمام نا باوریشان آنها هم طعم تلخ زندان را چشیدند. در نهایت عدم امکان ادامه و شکست کامل، جنگ در تابستان سال 67 پایان یافت، ولی پایان جنگ به تنهائی نمیتواند تعین کننده سیاست رژیم در پیشبرد جنایت تاریخی و سرکوب بی سابقه این دوران باشد. آنچه که در جامعه تعین کننده است وضعیت سیاسی مبارزاتی و روحی اقشار و طبقات اجتماعی است که اهمیت دارد. درآن زمان، تعداد بیشمار کشته، زخمی و معلول، درگیری روزانه همه مردم برای تهیه مایحتاج عمومی، فشارها و شرایط سخت دیگر زندگی، سرکوب وخفقان مردم را که از نظر روحی خسته و فرسوده شده بودند از صحنه سیاسی کنار کشاند. در چنین شرایط، اوضاع و احوال سیاسی بود که رژیم اسلامی دست به کشتار سراسری زندانیان سیاسی در سال 67 زد و هزاران هزار نفر را در مدت کمتر از 1 ماه به جوخه های اعدام سپرد. هیچکس و هیچ نیروئی در آن زمان با توجه به اینکه همه میدانستند که هنوز تعداد زیادی زندانی سیاسی در زندانها هستند این تحلیل، دید و باور را نداشتند که خطری بزرگ در انتظار زندانیانی سیاسی است. در حقیقت، پایان جنگ، تغیر سیاست های خارجی و منطقه ای دیکتاتوری اسلامی و عقب نشینی مردم از صحنه سیاسی به بهای جان هزاران هزار سرو آزاده تمام شد. هزاران زندانی که در سخت ترین شرایط در مقابل سرکوب وحشیانه زندان ایستاده بودند و از پرنسیپ های سیاسی و انسانی خود دفاع می کردند اعدام شدند. با این توضیح نگاهی کوتاه داشته باشیم به شرایط سیاسی منطقه، پروژه هسته ای رژیم اسلامی، وضعیت جنبش های کارگری و اجتماعی در طول 5 سال گذشته، یعنی از زمانی که پروژه هسته ای بطور علنی مطرح شد. شاید با بررسی کوتاهی از مهمترین وقایع منطقه پس از اشغال نظامی عراق و حضور امپریالیتسم با چشم انداز روشن تری بتوان به مذاکرات شنبه گذشته در ژنو نگاه کرد.

در رابطه با سیاست خارجی، کمی پس از حمله و اشغال نظامی عراق بوسیله امپریالیستها، رژیم اسلامی که گوئی منتظر چنین فرصت طلائی بود بطور مستقیم و به شکل های مختلف در مسائل داخلی عراق به دخالت پرداخت. بمب گذاری و ترور، مسلح کردن بخشی از شیعیان، ایجاد تفرقه و تشنج بین گروه های مذهبی، ملی و قومی در اشفته کردن اوضاع عراق همسو و همراه با اشغال گران آمریکائی، انگلیسی و تروریستهای اسلامی عرصه را به مردم درمانده عراق تنگ کرد. بطوریکه سال گذشته در کنفرانس بغداد و سپس در قاهره که برای ارام سازی اوضاع عراق تشکیل شده بود نمایندگان رژیم اسلامی یکی از طرفین اصلی مذاکرات بود.

در تابستان 2006 با طرح ارائه پرونده هسته ای به شورای امنیت سازمان ملل در جنگ ویران گر بین حزب الله لبنان و اسرائیل بیش از هر زمان دیگر فعال بود. مثلث همکاری سوریه، ایران و حزب الله باعث نگرانی بسیاری از کشورهای ارتجاعی منطقه، گروههای اسلامی تروریستی که در ابتدا نمیدانستند چه واکنشی در مقابل قدرت گیری شیعه در منطقه و همزمان اسرائیل داشته باشند شد. در همین حال با حمایت سیاسی و مالی از گروه های تروریستی فلسطینی حماس و جهاد اسلامی به اختلافات در بین جناح بندیهای قدرت در فلسظین افزود. در ادامه همین سیاست، با تشکیل کنفرانسی از جریانات و افراد واپس مانده و ارتجاعی کلیمی در تهران و اعلام نظر در مورد محو اسرائیل از جغرافیای جهانی تا اشفتگی در سطح جهانی پیش رفت. ولی همیشه در طول این دوران به دلائل گوناگون از حمایت روسیه و چین برخورداربود. حمایت چین بخاطر نیاز مبرم به واردات نفت برای ادامه پروژه های اقتصادی که برای هر کشوری مهم است و روسیه که طرف قراردادهای تکنولوژیکی این پروژه است و از این طریق پول کلانی به جیب میزند صورت گرفت. در همین سالها، ساخت موشکهای

قبلی

برگشت

بعدی