اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
انفجار حسینیه شیراز بهانه ای دیگر برای سرکوب عبدالله شهبازی حرف های وزیر اطلاعات اوهامی است در خدمت طرح حمله به ایران حسینیه شیراز را خودی ها منفجر کردند! عبدالله شهبازی که در هفته های اخیر در نقش و ماموریت عجیبی وارد صحنه سیاسی ایران شده و خود را از مدافعان دولت احمدی نژاد معرفی می کند، در گزارش جدیدی از انفجارحسینیه سیدالشهداء شیراز رسما نوشت که وزیر اطلاعات "اژه ای" درباره کشف شبکه سلطنت طلب بمب گذار دراین حسینه دروغ می گوید. این حسینیه از سوی خودی ها و با انفجار یک مین منفجر شده است. او به دادستان کل کشور که در کابینه اول خاتمی وزیر اطلاعات بود و درجریان قتل های زنجیره ای برکنار شد و اکنون پرونده این انفجار را جهت رسیدگی به او محول کرده اند هشدار داد که رندان پوست خربزه زیر پای وی انداخته اند. شهبازی می نویسد: از زمان کودتای نوژه (1359) «سلطنتطلبان» به هیچگونه عملیات تروریستی و بمبگذاری در ایران دست نزدهاند، و اصولاً در چنین قد و قواره و واجد چنین جرئت و جسارتی نبودهاند. معلوم نیست گروهی جوان هوادار رضا پهلوی، که با تیپ اجتماعی آنان کاملاً آشنائیم، بهناگاه چگونه دارای چنین اقتدار و جسارت و انگیزههای آرمانخواهانه و قدرت سازماندهی شدند که برای انفجار سرکنسولگری روسیه و لولههای نفت و حوزههای علمیه و مصلای تهران و غیره و غیره طراحی و حتی اقدام کنند! همزمانی این تبلیغات از سوی برخی کانونها در ایران با اوجگیری بحران در منطقه (حوادث لبنان و تحولات درونی و احتمال کودتا در سوریه و تدارک حمله اسرائیل به سوریه در تابستان جاری) و پایان قریبالوقوع حکومت جنونآمیز نومحافظهکاران در آمریکا و اوجگیری بیسابقه تحرکات جنگافروزانه ضد ایرانی از سوی آنان، این بیم را برمیانگیزاند که تبلیغات فوق دستمایهای برای ایجاد تعارض خونین میان ایران و آمریکا و تحقق آرزوی شوم جنگ افروزان نومحافظهکار و صهیونیست باشد.
گزارش استدلالی عبدالله شهبازی در رد شبکه خیالی محسنی اژه ای و دستگیری عده ای جوان باتهام ارتباط با امریکا و اسرائیل و سلطنت طلب ها در 10 بند منتشر شده است. این 10 بند را در ادامه میخوانید. 1- آخرین گزارش منتشر شده «ستاد حقیقت یاب دانشجویی»، که متن کامل آن به پیوست است و حاصل کار دو ماهه فنی دانشجویان عضو ستاد فوق میباشد، بمبگذاری، بهگونه اعلام شده از سوی وزیر اطلاعات، را منتفی میداند. مُداقه در این گزارش تخصصی نشان میدهد که حادثه به دلیل منفجر شدن مین پلاستیکی تی. ام. 46 ضد تانک (از نوع ایرانی) موجود در غرفه نمایشگاه جنگ (معراج شهدا)، واقع در کانون رهپویان وصال، رخ داده. مواد آر. دی. ایکس (ماده منفجره موجود در مینهای فوق) در محل انفجار یافت شده و وجود آن توسط کارشناسان هیئتهای مختلف اعزامی در آزمایشگاه به اثبات رسیده است.بنابراین، با استناد به گزارشهای کارشناسی- آزمایشگاهی فوق، که در اختیارنهادهای مسئول از جمله ستاد مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است، هیچ شبههای در اینکه مین فوق عامل اصلی انفجار بوده وجود ندارد. 2- ماده آر. دی. ایکس را نمیتوان بهطور دستساز تولید کرد. این ماده محصولی کاملاً آزمایشگاهی و تخصصی- نظامی است که در مینهای فوق، و مهمات مشابه، به کار میرود. بنابراین، موارد ادعا شده توسط وزیر محترم اطلاعات درباره شبکه فوق نمیتواند منطبق با انفجار در کانون رهپویان وصال باشد. ممکن است شبکهای خرابکار، با مختصات گفته شده از سوی وزارت اطلاعات، وجود داشته؛ ولی، با توضیح پیشگفته و تطبیق آن با اظهارات وزیر اطلاعات، این شبکه نمیتوانست عامل انفجار در کانون رهپویان وصال باشد. 3- این مین، چنانکه تصاویر نشان میدهد، از مدتها قبل از انفجار در غرفه وجود داشته. مین فوق، چنانکه در آغاز یادداشت گفتم، غیرمسلح و فاقد چاشنی بوده و، بهرغم وجود مواد منفجره آر. دی. ایکس در درون آن، قابلیت انفجار نداشته است. لازم به توضیح است که در غرفه فوق، چنانکه تصاویر نشان میدهد، مین دیگری، از نوع وی. اس. 22 (ضد خودرو)، نیز وجود داشته که کاملاً خالی و فاقد مواد منفجره بوده است. 4- تحقیقات نشان میدهد که خرابکاران با اطلاع از خنثی نبودن مین ضد تانک فوق نقشه انفجار را با دقت طراحی و با فراغبال اجرا کردهاند. 5- طبق این تحقیق، و تحقیقات مستند برخی نهادهای مسئول که توجه آیتالله دری نجفآبادی را به آن جلب میکنم، انفجار به گونه زیر رخ داده است: خرابکاران در زیر غرفه نمایشگاه جنگ بمبی دست ساز و کوچک، با قدرت تخریب اندک، کار گذاشتهاند که از طریق کنترل از راه دور منفجر شده است. این انفجار کوچک به عنوان چاشنی عمل کرده و به انفجار مین ضد تانک انجامیده و فاجعه حسینیه سیدالشهداء کانون رهپویان را آفریده است. به این دلیل، انفجار دقیقاً در زمان مورد نظر آنان رخ داده است. 6- با توجه به توضیحات فوق، خرابکاران نمیتوانستند با محیط کانون رهپویان وصال بیگانه باشند. به عبارت دیگر، آنان در کانون فوق دارای افرادی «نفوذی» و کاملاً مطلع از جزئیات بودند. 7- علاوه بر مغایرت این تحقیقات با اظهارات وزیر اطلاعات، آنچه ماجرای شبکه ادعایی فوق را حساستر میکند، و آن را به یکی از مسائل درجه اوّل ملّی بدل میسازد، اوجگیری گام به گام تبلیغات در این زمینه و گسترش روزافزون دعاوی درباره ابعاد حیرتانگیز عملکرد این شبکه است که گویا، بهگفته مقامات اطلاعاتی، از چند جوان کم سن و سال متأثر از شبکههای تلویزیونی فارسی زبان «لس آنجلسی» ایجاد شده! از زمان کودتای نوژه (1359) «سلطنت طلبان» به هیچگونه عملیات تروریستی و بمبگذاری در ایران دست نزدهاند، و اصولاً در چنین قد و قواره و واجد چنین جرئت و جسارتی نبودهاند. تمامی عملیات مشابه در دوران جنگ تحمیلی و پس از آن از سوی فرقه رجوی (منافقین) و استخبارات حکومت صدام، با هدایت سالارجاف، اجرا میشد. معلوم نیست گروهی جوان هوادار رضا پهلوی، که با تیپ اجتماعی آنان کاملاً آشنائیم، بهناگاه چگونه دارای چنین اقتدار و جسارت و انگیزههای آرمانخواهانه و قدرت سازماندهی شدند که برای انفجار سرکنسولگری روسیه و لولههای نفت و حوزههای علمیه و مصلای تهران و غیره و غیره طراحی و حتی اقدام کنند! و معلوم نیست چرا از میان این همه برنامه عریض و طویل فقط انفجار حسینیه رهپویان شیراز تحقق یافت که آن هم منطبق با دادههای ارائه شده از سوی وزیر اطلاعات نیست. 8- همزمانی این تبلیغات از سوی برخی کانونها در ایران با اوجگیری بحران در منطقه (حوادث لبنان و تحولات درونی و احتمال کودتا در |