اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره چدید |
قاضي حکم صادر گرديد . البته علم قاضي ابتداي جلسه دادگاه و پس از قرائت کيفرخواست به من ثابت شده بود. قضاوت بدون عدالت يعني جنايت ، يعني تباهي روح يعني اعدام فجيع حقوق انساني ، يعني اوج فساد . به راستي بدا به حال کساني که کينه ورزانه و شتاب زده و رذيلانه و بدون پشتوانه عقل و منطق و بدون حضور وجدان بر کرسي قضاوت مي نشينند و با قضاوتهاي بي اعتبار خود همه ارزشهاي انساني را لکه دار ميکنند . دادگاه سرانجام حکم به محکوميت من و دوستانم داد و تاکنون دوسال از محکوميتم سپري شده . در اين دوران فهميدم که قانون ، حقوق شهروندي ، حقوق بشر و عدالت ، غريب ترين واژگان در سرزمين ماست، اتهام سياسي نيازمند هيچ سند و مدرکي نيست ، اصل بر مجرميت افراد است. ما را به گناه ناکرده قصاص نمودند ، اما معتقدم قضاوت کننده اي عادل تر از تاريخ وجود ندارد . تا زماني که افکار عمومي ما را خالصانه و عادلانه قضاوت ميکند از قضاوت بيدادگران نخواهيم ترسيد . وجدان بيدار و بغض در گلو مانده مردم آگاه و ستم ديده بهترين محکمه است . هر چند به ضرورت فرياد را مثل نفرت به سکوت تبديل کرده باشند. ابوالفضل (پويا) جهاندار، مدير سايت خبري پويا نيوز عضو سابق انجمن اسلامي دانشگاه علامه طباطبايي عضو شوراي عمومي دفتر تحکيم وحدت ميعادگاه عاشقان ايران زمين ، زندان اوين 30 مرداد 87 سرنوشت متفاوت سه نوجوان متهم به قتل مهناز خزائی قصاص، رضايت و اعاده دادرسي در سه پرونده جنايي مشابه به ثبت رسيد رئيس قوه قضائيه حکم قصاص پسر نوجواني را که در يک نزاع مرتکب قتل شده بود براي سومين بار نقض کرد، اما حکم قصاص دو نوجوان ديگر را مورد تاييد قرار داد. به گزارش خبرنگار اعتماد اين سه نوجوان در پرونده هاي جداگانه در نزاع هاي دسته جمعي به صورت اتفاقي مرتکب قتل شده اند و اکنون يکي از آنها بايد دوباره محاکمه شود، يکي ديگر در آستانه قصاص قرار گرفته و نوجوان سوم توانسته است رضايت اولياي دم مقتول پرونده را جلب کند و از مرگ برهد. اولين پرونده ساعت 7 بعدازظهر روز 21 مردادماه سال 82 به ماموران گشت کلانتري نواب اعلام کردند نوجواني به نام حسين با ضرب چاقو جواني را مجروح کرده و متواري شده است. ماموران گشت بلافاصله منطقه را تحت کنترل درآوردند و حسين و دوستش را که در دعوا شرکت داشت دستگير کردند و تحقيقات نشان داد حسين در جريان دعوا با ورق گالوانيزه که به شکل چاقو درست شده بود سينه پسر جوان را هدف قرار داده است.ساعاتي بعد ماموران متوجه شدند پسر جوان در بيمارستان جان باخته است. اين بار حسين به اتهام قتل تحت بازجويي قرار گرفت و گفت؛ من و دوستم امرالله وارد يک ساختمان نيمه کاره شديم تا من به دستشويي بروم وقتي بيرون آمدم ديدم مقتول با دوستم گلاويز شده و او را کتک مي زند براي وساطت جلو رفتم که او يک باره به سمت من نيز حمله کرد. به او گفتم من براي دعوا نيامده ام ولي وي قانع نشد به هر حال سعي کردم از محل دور شوم.من و دوستم داشتيم به راه خود ادامه مي داديم که يکدفعه نگهبان ساختمان به ما حمله کرد و دوباره درگيري آغاز شد. تعداد آنها زياد بود، من هم تکه ورقه گالوانيزه يي را که به شکل چاقو درست شده بود از جيبم بيرون آوردم و روبه روي سينه ام قرار دادم، در يک لحظه پسر جوان به سمت من آمد، البته من نفهميدم که چاقويم چطور به او برخورد کرد فقط ديدم او سينه اش را گرفته و مردم فرياد مي زنند قاتل را بگيريد.با توجه به اظهارات حسين، پرونده با صدور کيفرخواست به دادگاه کيفري استان تهران فرستاده شد. حسين که در شعبه 74 دادگاه کيفري استان تهران محاکمه مي شد گفته هايش را پس گرفت و مدعي شد ضارب او نبوده و افراد ديگري هم در درگيري حضور داشتند و ممکن است آنها مرتکب قتل شده باشند. با اين حال هيات قضات با اکثريت آرا راي بر قصاص صادر کردند. اين حکم از سوي ديوان عالي کشور نيز تاييد ولي در مرحله استيذان متوقف شد و قضات دفتر آيت الله هاشمي شاهرودي پس از بررسي پرونده اعلام کردند متهم بدون قصد و غرض قبلي به مقتول ضربه زده و چاقويي نيز به همراه نداشته است، از آنجايي که شهود نيز در گفته هايشان اشاره مستقيم به قاتل جوان حسين نکرده اند بنابراين تنها با استدلال اقرار متهم نمي توان او را به قصاص محکوم کرد به اين ترتيب رئيس قوه قضائيه راي صادره را نقض و پرونده را به ديوان عالي کشور ارسال کرد. با اين حال ديوان دلايل نقض حکم را قانع کننده ندانست و حکم قصاص را تاييد کرد.پس از آن در مرحله استيذان حکم نقض حسين نوجوان 17 ساله دوباره از سوي قضات ديوان تاييد شد تا اينکه سرانجام آيت الله شاهرودي براي سومين بار قصاص حسين را جايز ندانست و به دستور وي پرونده براي رسيدگي مجدد به شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران فرستاده شد و يک بار ديگر حسين فرصت يافت تا از خود دفاع و سايه دار را از خود دور کند. دومين پرونده در دومين پرونده حکم قصاص پسر نوجواني که در يک نزاع جواني را به قتل رسانده از سوي رئيس قوه قضائيه تاييد شد. 17 مردادماه سال 84 به ماموران پليس شيراز خبر دادند جواني به نام رضا با ضربه چاقو نوجوان 15ساله يي به نام رحيم به قتل رسيده و ضارب از محل فرار کرده است. در حالي که پليس تحقيقات گسترده يي را آغاز کرده بود، فرداي روز حادثه رحيم خود را تسليم کرد و گفت؛ روز قبل از حادثه رضا و دو دوستش با من درگير شدند. آنها مرا کتک زده و فرار کردند البته من هم آنها را زدم. فرداي آن روز دوباره به سراغم آمدند، من جلوي در خانه بودم که آنها يکدفعه به من حمله کردند. سه نفر بودند، وقتي به من حمله کردند توانستم چاقوي يکي از آنها را بگيرم. من در دفاع از خودم رضا را با چاقو زدم.وي افزود؛ قصد کشتن کسي را نداشتم و اگر من رضا را با چاقو نمي زدم آنها مرا مي زدند. هرچند رحيم 15 سال بيشتر نداشت اما قضات او را بالغ شرعي دانسته و به قصاص محکوم کردند و رحيم به زندان عادل آباد شيراز منتقل شد. حکم صادره از سوي ديوان عالي کشور تاييد و براي استيذان نزد آيت الله هاشمي شاهرودي فرستاده شد و حکم به تاييد رئيس قوه قضائيه هم رسيد. چند روز قبل حکم قصاص در زندان به رحيم ابلاغ شد و پرونده وي براي اجرا در نوبت قرار گرفت و قرار است او به زودي به دار آويخته شود. سومين پرونده نوجوان ديگري که او نيز حکم قصاصش مورد تاييد قرار گرفته بود با رضايت اولياي دم از قصاص رهايي يافت. پرونده ايمان پسر نوجواني که در 16سالگي مرتکب قتل شده است 3 تيرماه سال 85 تشکيل و وي به جرم قتل جواني به نام امير توسط پليس گلپايگان اصفهان دستگير شد. ايمان در توضيح روز واقعه گفت؛ از دو ماه قبل امير پشت سر من حرف هاي بدي مي زد. روز حادثه او با دوستم درگير شد و من هم به حمايت از دوستم وارد دعوا شدم. اين درگيري در چند مرحله اتفاق افتاد و امير بر من غلبه کرد من هم از ترس چاقويي به سمتش پرت کردم که باعث مرگش شد. هيات قضات دادگاه کيفري اصفهان پس از محاکمه ايمان براي او حکم قصاص صادر کردند و پرونده مراحل قانوني را طي کرد و حکم در نوبت اجرا قرار گرفت تا اينکه بالاخره اولياي دم مقتول اعلام کردند از خون قاتل فرزندشان گذشت مي کنند. به اين ترتيب پسر نوجوان از مرگ رهايي يافت. |