ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

در باره حلاليت طلبيدن جنتی

تهیه: مژگان کرد قره چلو

اعلمی : لطفا استادیوم یکصد هزار نفری را برای این منظور در نظر بگیرید!

وبلاگ علی اکبر اعلمی ، نماينده سابق مجلس : قران و سنّت ،پاکسازى دل، دوستی با خدا و جبران گناهان پیشین و تبدیل آن به حسنات را از آثار و نتایج توبه برشمرده است .با توجه به همین آثار و پیامدهای توبه است که حضرت امیر مى‏فرماید:" درباره مرگ، پیوسته هوشیار و محتاط باش تا مبادا تو را در حالى دریابد که در دام گناه گرفتاری و با خویشتن از توبه مى‏گویى اما مرگ میان تو و توبه فاصله انداخته است. در این صورت یقین بدان که خود را به هلاکت و سقوط خواهی سپرد"

در اصطلاح ،توبه به مفهوم رجوع و ناظر به ندامت و پشیمانى از عمل ناپسند و توام با عزم جدّی بر عدم بازگشت به سوى آن و در صدد جبران کارى برآمدن است. در واقع توبه به معناى عذر خواهی و ترک گناه به زیباترین و شیواترین روش و وسیله ای برای نجات محسوب می شود. به بیان دیگر کسی که استغفار می کند به منزله این است که به زشتی عمل ناپسند خود واقف گشته و در پیشگاه خداوند با خود عهد می کند که از این پس مرتکب آن رفتار نشود.

با این وصف گاهی عواملی نظیر ؛تسویف (امروز و فردا کردن) ، غفلت از مرگ ،استدراج و غرور و برداشت ناصحیح از رحمت و رحمانیّت خدا موجب نهراسیدن از عذاب و جلوگیری از انجام توبه می شود. از اینرو فراهم شدن شرایط برای غلبه بر عوامل مذکور و معطوف شدن میل و اراده واقعی به استغفار و طلب مغفرت و در همین راستا حلالیت خواستن از دیگران ،خود نعمت بزرگی است که نصیب هرکس نمی شود ،اما سخنان دیروز آیت الله جنتی در نماز جمعه و حلالیت‌طلبیدن او از كسانی كه حق‌ اشان ضایع شده است حاکی از این است که در ایام ماه مبارک رمضان این نعمت و فرصت گرانبها برای دبیر شورای نگهبان فراهم شده تا وی به توصیه حضرت علی عمل کرده و  برای اصلاح خود به محاسبه نفس خویش مبادرت و از عیب‏هاى خود آگاه و با پی بردن به گناهانش به توبه و استغفار متوسل و لاجرم در صدد جبران آن برآمده و مالا به حلالیت طلبیدن از کسانی روی آورد که پیش از این حتی از پی بردن به دلیل تضییع شدن حقوق خود نیز محروم بوده اند ،تا آنجا که در جمع نمازگزاران جمعه می گوید: "اگر كساني از طرف من حقشان ضايع شده ؛اول مراجعه كنند، اگر بتوانم حقشان را به آنها باز مي‌گردانم، اگر نه حلالم كنند و بعد هم همه همديگر را حلال كنيم. اين‌ها مقدمات شب قدر است تا فرصت باقيست بايد مقدمه‌چيني كرد... بايد حداكثر بهره‌برداري را از فرصت به دست‌آمده انجام دهيم، يك سكته و يك تصادف ممكن است به يكباره زندگي افراد را در هم بپچيد، آن وقت فرصت وصيت هم نداريم؛ پس خودمان به وصيت خودمان عمل كنيم"

پیش از هرچیز نخست آرزو می کنم که خداوند این توفیق را نصیب ما هم بگرداند تا قبل از رسیدن به سن 83 سالگی به توبه و حلالیت طلبی روی آوریم و بقول دبیر شورای نگهبان "اگر مي‌گوييم الهي العفو ،خداوند عفومان كند" و بدینوسیله در نزد خداوند، در زمره محبوب‏ترین ها و مصداق آیه اِنَّ اللهَ یُحِبُّ التَوَّابِین و مشمول آیه 222 سوره بقره و دعاى فرشتگان نسبت به توبه‏کنندگان شویم!

بهر روی این اظهارات خطیب نماز جمعه تهران و طلب حلالیّت وی از مخاطبینش از یکسو بیانگر این است که او پذیرفته است که حداقل بعضی از اقدامات و تصمیمات وی که ناظر به دیون و مطالبات مردم بوده ،بدلیل وارد ساختن ضرر مادی یا معنوی به صاحبان حق ،ضمان آور بوده و از همین رو حلالیت طلبیدن و جلب رضایت صاحب حق را نیز لازم دانسته است و از سوی دیگر می تواند در دل میلیون ها نفر از کسانی که بنحوی حقشان در اثر موضعگیری ها و رفتار و تصمیمات او ضایع گردیده است ،کور سوئی از نور امید را تابانیده و آنانرا متناسب با تابش نور همان کورسو به آینده امیدوار سازد. مشروط بر اینکه دبیر شورای نگهبان در فرصت مناسب دیگر به پرسش های زیر نیز بروشنی پاسخ دهند:

1_آیا حلالیت طلبیدن دبیر شورای نگهبان از صاحبان حق به مفهوم پذیرفتن این واقعیت است که حق بعضی از افراد را ضایع کرده است؟ چنانچه پاسخ مثبت است ،آیا تضیع حقوق آنان  آگاهانه بوده ؟ اگر باز پاسخ مثبت است ،در اینصورت آیا چنین شخصیتی صلاحیت ادامه حضور در شورای نگهبان را داراست؟

 2_آیا طلب حلالیّت دبیر شورای نگهبان از صاحبان حق تنها به مفهوم پشیمانى نسبت به رفتار گذشته است و یا اینکه ناشی از توبه نصوح است و می توان اطمینان یافت که از این پس ضایع کردن حقوق دیگران تکرار نشده و عزم او بر ترک هرگونه حق کشی در آینده جزم شده است؟

3_اگر تضییع حقوق افراد نتیجه نوع بینش و معرفت دبیر شورای نگهبان و همفکرانش در این شورا باشد ،آیت الله جنتی چگونه می تواند جبران مافات کرده و حقوق آنان را بازگرداند؟ در این صورت اگر دبیر شورای نگهبان واقعا مصمّم به استیفاء حقوق افراد موصوف است ،آیا تنها راه بدست آوردن حلالیّت صاحبان حق و پیشگیری از تکرار حق کشی ها در گرو استعفای ایشان و همکاران همفکرش از سمت خود و واگذاری این مسئولیّت به کسانی نیست که نوع معرفت آنان نسبت به دین و قانون ،موجب زوال حقوق دیگران نمی شود؟

4_آیا موارد زیر نیز می تواند مشمول اشخاصی شود که دبیر شورای نگهبان از آنها حلالیّت خواسته است:

-محروم کردن مجلس ششم از حقوق مصرّح در قانون اساسی برای تصویب طرحها و لوایحی که هیچ تعارضی با شرع و قانون اساسی نداشته است.

-محروم کردن دولت هفتم و هشتم برای استفاده از حقوق مصرّح در قانون اساسی و تصویب لوایح دلخواه خود  که هیچ تعارضی با شرع و قانون اساسی نداشته است.

-سلیقه و بی دلیل محروم کردن مردم از حق انتخاب کردن نامزدهای دلخواهشان در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی

-بی دلیل محروم کردن طیف وسیعی از مردم از حق انتخاب شدن برای نمایندگی مجلس و ریاست جمهوری

-برخوردهای دوگانه و تبعیض آمیز با دولت ها و مجالس مختلف در تریبون نمازجمعه و در برخورد با مصوبات آنان در شورای نگهبان ،بنفع دولت ها و مجالس سوگلی ،بنام دین و مصلحت.

-به ناحق متهم کردن طیف وسیعی از داوطلبان ریاست جمهوری ،خبرگان رهبری و نمایندگی مجلس به عدم اعتقاد و التزام به اسلام و عدم ابراز وفاداری به قانون اساسی و عدم صلاحیت

-محروم کردن مردم از حقوق و آزادی های مصرّح در قانون اساسی نظیر؛ حق استفاده از همه پرسی موضوع اصل 59 ؛ اداره امور کشور با اتکاء به آراء عمومی موضوع اصل ششم ؛ آزادی مردم برای اعمال حق حاکمیت در تعیین سرنوشت خود موضوع اصل 56 ؛حق استفاده از امتیازات ناشی از جرم سیاسی موضوع اصل 168 ؛حق استفاده از آزادی مطبوعات موضوع اصل 24 و ... ،از طریق تفسیر های مغایر با نص صریح قانون اساسی و ردّ مصوبات مجلس

5_آقای جنتی با ماده 62 مكرر قانون مجازات اسلامی که در تاريخ  27/2/1377به تصویب مجلس و در 6/3/1377 به تاييد شوراي نگهبان رسیده است کاملا آشناست . در این ماده آمده است:

-محكوميت قطعي كيفري در جرايم عمدي به شرح ذيل، محكوم عليه را از حقوق اجتماعی محروم مي‌نمايد و پس از انقضاء مدت‌تعيين شده و اجراي حكم رفع اثر مي‌گردد:

- محكومان به قطع عضو در جرايم مشمول حد، پنج سال پس از اجراي حكم.

- محكومان به شلاق در جرايم مشمول حد، يك سال پس از اجراي حكم.

- محكومان به حبس تعزيري بيش از سه سال، دو سال پس از اجراي حكم.

قبلی

برگشت

بعدی