ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

 

جنگ "انتخابات"

حامد داهی

جنگ جنا حهای رژیم اسلامی بر سر تصاحب کرسی ریاست جمهوری چند ماهی است که آغاز شده است. هر دو جناح عمده جمهوری اسلامی تاکنون نتوانسته اند در جبهه خود حول یک کاندیدای واحد به توافق برسند. اوضاع جناح راست از این بابت بسیار آشفته تر از دوم خردادی ها است.

مضمون سیاسی جدالهای کنونی جناحها حول "انتخابات" پیش رو، حفظ نظام، مقابله با بحران سیاسی و جنبش سرنگونی مردم است. کشمکش باند های مختلف حاکمیت اسلامی بر سر رابطه با غرب و چگونگی رودرویی با بحران اقتصادی تماما در زیر تیتر حفظ نظام می گنجد. سه سال پیش جریان راست با یک ائتلاف بزرگ توانست احمدی نژاد را بر صندلی "ریاست" بنشاند و جریان شکست خورده دوم خرداد را از حکومت بیرون کند. از نظر راست ادامه جنگ جناحها، توان رژیم برای مقابله با اعتراضات مردم را کاهش می داد و لذا راست برای مقابله با مردم نیازمند یک حکومت یکدست تر بود.

دولت احمدی نژاد که با وعده سرکوب مردم و بازگشت به دهه خونین شصت بقدرت رسیده بود، بسرعت حمایت بخشی از جناح راست را از دست داد. احمدی نژاد علیرغم گسترش سرکوب و راه انداختن اعدامهای خیابانی، نتوانست مانع ادامه اعتراضات مردم شود. با هیچ درجه توحش، باند احمدی نژاد موفق به متوقف کردن جنبش سرنگونی مردم نگردید. اعتراضات خیابانی و اعتصابات کارگری ادامه یافت، بحران اقتصادی بگونه ای عمیقتر شد که حیات فیزیکی میلیونها نفر را به خطر انداخت. پلاتفرم احمدی نژاد شکست خورد. این شرایط بخشی از "عقلای" راست را بوحشت انداخت و موجب گردید تا از جناح احمدی نژاد فاصله بگیرند. کشمکش و دعوای درونی جناح راست کماکان ادامه دارد. ۹ وزیر از دولت احمدی نژاد بر کنار شدند. نفر دهم یعنی علی کردان هفته آینده در مجلس استیضاح میشود که احتمالا این یکی هم جزو تلفات درگیری های جناح راست خواهد بود.

بر متن این شرایط ، جناح راست رژیم بر سر مسله " انتخابات" دچار انشقاق و انشعاب گردیده است. تعدد کاندیداهای راست در " انتخابات" نشان میدهد که در این دوره توافق عمومی برای حمایت از یک کاندیدا در جناح راست وجود ندارد. محبیان ایدئولوگ جناح راست متوهم است که تصور میکند ورود خاتمی به " انتخابات" باعث انسجام در جبهه راست خواهد شد. حتی رقیب دیرینه خاتمی در جناح راست یعنی ناطق نوری امروز "مصلحت" را در کنار گذاشتن احمدی نژاد میبیند.

اما وضعیت و شرایط دوم خرداد چگونه و به چه شکلی است؟ بخش عمده ای از احزاب دوم خرداد تلاش میکنند خاتمی را مجددا به صحنه بازگردانند. از نظر آنها او تنها کسی است که میتواند عامل وحدت سیاسی جبهه دوم خرداد گردد و از فیلتر شورای نگهبان عبور کند. جبهه دوم خرداد پلاتفرم "اصلاح رژیم" سال هفتاد و شش خود را کنار گذاشته است. در تبلیغاتشان دیگر اثری از "جامعه مدنی" و " ایران برای همه ایرانیان " نیست.

حتی دیگر تقاضای بازگشایی روزنامه هایشان را هم نمی کنند. دیگر مقابله با خامنه ای و جناح راست در دستور کارشان نیست. لایه های میلیتانت تر دوم خرداد در روز شکست این پروژه جمعا به جبهه پرو غرب پیوستند و پیشبرد پلاتفرمشان را از آنجا دنبال میکنند. در یک کلام، جبهه دوم خرداد امروز در هیچ سطحی به دهسال پیش خود شبیه نیست و نمی تواند در هیچ عرصه ای به سال ۷۶ رجعت کند. شکست تلاش دوم خرداد در ایجاد "اصلاحات" در بالای حکومت نشان داد که ساختار رژیم اسلامی تاب و تحمل هیچگونه تغییری را حتی بشکل فرمال هم ندارد و هر گونه تلاشی از این قبیل پایه های رژیم را به لرزه در می آورد.

دوم خرداد امروز بر متن انشقاق جناح راست و شکست پروژه احمدی نژاد شانس بازگشت خود به قدرت را می بیند. به همین علت هم تمامی گرو ه های دوم خردادی به دور خاتمی حلقه زده اند و تلاش میکنند خاتمی را به شرکت در "انتخابات" قانع کنند.

اما پلاتفرم کنونی دوم خرداد تفاوت اساسی با جناح راست ندارد. اگر بقدرت هم برسند، نسخه متفاوتی برای ارائه ندارند. جنبش سرنگونی طلب مردم و حزب کمونیست کارگری راه را بر همه جنا ح های رژیم بسته اند. رژیم اسلامی "ثبات" سیاسی را تجربه نخواهد کرد. ما اجازه نمی دهیم، مردم نمی گذارند.

ثروت رژیم اسلامی و فقر مردم

دوران درو کردن درآمد های سرشار نفتی بسر آمد. میلیاردها دلار حاصل از افزایش بی سابقه قیمت نفت در یک چشم بر هم زدن توسط سران رژیم به یغما رفت. هیچ حساب و کتاب حتی فرمالی هم وجود ندارد که نشان بدهد این همه پول و سرمایه به کجا رفته است. نمایندگان مجلس اسلامی علی الحساب یک فقره سی میلیارد دلاری را رو کرده اند که میگویند از " خزانه" دولت غیب شده است.

ما حصل افزایش ثروت جامعه برای کارگران و اکثریت شهروندان جامعه، فقر و نیستی بوده است.

در همان هنگامی که نفت از بشکه ای سی دلار به بشکه ای صد و چهل دلار رسید، کارگران حتی از دریافت حقوق ماهیانه خود محروم شدند. بیکاری افزایش یافت و تامین امنیت شغلی به مرز صفر رسید. هر چه دولت اسلامی و سرمایه داران از ثروت جامعه فربه تر شدند، اعتیاد و تنفروشی و گرسنگی علنی و رسمی در کشور رو به ازدیاد گذاشت.

ghachagh_dokhtaran.jpg

دزدان رژیم اسلامی در روز روشن میلیاردها دلار را به جیب زدند، تروریست های اسلامی خاورمیانه را صدا کردند و بی دریغ میلیونها دلار را به جیبشان ریختند، فرماندهان سپاه هر کدام با پول مردم در نقطه ای تراستهای مالی براه انداختند، گله امام جمعه ها خزانه های شهری را خالی کردند، سهم امام دادند، میلیاردها دلار املاک و مستغلات در دبی خریداری کردند، به جیب نیروهای نظامی و امنیتی ریختند تا بیشتر بجان مردم بیافتند.

سهم مردم در این میان فقر و گرسنگی و بی تامینی بود. حالا دزدان جمهوری اسلامی اعلام میکنند که بحران است، قیمت نفت پایین آمده است، خزانه دولت خالی شده است، از مردم میخواهند که گرسنگی بیشتری بکشند، به کارگر میگویند بیشتر کار کن و آخر ماه طلب دستمزد نکن. میگویند تکانهای بزرگ اقتصادی در راه است، بیکاری بیشتر میشود، از مردم میخواهند که تحمل کنند.

اما مردم کیفر خواست خود را بر علیه جانیان و دزدان جمهوری اسلامی مدتهاست که اعلام نموده اند.

کارگران با اعتصابات خود به آدمکشان اسلامی نشان دادند که تسلیم شرایط بردگی آنها نخواهند شد. اعتراضات مردم بر علیه دزدی های آیت الله های رژیم، عزم مردم برای بزیر کشیدن نمایندگان دستگاه جنایت اسلام سیاسی را بنمایش گذاشت. تمایل گسترده و اشتیاق مردم به تلویزیون کانال جدید حزب کمونیست کارگری شور و شوق جامعه برای تغییر و خلاصی از جمهوری اسلامی را به اکران عمومی در آورد. همین همین نیرو رژیم اسلامی  را بزیر خواهد کشید

 

قبلی

برگشت

بعدی