ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

فدرال و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره چدید

حقوق بشر

دانشجو

فرار مغزها

نویسنده : دکتر داوود نادمی

چكيده; پديده فرار مغز ها خود از مقولات مهاجرت به حساب ميايد. مهاجران به واسطه عدم تعادل هاي اجتماعي و اقتصادي ميان مناطق مختلف از يك جامعه به جامعه  ديگر انتقال مي يابند .ما در اينجا سعي كرده ايم پديده و مقوله فرار مغزها را از زاويه هاي مختلف و از ديدگاه صاحب نظران مختلف به بحث بگذاريم . و جنبه هاي مختلف اين پديده و عوامل و عناصر مرتبط با آن را مورد بحث قرار دهيم . مثلا ابعاد و علل فرار مغزها –جنبه هاي آسيب شناختي ان و نكاتي چند در اين زمينه .

مقدمه:  رشد و توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي به چهار عامل اساسي سرمايه، نيروي انساني، مواد خام و دانش و فن وابسته است. اگر کشورها را به دو دسته مرکزي و پيراموني تقسيم بندي کنيم بايد اذعان داشت که کشورهاي پيراموني از چهار عامل ياد شده عمدتا مواد خام را دارا مي باشند. در اکثر اين دسته از کشورها انباشت سرمايه صورت نمي گيرد و آنها براي سرمايه گذاري دست به دامان شرکت ها يا بانک هاي خارجي مي شوند. از جهت دانش و فن، موسسات تحقيقاتي گوناگون در اين کشورها يا حضوري ندارند يا اگر هستند کار ابداعي و خلاقانه صورت نمي دهند. تحقيقات علمي در کشورهاي توسعه يافته تمرکز يافته و مغزها را به خود جلب مي کند. از اين جهت رابطه ميان تحقيق و توسعه و توليد در کشورهاي پيراموني گسسته مي شود و سرانجام اين کشورها از حيث نيروي انساني به شدت دچار کمبود متخصص ميشوند. از مسائل جدي و حاد کشورهاي در حال توسعه، مشکل ذخاير و سرمايه انساني است. به گفته صاحب نظراني چون استفن هايم اگر يک کشور در حال توسعه بخواهد به طور جدي براي بالا بردن سطح زندگي مردم خود در بخش آموزش سرمايه گذاري کند چنانچه تحت فشار محيط خارجي نباشد احتمالا مي تواند در داخل مرزهاي داخلي از طريق تخصيص بهينه منابع در عمليات علمي آموزشي و پژوهشي سرمايه گذاري کند و مازاد توان آموزشي خود را به خارج بفروشد، اما در سيستم مرکز پيرامون، سرمايه گذاري روي تخصص هاي سطح بالا منجر به خلق تقاضاهايي مي شود که چون در داخل برآوردني نيست به بيرون انتقال مي يابد و ما شاهد مهاجرت گسترده نيروهاي متخصص به سمت کشور متروپل هستيم. پديده شوم مهاجرت و فرار مغزها که ذخائر و سرمايه هاي ملي را به خارج منتقل مي کند از مشکلات دائمي کشورهاي پيراموني و از علائم مشروط شدگي توسعه در آنهاست. از سوي ديگر، سرمايه گذاري در سرمايه انساني در کشورهاي در حال توسعه بسيار اندک بوده و اين وضعيت کم و بيش مانع رشد شده است. روشن است که استفاده موثر از سرمايه فيزيکي به تنهايي نمي تواند به رشد سريع اقتصادي منجر شود. در عمل مقادير زيادي از آن سرمايه مي تواند در بسياري از موقعيت ها استفاده اندکي داشته باشد. ظرفيت جذب سرمايه فييکي در اين وضعيت اندک است چون رشد کمي و کيفي سرمايه انساني بسيار کند بوده است. کمبود سرمايه انساني در برخي از کشورها حداقل تا حدي با بازگشت شهروندان يا شهروندان قبلي به کشور مبدا خويش قابل تخفيف است. با فرض کمبود حاد سرمايه انساني در اکثر کشورهاي در حال توسعه اين افت و کاهش نيروي انساني سطح بالا که معمولا فرار مغزها ناميده مي شود به يک مشکل جدي مبدل مي گردد چنانچه مشکل يا مساله اجتماعي را موقعيتي بدانيم که بيشتر مردم آن را نامطلوب تلقي مي کنند و بر زندگي بسياري در فرايند کنش اجتماعي به طور مستقيم و غيرمستقيم اثر مي گذارد و بيشتر مردم آن را احساس مي کنند و درخواست حل آن را دارند بايد پذيرفت که مهاجرت متخصصان و دانشمندان به خارج از کشور تحت عنوان انتقال يا مهاجرت و به تعبير متداول فرار مغزها از کشورهاي پيراموني يا در حال توسعه به کشورهاي توسعه يافته يکي ازمسائل عمده وحاد جوامع درحال گذاراست.

ابعاد و علل مهاجرت از نوع فرار مغزها در ايران

مهاجرت از نوع فرار مغزها پديده اي است که نوعا از قرن بيستم و به دنبال شکوفايي علم و تکنولوژي در غرب ايجاد شد و حالتي است که در آن افراد متخصص در علوم و فنون، نوابغ، نخبگان و فرهيختگان و افراد باهوش يک کشور به کشور ديگري عمدتا از کشورهاي جهان سوم وکمتر توسعه يافته به سمت کشورهاي توسه يافته مهاجرت و به يک معني فرار مي کنند. دراين نوع مهاجرت عوامل کشش بيشتر از عوامل فشار در امر مهاجرت دخالت دارند. اين نوع مهاجرت از زيانبارترين نوع مهاجرت است. زيرا علاوه بر به هدر رفتن سرمايه گذاري هاي مادي و انساني در تعليم و تربيت مراحل استعمار در کشور مقصد را هم محکمتر مي کند.

مسئله فرار مغزها از نظر علوم اجتماعي ضعف روابط اجتماعي و اصول حاکم بر آن از نظر علوم اقتصادي کمبود نيروي انساني و از نظر سياسي ضعف نظام و تشکيلات سياسي و از نظر علوم طبيعي نقصان بار فرهنگي آموزش مي دانند.بنابراين راه مقابله با آن نيز بايد همه جانبه و هماهنگ باشد.

الف- اهميت نيروي انساني متخصص و ماهر

جامعه ايران اکنون نشانه هايي از نگراني درباره مغزهاي انديشمند و متخصص که جذب جوامع غرب شده اند از خود بروز مي دهد. حتي قشر شکاک و بدبين به تخصص نيز پذيرفته است که توسعه جامعه بدون وجود متخصصان مردمي و ملي امري محال است.

واقعيت اين است که نيروي انساني به ويژه نيروي متخصص و ماهر، در توسعه اقتصادي – اجتماعي و فرهنگي هر جامعه نقش اساسي ايفا مي كند وجود نيروي انساني به ويژه نيروي متخصص و ماهر است كه سرمايه مادي را به كار ميگيرد اهميت نيروي انساني تا بدان حد است كه نظريه پردازان ان   را به منزله  ثروت اصلي يك جامعه دانسته اند كه توانمندي ان اهنگ و قابليت توسعه جامعه را تعيين ميكند. چرا كه كمبود يا فقدان ان موجب عقب ماندگي جامعه ميشوحال که جامعه ايران در جهت مرمت، بازسازي و برتر از همه توسعه گام بر مي دارد شديدا نياز به نيروي متخصص دارد. به عبارت ديگر تا زماني که سرمايه هاي انساني متخصص و ماهر با مايه هاي توسعه يافتگي به وجود نيايند تا انسان هاي توسه يافته امور روند توسعه را در دست نگيرند، توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي نمي تواند به سادگي و با موفقيت مسير عادي خود را در پيش گيرد.

ب- شيوه هاي جبران کمبود نيروي انساني

1- آموزش و تربيت متخصصين مورد نياز در داخل و خارج کشور

2- اعزام دانشجو به خارج از کشور و تحصيل در زمينه هاي مورد نياز جامعه

3- استخدام متخصصين خارجي

4- جذب وحفظ متخصصين ايراني (چه درداخل و چه درخارج کشور

آنچه به نظر معقول مي رسد ترکيب طريق اول با طريق چهارم است. يعني آموزش تخصص هاي موردنياز در داخل کشور و با کمک متخصصان ايراني. بنابراين آنچه در اين مرحله ضوررت مي يابد طرح برنامه جذب منطقي براي دعوت از متخصصان ايراني داخل و خارج کشور است.

ج- پديده مهاجرت متخصصان: جامعه شناسان و نيز اقتصاددانان، معمولا در تبيين پديده مهاجرت از عوامل دافعه داخلي و جاذبه خارجي استفاده مي کنند و معتقدند که افراد غالبا تحت تاثير عوامل جذب کننده نقاط مهاجرپذير و عوامل دفع کننده نقاط مهاجرفرست اقدام به مهاجرت مي کنند.

طبق اين نظريه ميان مقصد و مبدا تفاوت هاي فاحشي در سطوح و بخشهاي مختلف اقتصادي، فرهنگي، سياسي و ايدئولوژيکي وجود دارد که عامل عمده اي در مهاجرت افراد به آن نقاط است. بايد توجه داشت که کنترل نيروي انساني متخصص سطح بالا که در داخل کشور تحصيل کرده اند موضوعي بسيار حساس است. کنترل مهاجرت بالقوه نقض حقوق بشر و آزادي انتخاب محل کار فرد است و لذا به سادگي قابل اجرا نيست.

قبلی

برگشت

بعدی