اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
روحانيت مبارز تهران ) نيز جزو نامزدها بود كه صلاحيت او توسط شوراى نگهبان رد شد !! در سومين دوره رياست جمهورى اسلامى، خامنهاى با 95 درصد آراى ماخوذه انتخاب شد. دوره چهارم اين انتخابات در 25 مرداد 1364 برگزار شد كه در آن 50 نفر اعلام نامزدى نمودند ولى شوراى نگهبان صلاحيت 3 نفر را تصويب كرد كه عبارت بودند از خامنهاى، عسگراولادى و مصطفوى كاشانى، كه در آن از كل 26 ميليون واجد شرايط حدود 54 درصد شركت كردند و خامنهاى مجددا با كسب 12 ميليون راى انتخاب شد كه مىشود 85 درصد آراى ماخوذه. كاشانى با حدود 10 درصد و عسگراولادى با حدود 2 درصد به ترتيب دوم و سوم شدند. بنابراين با در نظر گرفتن آراى باطله مىتوان گفت كه براى نخستين بار ( حتا طبق دادههاى آمارى رژيم ) نيمى از مردم در انتخابات شركت نكرده و به كانديداهاى رژيم " نه " گفتند.
دوره پنجم پنجمين دوره انتخابات رياست جمهورى اسلامى به دليل مرگ خمينى در خرداد ماه 1368 و سپس انتخاب ضربتى خامنهاى به عنوان رهبر و ولى قفيه جديد نظام ( توسط مجلس خبرگان ) كه رفسنجانى _رييس وقت مجلس شوراى اسلامى و نايب رئيس مجلس خبرگان_ سهم بسزايى در آن داشت در تاريخ ششم مرداد ماه .1368 برگزار شد . حدود 31 ميليون از جمعیت کشور واجد شرايط رای دادن بودند كه از ميان آنها حدود 16 ميليون یا 56 درصد شركت كردند كه به گفته رژيم حدود 2 درصد نيز راى سفيد يا باطله بودند. يعنى باز هم تقريبا نيمى از مردم به رژيم نه گفتند و البته مىدانيم كه بسيارى از آنها هم كه ناگزير از شركت در انتخابات شدند به خاطر مسايلى چون امنيت شغلى، ترس سياسى، كوپن و اهميت مُهردار بودن شناسنامهها بوده است. در واقع در بخش اعظم سالهای حاكميت رژيم اسلامى ميليونها نفر از راىدهندگان، نه به خاطر توهم به رژيم بلكه به دليل ملاحظات شغلى، اقتصادى و امنيتى مجبور به حضور در پاى جعبههاى " مارگيرى" رژيم بودهاند. منتهى اكنون به مراتب از ميزان محافظه كارى مذكور كاسته شده است.به هر رو در انتخابات مرداد 1368 از ميان 79 نامزد، شوراى نگهبان تنها صلاحيت 2 نفر را تاييد كرد كه عبارت بودند از هاشمى رفسنجانى و عباس شيبانى، كه رفسنجانى با 94 درصد آراى داده شده انتخاب شد. دوره ششم انتخابات فرمايشى بعدى در تاريخ 21 خرداد ماه 1372 برگزار گرديد كه از ميان 33 ميليون واجد شرايط كمتر از 17 ميليون نفر شركت كردند يعنى 50 درصد كه با در نظرداشت آراى باطله مىتوان گفت كه حتا بر مبناى آمار دستكارى شده رژیم ، مخالفين حاکمیت ولایت فقیه بر موافقان آن برترى يافتند و اين در اوج اختناق نيمه اول دهه هفتاد يعنى در سالهاى بيداد عمليات تروريستى رژيم در داخل و خارج،، به راستى يك شاهكار بود. در اين انتخابات مضحك، شوراى نگهبان از ميان 128 نامزد 4 نفر را تاييد صلاحيت نمود كه عبارت بودند از هاشمى رفسنجانى، احمد توكلى ( وزير كار سابق و دبير بخش اقتصادى روزنامه رسالت در آنزمان ) ، جاسبى ( رييس دانشگاه آزاد) و رجبعلى طاهرى ( مجرى طرحهای سازمان صنايع دفاع) . از ميان اين چهار نفر رفسنجانى مجددا با كسب 62 درصد آرا _كمى بيش از 10 ميليون راى_ انتخاب شد. نكته جالب توجه در اين انتخابات كسب بيش از 4 ميليون راى ( حدود 24 درصد ) توسط فرد محافظهكارى چون احمد توكلى بود كه نشانگرنوعی ابراز تنفر از " سردار ویرانگری " ( رفسنجانی ) بود . دوره هفتم انتخابات هفتمين دوره رياست جمهورى در دوم خرداد ماه 1376 برگزار شد كه در آن حدود 35 ميليون نفر از جمعيت پانزدهسال به بالاى كشور واجد شرايط راى دادن بودند كه از اين تعداد كمى بيش از 29 ميليون نفر شركت جستند كه معادل 83 درصد بود . در اين انتخابات از مجموع 238 نفر داوطلب، شوراى نگهبان تنها صلاحيت 4 نفر را تاييد نمود كه عبارت بودند از محمد خاتمى، ناطق نورى، رىشهرى و زوارهاى. خاتمى توانست با كسب حدود 70 درصد آراى به صندوق ريخته شده، زمام پست رياست جمهورى رژيم را به عهده گيرد. دوره هشتم خاتمی در هشتمین انتخابات ریاست جمهوری رژیم ولایت فقیه در 18 خرداد 80 مجددا انتخاب گردید در آن انتخابات ، 817 نفر نامزد شده بودند که شورای نگهبان در بررسی اول ، صلاحیت 46 نفر از آنها و در بررسی دوم صلاحیت 30 نفر از آنها و در بررسی نهایی صلاحیت 10 نفر از آنها را تصویب کرد که شامل خود خاتمی و 9 کاندید گروهبندیهای محافظه کار بود . در هشتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ، حدود 67 درصد واجدین شرایط ، شرکت نمودند که از میان آنها حدود هفتاد درصد به خاتمی رای دادند . دوره نهم نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی در خرداد 1384 برگزار شد . شورای نگهبان با رد صلاحیت بیش از هزار نفر از نامزدین ، تنها همچون دوره های پیشین به چهره های شاحص جناحههای درونی رژیم نظیر رفسنجانی ، قالیباف ، احمدی نژاد ، کروبی و معین اجازه رقابت داد . در جریان آن رای گیری برای اولین بار در تاریخ برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران ، هیچیک از کاندیداها نتوانستند در دور اول ، اکثریت مطلق آرا را کسب کنند . در دور اول بنا بر آمار رژیم که حتی پاره ای از افراد وابسته به رژیم بر تقلبی بودن آن تاکید داشتند 62 درصد از واجدین شرایط شرکت کردند . در دور دوم نیز به گفته رژیم 57 درصد جمعیت رای دهنده شرکت کردند که طی آن سرانجام احمدی نژاد از صندوق آرا به عنوان کاندید تازه به دوران رسیده اصولگرایان و فرد پیروز ، بیرون آمد . *********************** از بررسی انتخابات ریاست جمهوری ، این حقیقت را میتوان استنتاج نمود که در آپارات جمهورى اسلامى قدرت واقعى نه در دست نهادهاى به اصطلاح انتخابى بلكه در دست نهادهاى انتصابى چون شوراى نگهبان، مجمع تشخيص مصلحت نظام، قوه قضاييه و قواى نظامى متعدد است كه همگى تحت هدايت مستقيم رهبر با اختيارات خدايىاش قرار دارند. اكنون بخش بزرگی از مردم ایران نیز پی به این واقعیت مسلم برده اند ، از اینرو شرکت در نمایش خیمه شب بازی بالائیها را چیزی جز مددرسانی به دوام و بقاى رژيم استبدادى و قرون وسطايى حاكم و ایجاد مشروعیت بین المللی برای آن نمی دانند. از اين رو تشويق مردم به شركت در انتخابات خرداد 88 ، سیاستی کاملا اشتباه و در راستای تقویت رژیم و سنگ اندازی در برابر شکل گیری اراده مستقل کارگران و زحمتکشان ایران برای دستیابی به آزادی و برابری ارزیابی میشود . تحریم ، پاسخ آزادیخواهان واقعی به این نمایش مضحک است ! |