اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
August 2009 Nr. 174 Politisch, Kulturell, Sozial ضرب المثل های جدید و شنیدنی بعد از کودتای 22 خرداد
طرف خیلی صدا و سیماست: خالی می بنده مثل تراکتور. صدا و سیماش کن: یه جوری بایکوتش کن که انگار اصلاً وجود نداشته. تلویزیون داره مثل فیل سریال و فیلم پخش می کند: کودتا شده. قضیه خیلی بیست و سیه: قضیه خیلی بند تنبونی و آب دوغیه. یارو خیلی کامران نجف زاده ست: این اصطلاح که چه عرض کنم، این فحش، خیلی کاربرد دارد چون چندین لنترانی را با هم در خود جای می دهد. یعنی طرف خیلی دغل، شارلاتان، وطن فروش، بدبخت، خاک بر سر، بی همه چیز، دو قرانی و عقده ی متحرک است. طرف از اون تأیید رهبری شده هاست: می خوان به ما زور چپونش کنن.. حرفت در حد بیست و چهار میلیون رأی احمدی نژاد بود: خیلی دروغت گنده بود، یکم کوچیکترش کن که باورمون بشه. رأی: یک کاغذی که ما هر چیزی رویش بنویسیم (میرحسین، کلثوم ننه، غزن کفش، گوش پاک کن) احمدی نژاد تعبیر می شود، هرچقدر تایشان کنیم باز هم صاف و اتو کشیده می مانند و ما آن ها را در صندوق می اندازیم ولی نمی دانیم چرا سر از کوچه و خیابان و بیابان در می آورند. مگه وزارت کشوره؟: مگه خم رنگرزیه یا حوض نقاشیه که مرد صورتگر بندازم توش و چیتوز بکشم بیرون؟ یارو خیلی نوکیاست: از اون خبرچینای دِبشه. مثل جنبش سبز می مونه: دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره آینده، راهی نیست که کسی برای ما ساخته است، وما باید آن راه را برویم!!! آینده، راهیست که ما باید خودمان بسازیم و خودمان برویم!!!! جائیکه آزادی نیست، راستی ازبُن کنده میشود!!! جائیکه خردانسان، آزاد نیست، حقیقت نیست راءی من کـو ؟ یعنی که من سرچشمهِ قانون و حکومت و داوری نهائی هستم.
نگین پوردلیر |