ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

 

حالی است که برخی از گروه های سلطنت طلب و رادیکال چپ، "جمعیت" را اصلاح طلب می خوانند و از این که چرا جمعیت مایل به همکاری با این گروه ها نیست گله می کنند. به نظر من اندیشه تمام خواهی رنگ نمیشناسد و نفس آن با دمکراسی در تضاد است. با این همه ما باید دربرایر کلیه چالش ها و دشواری ها بر گفتگو، موازین دمکراتیک و قانونیت به عنوان تنها میسر ممکن برای بهبود فضای سیاسی تاکید کنیم. ضمن آن که تاکید میکنم انتخاب سیاسی حق هر جمعیت و گروهی است. من شخصا در هم آمیختن فعالیت های فراگیر، حقوق بشری و معطوف به پیوند با جنبش داخل کشور با گروه های سکتاریست، افراطی و به خود و یا به گذشته مشغول را مثبت نمیدانم. به نظر من جنبش داخل ایران رو به آینده دارد و نه گذشته. این می بایست نقطه عزیمت بررسی آرایش سیاسی جامعه و سازماندهی فعالیت های خارج از کشور باشد. اما حق حضور این گروه ها را در تظاهرات نه می توان گرفت و نه طرد آن ها کمکی به گسترش جنبش میکند. اما اگر آن ها مایلند با شعار های خاص خود به میدان بیایند و به نظم تظاهرات گردن ننهند بهتر است فکر دیگری برای خود کنند. کسی که با شعار "مرگ بر موسوی" به میدان میاید بهتر است تظاهرات دیگری را سازمان دهد و هواداران خود را جمع کند. اما خود را به کسانی که طور دیگری می اندیشند تحمیل نکند.

در مورد گروه های طرفدار اندیشه سبز نیز با آن که هنوز کم و کیف معلوم نیست مایلم تاکید کنم ما نمی خواهیم آن ها را از خود برانیم. تنها یادآوری میکنیم که پشتیبانی از جنبش داخل کشور از مسیر یکسانی نمیگذرد. هر روشی که بتواند به بسیج جمع گسترده تری برای حمایت از مردم ایران با مضمونی دمکراتیک یاری رساند، باید به آن با دیده مثبت نگریست. ما با تاکید بر روش فراگروهی خود می خواهیم همچنان چتری گسترده در دفاع از جنبش مردم ایران بیافرینیم و یا آن که مکمل و پشتبیان تلاش ها ی دیگران بشویم. ما از تخطئه تلاش های دیگران خوداری میکنیم. اما تا آن جا که به فعالیت های ما برمیگردد بر این باورم که این "جمعیت" تا کنون کارنامه بس درخشانی در این مدت کوتاه از خود برجای گذاشته است.

تجربه ۴۰ روزه اخیر در استکهلم نشان داده است که سیاست اجتماعی و معتدل مردم را به صحنه میآورد وامیدوار می سازد. پرسش این جا است که آیا می توانیم با درس آموزی از گذشته و بهبود کار خود به کارهایمان ادامه دهیم و یا باید در برابر انبوه فشارها، عطای این تلاش ها را به لقایش ببخشیم و به کارهای خرد پراکنده اما نه چندان دشوار گذشته ادامه دهیم؟ هرچند پاسخ به این پرسش را در تحلیل نهایی این جنبش ایران و نه اراده ما در خارج از کشور است که روشن خواهد نمود.

 

آیا شیطان وجود دارد؟

گردآورنده: خاطره نوشین فر

آیا خداوند شیطان را خلق کرده است؟

آیا خداوند هر چیزی را که وجود دارد، خلق کرده است؟!

استاد دانشگاه با این سوال ها، شاگردانش را به چالش ذهنی کشاند

شاگردی با قاطعیت پاسخ داد: بلی استاد! او خلق کرده است

استاد پرسید: آیا خداوند همه چیز را خلق کرده است؟

و شاگرد مجددا با قاطعیت پاسخ داد: بله استاد! همینطور است

استاد گفت: اگر خداوند خالق همه چیز است، پس او شیطان را نیز خلق کرده است و ما همگی به نیکی می دانیم که شیطان وجود دارد. لذا مطابق قانونی که می گوید کردار ما نمایانگر ذات ماست، لذا خداوند خود شیطان است

شاگرد که پاسخی برای این گفته استاد نداشت، به آرامی نشست و پاسخی نداد

استاد نیز با نگاهی سرشار از رضایت، به شاگردان کلاسش نگریست و با خود اندیشید که با زیرکی تمام توانسته است ثابت کند که عقیده به مذهب، افسانه و خرافه ای بیش نیست

در این زمان، شاگرد دیگری از ته کلاس دستش را بلند کرد و پرسید: استاد! ببخشید! می توانم از شما سوالی بپرسم؟

استاد با نگاه تحقیر آمیزی رو به او کرد و گفت: البته پسرم!

شاگرد ایستاد و پرسید:

استاد! آیا سرما وجود دارد؟

استاد پاسخ داد: این چه سوالی است! البته که وجود دارد. آیا تا کنون آنرا حس نکرده ای؟!

پس از پاسخ استاد، اکثر شاگردان کلاس به سوال همکلاسیشان خندیدند

مرد جوان ادامه داد: استاد! واقعیت آن است که سرما وجود ندارد! مطابق قانون فیزیک، چیزی که به آن سرما اطلاق می شود، زمانی معنی دارد که گرما وجود نداشته باشد. دقت کنید! در صورتی می توان شیء و یا موجودی را مورد مطالعه و آزمایش قرار داد که انرژی داشته باشد یا آنکه ناقل آن بوده و بتواند آنرا انتقال دهد

استاد! گرما پدیده ای است که باعث می شود شیء و یا موجودی آنرا انتقال دهد و یا آنرا داشته باشد. صفر مطلق به معنای نبود کامل گرماست. تمام مواد در این درجه، بدون حیات و بازده می شوند. پس در واقع، در این شرایط نمی توان گفت که سرما وجود دارد، بلکه در این دمای منفی ۴۶۰ درجه فارانهایت، هیچ گرمایی وجود ندارد!

واقعیت آن است که بشر، کلمه "سرما" را برای آنکه از عدم وجود گرما توصیفی داشته باشد، ابداع کرده است

و اما یک سوال دیگر استاد! آیا تاریکی وجود دارد؟!

استاد این بار با احتیاط پاسخ داد: البته که وجود دارد!

شاگرد پاسخ گفت:

 استاد! شما دوباره اشتباه کردید! در واقع تاریکی هم وجود ندارد! تاریکی نیز در حقیقت به معنای عدم وجود نور است. نور چیزی است که می توان آنرا مطالعه و آزمایش کرد.

اما تاریکی را نمی توان! در واقع همانطور که می دانید، با استفاده از قانون نیوتن می توان نور را به رنگهای مختلف شکست و طول موج هر رنگ را جداگانه مطالعه کرد. اما شما نمی توانید تاریکی را اندازه بگیرید! یک پرتو بسیار کوچک نور می تواند دنیایی از تاریکی را بشکافد و آنرا روشن سازد

حال سوال این است که شما چطور می توانید تعیین کنید که در یک فضای به خصوص، چه میزان تاریکی وجود دارد؟! تنها کاری که می توانید انجام دهید آن است که میزان وجود نور را در آن فضا، اندازه گیری نمایید. در واقع تاریکی نیز واژه ای است که بشر برای توصیف زمانی که نور وجود ندارد بکار می برد

سپس مرد جوان اضافه کرد: و اما سوال آخر. استاد! آیا شیطان وجود دارد؟

این بار دیگر استاد از پاسخ خود زیاد مطمئن نبود! ولی برای تایید حرف های گذشته اش پاسخ داد: البته پسرم! همانطور که قبلا هم گفتم شیطان وجود دارد. ما او را هر روز می بینیم! شما هر روز می توانید نمود آنرا در رفتارهای غیر انسانی بشر، نسبت به همنوعان خود مشاهده کنید. او در جنایت ها و خشونت های بی شماری که در سراسر دنیا اتفاق می افتد، شرکت دارد. اینها همه نمایانگر هیچ چیزی به جز وجود شیطان نیست

در انتها شاگرد باهوش بحث خود را اینگونه پایان داد: استاد عزیز! نکته مهم این است که شیطان نیز وجود ندارد! و یا حداقل آنگونه که شما تصور می کنید، وجود ندارد! وجود شیطان را نیز می توان به سادگی از عدم حضور خداوند، استنتاج کرد.

به راستی که خداوند، شیطان را خلق نکرده است! وجود شیطان در درون انسانها، زمانی نمود می کند که عشق به خداوند، در قلب آنها از بین رفته باشد. به همین دلیل، انسان واژه ای به نام "شیطان" را زمانی ابداع کرد که در وجود شخص و یا اشخاصی، هیچ نشانه ای از عشق و محبت به خداوند نیافت

.نام آن مرد جوان: آلبرت انیشتن بود!

 

قبلی

برگشت

بعدی