اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
· غربي ها خدمت نظام وظيفه را امري ملي و مقدس مي دانند، ما آنرا زور گويي. در قديم عوام به خدمت نظام وظيفه مي گفتند « اجباري» · اگر كسي به «ناموسمان» نگاهي چپ بيندازد مي خواهيم شكمش را پاره كنيم، اما براحتي ناموس ديگران را ورانداز ميكنيم. · از غالب كردن اجناس قلابي و مواد فاسد به ديگران لذت مي بريم. · چرا غالبا" تخيل را به تفكر ترجيح مي دهيم؟ · چرا غالبا" به دستور پزشك تمام دارويمان را مصرف نمي كنيم و به مجردي كه « احساس» بهبودي كرديم مصرف دارو را قطع مي كنيم؟ · چرا جراحان ايران برخلاف تعرفه هاي رسمي مبلغ كلاني از بيمار جداگانه دريافت مي كنند؟ · تقريبا" پنجاه سال است كه تيراژ كتاب هاي غير درسي در ايران بين 2000 تا 3500باقيمانده است. راستي مگر جمعيت ايران در اين مدت ثابت بوده است؟ · اكثر تعمير گاه ها و مغازه دار ها پياده رو و خيابان را محل كسب و كار خود مي دانند و مامور شهرداري هم مدام بدنبال جريمه براي « سد معبر » است. · بخشي از فضاي منزل را به مبل و ميز نهار خوري اختصاص ميدهيم ولي روي زمين مي نشينيم و توي سفره غذا مي خوريم. · سالها اشياء دست دوم منزل را در انبار نگه مي داريم و از آنها استفاده نمي كنيم، ولي حاضر به بخشيدن آن به افراد مستحق نيستيم. · در هر شرايطي منافع شخصي را به منافع جمع ترجيح ميدهيم. · يك عمر از ترس نداري گدا زندگي مي كنيم. · برآيند كار دو نفر هميشه كمتر از دو است. · بسياري از مردم وقتي دستگاهي را مي خرند قبل از خواندن دستور كاربري آن، آنرا روشن و با سعي و خطا سعي مي كنند طرز كار آنرا ياد بگيرند و انگار مشغول «كشف» طرز كار آن هستند!؟ · با طناب مفت حاضريم خود را دار بزنيم. · اگر پزشكي به ما داروي زياد ندهد يا اگر هيچ دارو ندهد، مي گوييم بي سواد است و ديگر به او مراجعه نمي كنيم. · هر كجا صف است فكر مي كنيم خيرات است. · فكر مي كنيم ماليات پول زور است، ولي هنگامي كه خودرو ما به چاله هاي خيابان مي افتد به دولت ناسزا مي گوييم. · هنگامي كه پليس ما را جريمه مي كند او را نامرد خطاب مي كنيم، ولي رانندگان متخلف ديگر را ناسزا گفته و سراغ پليس مي گرديم. · بسياري از مردم بهنگام گردشگري دوست دارند ميوه هاي روي درخت باغ هاي ديگران را بچينند، در حاليكه مقدار زيادي ميوه همراه خود دارند. · چرا به بدبيني بيش از خوش بيني تمايل داريم؟ · چرا حجم غذا براي غالب ايراني ها مهم تر از كيفيت آن است؟ · چرا ده ها سال است كه در آشپزي ايراني تحولي پيدا نشده؟ · بيشتر نواقص را مي بينيم، ولي در رفع نواقص ناتوانيم. · چرا در ميهماني، ظاهر سازي جاي واقعيت را مي گيرد؟ · منافع زود گذر را به منافع پايداري كه ديرتر بدست آيد ترجيح مي دهيم. · در هر كاري اظهار فضل مي كنيم و از گفتن نمي دانم شرم داريم. · كلمه من را بيش از ما بكار مي بريم. · دايما" از حاكميت انتقاد مي كنيم، ولي فراموش مي كنيم آنها هم مثل خود ما هستند و نمي پرسيم كه اگر به جاي آنها بوديم چكار مي توانستيم بكنيم. · در شهر ها خسارتي كه چاله ها و دست انداز ها به خودروها وارد ميكنند چند هزار برابر هزينه رفع آنها است ولي مدتها آنها را بحال خود رها مي كنند. · دريچه نگهداري خطوط تلفن، پنجره هاي فاضلاب و امثالهم هميشه يا پائين تر و يا بالا تر از سطح اسفالت خيابان است. · غالبا" مهارت را به دانش ترجيح ميدهيم. · بيشتر در گذشته بسر ميبريم تا جايي كه آينده را فراموش مي كنيم. · عقب افتادگيمان را بگردن كشورهاي قدرتمند و توطئه آنها مي اندازيم، ولي براي جبران آن قدمي بر نمي داريم. · دايما" ديگران را نصيحت مي كنيم، ولي خودمان به آنها عمل نمي كنيم. · هنگاميكه به هدفمان نمي رسيم آنرا به حساب نصيب و قسمت يا سرنوشت و بدبياري مي گذاريم ولي هرگز به تجزيه و تحليل علل آن نمي پردازيم. · هميشه اخرين تصميم را در دقيقه نود مي گيريم. · بروايت روزنامه همشهري مورخ 22/1/83 ايران داراي رتبه نخست تصادف در دنيا است. · در ايران موتور سيكلت خودرو خانوادگي است و مي شود تا شش نفر هم سوار آن بشوند! · تقريبا" تمام اختراع ها و اكتشاف هاي دنيا بدست غربي ها انجام شده است، ولي ما در آن سهمي نداريم. · هنر در ايران در حدي بسيار سطحي باقي مانده و به ساحت زيبائي شناسي ارتقاع نيافته است، ولي در غرب زيبائي شناسي خود دانشي عظيم شد و در طيفي وسيع رشد كرده است. · با وجود اينكه مي دانيم اغلب برندگان جوايز المپياد هاي دانش سر از خارج در مي آورند ولي كاري نمي كنيم و همچنان به برنده شدن افتخار مي كنيم. · اعداد ، علم جبر، باروت و شايد خيلي چيزهاي ديگر را ما شرقي ها خلق كرديم، ولي آنها استفاده وسيعي كردند، و ما در همان ابتداي كار مانديم. · كشوري با سيصد سال تاريخ قادر است كشور عراق را با پنج هزار سال تاريخ در كمتر از يكماه اشغال كند. · در ايران به مجردي كه كمي برف مي آيد بلافاصله مدارس تعطيل مي گردد، حتما" در كانادا، روسيه و كشور سوئد مدارس بيشتر سال تعطيل است! · گرانترين ظروف منزل را براي نمايش در ويترين مي گذاريم و هر گز از آنها استفاده نمي كنيم. · ما اساسا" قادر به تئوريزاسيون پديدار ها نيستيم و طريقه كشف قانونمندي هاي طبيعت را نمي دانيم، ولي غربي ها بنياد تفكرشان بر اين اساس شكل گرفته است. · چرا يك ايراني در كانادا يا آمريكا به سرعت پيشرفت مي كند، ولي هموطنان او در ايران در حال درجا زدن هستند؟ · غربي ها اطلاعات متعارف خود را روي شبكه اينترت در دسترس عموم قرار مي دهند، ولي ما آنها را برداشته و از همكارمان پنهان ميكنيم. |