ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

تاریخ در باره ما چگونه قضاوت خواهد کرد

ن. سادات

تاریخ در باره ما چگونه قضاوت خواهد کرد!. این جمله ای بود که برتراند راسل، در جلسه رسیدگی به جنایات دولت آمریکا در ویتنام، سخنان خود را با آن آغاز کرد. راسل معتقد بود، چنانچه نسل او در مقابل جنایاتی که پیش روی آنها در ویتنام رخ می دهد، بی تفاوت بماند، آیندگان در باره آنها قضاوت مثبتی نخواهند کرد.

***

رژیم جمهوری اسلامی در تابستان ١٣۶۷، در کمتر از دو ماه، هزاران زندانی سیاسی را قتل عام کرد. آمار دقیق قتل عام شدگان به دلیل سانسور، خفقان و شرایط پلیسی حاکم بر ایران مشخص نیست. تاکنون نام نزدیک به پنچ هزار نفر از آنان توسط خانواده های جان باختگان، زندانیان سیاسی سابق، سازمانها و احزاب سیاسی مخالف رژیم، نهادهای بین المللی و مدافع حقوق بشر نظیر سازمان عفو بین الملل ثبت شده است.

  

زندانیان سیاسی که به طور دسته جمعی در تابستان ١٣۶۷به قتل رسیدند، عموما در گورهای جمعی به خاک سپرده شدند. بسیاری از این گورها هنوز برای خانواده ها ناشناخته هستند. رژیم جمهوری اسلامی در همه ی این سال ها، از دادن نشانی گورها به خانواده ها خودداری کرده است. جمهوری اسلامی از زمان قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷ تا به امروز، سعی کرده تا این جنایت هولناک را به همراه قربانیانش دفن کند.

کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ١٣۶۷، نقطه اوج کشتار مخالفان رژیم در زندانهای جمهوری اسلامی در دهه ١٣۶٠ است. در سال های اولیه دهه ١٣۶٠، رژیم جمهوری اسلامی هزاران تن از مخالفان خود را دستگیر، شکنجه و اعدام کرد و یا ربود و به قتل رساند. آمار دقیق کشته شدگان در زندان ها، در این سال ها هم چون کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ١٣۶٠ مشخص نیست. اسامی و لیست های متعدد و پراکنده توسط سازمانها و احزاب سیاسی، نهادهای دمکراتیک و حقوق بشری انتشار یافته است، که در مجموع نام دوازده تا پانزده هزار نفر به ثبت رسیده است.

سن کشته شدگان بین شانزده تا هفتاد سال بوده است. زندانیان سیاسی در خاطرات خود از تجاوز به دختران، پیش از اعدام توسط شکنجه گران و زندانبانان سخن گفته اند، که به حکم قوانین اسلامی و شریعت به این جنایات دست زده اند.  

همه ی این سال ها، خانواده های جان باختگان، زندانیان سیاسی سابق، نهادهای دمکراتیک، احزاب و سازمانهای سیاسی ایرانی مخالف رژیم جمهوری اسلامی، سازمان ها و نهادهای حقوق بشری، نظیر سازمان عفو بین الملل و سازمان نظارت بر حقوق بشر، با برگزاری سمینار، تظاهرات و مراسم های یادمان در کشورهای مختلف، انتشار گزارش، آمار و ارقام در این رابطه، تلاش کرده اند توجه افکار عمومی جهانیان را نسبت به اعدام های گسترده اوایل دهه ۶٠ و قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ جلب کنند.هر سال در سال گرد کشتار جمعی زندانیان سیاسی (ده شهریور) خانواده های جان باختگان از سراسر ایران، با تجمع در گورستان خاوران که در جنوب تهران واقع است و چندین و چند گور دسته جمعی در آن یافت شده است، یاد عزیران جان باخته خود را گرامی می دارند. به رغم این تلاشها، افکار عمومی مردم ایران و جهان، به اندازه کافی از ژرفای کشتار و اعدام هزاران انسان به خاطر اعتقادات و مرام سیاسی شان در ایران آگاه نشده اند. عدم آگاهی افکار عمومی جهانیان نسبت به فجایعی که در زندانهای سیاسی در ایران رخ داده است، عدم وجود یک فشار جهانی که رژیم جمهوری اسلامی را مجبور سازد تا به دستگیری، شکنجه و اعدام انقلابیون کمونیست، آزادی خواهان و دگراندیشان خاتمه دهد، نبود یک محکمه مستقل، که به دادخواهی خانواده های جان باحتگان به ویژه فرزندان آنها رسیدگی کند- فرزندانی که در زمان اعدام پدران و مادرانشان کودکان خردسالی بیش نبودند، و هنوز نمی دانند پدران و مادرانشان به چه جرمی در زندانها رژیم جمهوری اسلامی به قتل رسیدند- موجب شده تا رژیم جمهوری اسلامی همچنان به تعقیب، دستگیری، شکنجه و اعدام مخالفان و سرکوب وحشیانه توده های رنج کشیده مردم ایران ادامه دهد، و بعضا به قتل های سیاسی در داخل و خارج ایران دست بزند.

دهه ۶٠، خونین ترین دهه در تاریخ معاصر ایران است، که یکی از جنایت بارترین و وحشیانه ترین کشتارهای تاریخ بشریت در صد سال اخیر در این دهه رخ داده است. به رغم گستردگی این فاجعه انسانی، هنوز اکثریت مردم ایران و افکار عمومی جهانیان، از این فاجعه و عمق آن بی اطلاع هستند. رژیم همه ی این سال ها، با حاکم کردن خفقان، سرکوب و سانسور، از بروز خبر کشتار مخالفانش در زندانها به سطح جامعه و افکار عمومی جلوگیری کرده است. رژیم، امیدش این است با گذشت زمان و از بین رفتن نسلی که شاهد جنایاتش در زندانها بوده اند، این جنایت نیز به فراموشی سپرده شود.

از این رو، همه مبارزان و به ویژه نسل کنونی خانواده این جانباختگان، این رسالت و وظیفه را دارند تا در قید حیات هستند، به رژیم فرصت ندهند به این هدف پلید خود برسد. این نسل، این رسالت و وظیفه را دارد که، خونین ترین دهه ی تاریخ معاصر ایران را در یک کارزار جهانی و با تبدیل آن به یک جنبش اجتماعی، برای آیندگان به ثبت برساند. عدالت جویی، دادخواهی و رسیدگی به این جنایات، برای مردم ایران و به ویژه اعضای این خانواده ها، از اهمیت زیادی برخودار است.

رسیدگی به کشتار زندانیان سیاسی و محاکمه آمران و عاملان آن تا زمانی که در قدرت هستند، عملاً در ایران میسر نخواهد بود. در ایران مراکز دادرسی مستقل برای رسیدگی به این کشتارها وجود ندارد. قوه قضائیه، در تمامی این جنایات به طور مستقیم و غیرمستقیم نقش داشته است، و خود یکی از ارگانهای اصلی سرکوب اجتماعی در ایران محسوب می شود. دادگاه های بین

قبلی

برگشت

بعدی