اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
اظهارات مسعود بیات به شرح صفحه ۴۵۴ ج ۳: امیرجوادیفر را به نزد پزشک با ما بردند پزشک معالج با وجود مشاهده شکستگی بر روی بینی و گونه و پارگی پرده چشم هیچگونه رسیدگی نکردند و پزشک به او گفت که فعلا زنده میماند و هیچگونه رسیدگی نشد. اظهارات محمدرضا کرمی معروف به محمد طیفیل به شرح صفحه ۴۸۹ ج ۳: یکی از مرحومین به نام امیر جوادیفر را میشناسم که علت آشنایی با آن مرحوم عفونت شدید چشمهایش بود که برای معالجه زیاد به پیش دکترمیآمد و آن دو تای دیگر را نمیشناسم و مشکلی دیگری که به وجود آمده بود. مریضی عفونی بود که تمام متهمین به آن دچار شدند که دور چشمهای آنها چرک زیادی جمع میگردید که این موضوع به پزشک اعلام شد و گفت دارو میدهم که ندادند. فردای آن روز هم تمامی متهمین به اوین منتقل شدند که پس از یک ساعت از انتقال، جوادیفر را با هایس برگرداندند که مرده بود. اظهارات پوریا رمضانیان به شرح صفحه ۵۳۱ ج ۳: در روز آخر افسر نگهبان خمیسآبادی، جوادیفر را مورد ضرب با باطوم در حیاط قرار دادند و داشت فوت میکرد ولی میرفت با دو پا روی شکم او میگفت هفتهای ۳ الی چهار نفر در کهریزک بمیرند معمولی است و چشم سمت راست او کور و فک و بینی او شکست و در اتوبوس نفسنفس میزد و گفتیم باو آب بدهید گفتند بدرک بمیره و بعداز چنددقیقه دراتوبان فوت کرد. اظهارات نادر خبره به شرح صفحه ۵۴۱ پرونده ج ۳: این نفرات (مرحومین) علیالخصوص جوادیفر به دلیل عدم رسیدگی مسئولین و پزشکان به آنها جان باختند و جوادیفر از ناحیه چشم نابینا شده بود. اظهارات اکبر طاهری به شرح صفحه ۵۴۸ ج ۳: در کهریزک بعد از آنکه مورد ضرب و شتم قرا گرفتم حال روحالامینی خراب بود که حتی روزی که ما را به اوین انتقال دادند. مرحوم جوادیفر داخل اتوبوس فوت کرد و کامرانی هم که همان روز به اوین آمدیم در داخل اوین حالشان بد شد که بعد فهمیدم فوت کرده است که همانطور که قبلا توضیح دادم این سه نفر به صورت فجیع مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و شکنجه شدند اگر مدت بازداشت ما بیشتر میشد تعداد نفراتی که فوت میکردند بیشتر هم میشد. اظهارات اسحاق رضایی به شرح صفحه ۵۵۵ ج ۳: جوادیفر در اتوبوس فوت کرد و بچهها را شکنجه کردند و آب و محل بازداشتگاه کثیف بودو کرم داشت و دود گازوئیل نیز بود. اظهارات امیر آقچهلو به شرح صفحه ۵۵۸ ج ۳: مرحوم جوادیفر در اتوبوس ما فوت کرد قبل از فوت من به افسر داخل اتوبوس و سرباز همراه تذکر دادم که حال مرحوم خراب است که آمدند مرا کتک زدند و فحاشی کردند و علت مرگ آن مرحوم کثیف بودن و آلوده بودن و نبودن دکتر بود. اظهارات میلاد حقپور به شرح صفحه ۵۶۳ ج ۳: نحوه برخورد خیلی بد بودو هیچ دوا و دکتری نبود که بخواهد آنها را معالجه کند و جوادی فر بعلت شدت جراحات وارده فوت نمود. اظهارات محمد محمدپور به شرح صفحات ۵۷۲ الی ۵۷۵ ج ۳: از روز اول من بیگناه دستگیر شدم پس از ۲۴ ساعت در تاریخ ۱٩/۴/٨٨ به کهریزک فرستادند. در انجا در ساعت اول آقای محمدیان اقدام به ضرب و شتم شدید و رفتارهای غیر انسانی نمود و از ظهر آن روز همه بچهها را لخت مادرزاد کردند و تا شب با زور کتک نگه داشتند و تا شب گرسنه نگه داشتند و شب هم بچهها را داخل یک اتاق ۶۰ متری کردند که بدون هواکش و کولر بود و اتاق به قدری کوچک بود که در این مدت نتوانستیم بخوابیم فردای آن روز بنده از هوش رفتم و چند ساعتی نفهمیدم چه اتفاقی افتاد ولی بعد که به هوش آمدم، تقاضای پزشک کردم ولی با کتک پذیرایی شدم. روز دوم خمیسآبادی ما را به حیاط برد و چهار دست و پا روی آسفالت داغ سر ظهر زانوهایمان تاول زد. گریهکنان التماس میکردیم ولی با کتک مواجه شدیم و روز سوم هم به حیاط بردند و به بهانه ورزش کردن تنبیه کردند و علت فوت این سه نفر عدم رسیدگی به بیماری و جراحت عفونی و چشم بود که به هیچ عنوان رسیدگی نمیشد. اظهارات سید میلاد حسینی به شرح صفحات ۶۱۳ و۶۱۶ ج ۴: روز آخر ۹ صبح ما را به حیاط آوردند و در حضور رئیس زندان ما را کمی آزار دادند و تا وسایلمان را تحویل دادند حدود ۴ ساعت طول کشید و دوباره همان دستبندهای پلاستیکی را به دستهایمان زدند و سوار اتوبوس کردند و ساعتی هم در آن گرما در اتوبوس با پنجرههای بسته نگه داشتند که حاضر به دادن کمی آب هم نبودند طوری که امیر جوادیفر از شدت گرما و ضرباتی که خورده بود تشنج کرد و دقایقی بعد جان باخت و مسئولان هیچ توجهی به وضعیت بد آنها نداشتند. جوادیفر به علت ضربهای که به سرش خورده بود یک چشماش نابینا شده بود و حالت تعادل خود را از دست داده بود و مشکل تنفسی داشت. هر چه به آنها میگفتیم توجه نمیکردند و امیر جوادیفر بعد از تشنج و بیرحمی افراد و سربازان که حاضر به دادن آب به او نبودند فوت کرد و با توجه به اینکه جوادیفر جراحتهای فراوانی داشت باز هم او را با بقیه افراد پامرغی و کلاغپر میبردند و شکنجه میدادند. اظهارات فاضلی مستخدم به شرح صفحه ۶۲۴ ج ۴: برخورد مسئولین زندان با مرحومین خیلی بد بود. چون که زمانی که حال و وضعیت این آقایان را به مسئولین اعلام میکردیم رسیدگی نکردند و جوادیفر به علت شکنجه چشم خود را از دست داده بود قبل از مرگش. اظهارات سید اشکان خراسانی به شرح صفحه ۶٣٧ ج ۴: این دو نفر از نظر جسمانی بسیار در شرایط بدی بودند. آقای جوادیفر از شکستگی دنده و فک مشکل قرنیه چشم رنج میبرد و علت مرگاش ضرب و شتم شدید بوده و با تشنج فوت کرد. اظهارات میثم کارگر به شرح صفحه ۶۴۳ ج ۴: مرحوم جوادیفر و روحالامینی و کامرانی را هم مثل ما میزدند و کتک میخوردند. آنها در آنجا که بودند نیاز به پزشک داشتند که ما به مسئولین میگفتیم آنها اعتنایی نکردند. اظهارت علی نجاری به شرح صفحه ۶۸۱ ج ۴: مسئولین زندان با همه یک جور برخورد میکردند، مریض و غیر مریض برای آنها معنی خاصی نداشت و جالب این که ما آنها را فقط در زمان هواخوری میدیدیم و این مرحومین که فوت کردند واقعا در آن فضا زجر میکشیدند ولی آنها به آنان نه تنها نگاه نمیکردند بلکه آنها را در تنبیهات هم شرکت میداد. امیر جوادیفر هم که متاسفانه در اتوبوس فوت کرد. اظهارات محمد صادقلو به شرح صفحه ۷۱۶ ج ۴: مرحومین کامرانی و روحالامینی تحت فشارهای عصبی شدید و شکنجههایی که به صورت عمومی به همه داده میشد و این که توان زیادی بر اثر برخورد شدید و وحشیانه آنها نداشتند آسیب دیدند و منجر به مرگ آنها شد. |
|