اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
ا اظهارات مرتضی بنایی به شرح صفحه ۸۲۶ ج ۵: من فقط شاهد این بودم كه گروهبان رهسپار با بی اعتنایی فراوان به اخطارهای بچه ها كه آقای امیر جوادی فر كه حالت نابسامانی داشت كه بنده به ایشان تذكر دادم كه حالش بد می باشد و شما باید به حال جوادی فر رسیدگی كنید و سربازی با ایشان بود گفت به ... كه بمیره، من علت مرگ جوادی فر را بی اعتنایی این شخص یعنی رهسپار می دانم و از ایشان شاكی هستم. اظهارات مهدی گنجی به شرح صفحه ۸۲۷ج ۵ من در همان اتوبوس جوادی فر بودم اما در انتهای اتوبوس وقتی امیر بی حال شد تمامی كسانی كه در اتوبوس بودند به رهسپار گفتند كه حداقل پنجره ها را باز كنیم یا آب به امیر بدهید اما ایشان به هیچ وجه قبول نكردند و یك حرف بد هم زدند.
اظهارات مهدی بهمنزاده به شرح صفحات ۸۴۹ و ۸۲۵ ج: نحوه برخورد مامورین با همه ما به یک صورت و بسیار بد بود و وقتی که به اطلاع مسئولین کهریزک رساندیم که حال مرحومین از نظر جسمی بد میباشد با بیتفاوتی آنها روبهرو شدیم. امیر جوادیفر آنطور که خودش گفت حین دستگیری بر اثر ضرب و شتم دچار شکستگی دنده و آسیبدیدگی فک و پارگی قرنیه چشم شده بود که البته واضح بود که بر اثر سهلانگاری مسئولین حالش وخیم و سرانجام فوت کرد و آقای رهسپار هم که در اتوبوس حین برگشت مسئول ما بود و یکی از عوامل اصلی مرگ جوادیفر به طوری که وقتی حال وی خراب شد بچهها التماس کردند و از او خواستند یک مقدار پنجره را باز کند تا هوای داغ اتوبوس عوض شود اما با مخالفت شدید رهسپار مواجه شدند. بعد از مدتی دوباره از او خواستیم که پنجره را باز کن، اتوبوس رانگه دار یک ذره آب بده حال جوادیفر خوب نیست اما باز هم مخالفت کرد تا سرانجام که اتوبوس را نگه داشت و امیر را به آمبولانس منتقل کردند دیر شده بود. حین ورود به اتوبوس هم این آقا دست بچهها را با دستبند پلاستیکی محکم بست که در همان دقایق اولیه دست بچهها باد کرد. برخورد رهسپار و سرباز همراهش مهدی محسنی بسیار بد و بیرحمانه بود. حتی در جواب درخواست بچهها در مورد وضع جوادیفر گفت که میخواهند او را اعدام کنند پس بزارین همین جا بمیره! اظهارات سامان گنجی به شرح صفحات ۸۵۴ الی ۸۵۵ ج ۵: نحوه برخورد با مرحومین خیلی وحشیانه بود به صورتی که جوادیفر در موقع بازداشت از ناحیه فک و صورت آسیب دیده بود و در کهریزک نیز پس از شکنجه و ضرب و شتم مامورین از ناحیه چشم آسیب دید و فوت کرد. اظهارات علیرضا اصفهانی به شرح صفحه ۸۶۸ ج ۵: در روز آخر آقای جوادی فر در سایه افتاده بود که آقای کمیجانی با لگد به ایشان میزدند گفتند برو توی صف بایست و علت فوت جوادیفر کتک زیاد و کمی هوا بود و خود من هم ۴ الی ۵ بار در کهریزک غش کردم. اظهارات نادر نجفی به شرح صفحه ۱۱۳۹ الی ۱۱۴۱ ج ۶: در مجموع همه بازداشتیها را مورد شکنجه قرار میدادند بنده روز آخر آقای جوادیفر که در کنار من درخواست آب داشتند سرهنگ کمیجانی اعتنایی نکرد و ایشان در اتوبوس فوت کرد و مثل بنده و ایشان و بقیه مرحومین را در زندان توسط محمدیان و خمیسآبادی مورد ضرب و شتم و کلاغ پر قرار گرفتیم و به علت این که تعدادی توان کتک نداشتند بیهوش شدند و کامرانی و جوادیفر را نیز در آنجا شکنجه دادند و افسران باعث این حوادث و کشته شدن افراد شدند. اظهارات پیمان شهنایی بشرح صفحات۱۱۵۴ الی ۱۱۵۵ج ۶: رفتارشان بسیار شنیع و غیرانسانی بود به نحوی که من نظیر آن را ازهیچ جلادی ندیدهام و مرحوم جوادیفر دراثرلوله آبکه میزدند دندههایش شکسته بود مجبور بکلاغپر رفتن میکردند و او را در اتوبوس که به اوین میآمد حالش رو به وخامت رفت و بچهها براننده گفته بودند که ترتیب اثر نداده بود و وی فوت کرد. اظهارات داود منصوری به شرح صفحه ۱۱۸۷: مرحوم جوادیفر در انتقال ما به اوین در میان راه با توجه به خواسته پیدرپی بچهها مبنی بر رسیدگی به وضعیت ایشان و با بیتوجهی مامورین ایشان به رحمت خدا رفت و لازم به ذکر است که در حیاط بازداشتگاه زمانی که بچهها در حیاط برای رفتن باوین آماده میشدند سرهنگ کمیجانی چند ضربه بمرحوم جوادیفر با اینکه میدانست ایشان زخمی است وارد کرد. اظهارات محمد محمدپور به شرح صفحه ۱۲۲۰ ج۶: از روز اول تمام بچهها را مورد ضرب و شتم قرار دادند که مرحوم روحالامینی را کلاغپر و پامرغی و جوادیفر به همراه او با کتک روبهرو میشدند و آقایان محمدیان و محمد طیفیل و خمیسآبادی بچهها را از قبیل جوادیفر و روحالامینی را تنبیه بدنی با لوله میکردند و به تمام بدن آنها می زدند و بیشتر آنها در حیاط زندان بود و حتی روز آخر خمیسآبادی به کمر روحالامینی ضربه زد به شدت عفونت کرد و در روز آخر کمیجانی با لگد به پهلوی جوادیفر که از حال رفته بود میزد میگفت بلند شو فیلم بازی نکن. |