ایشان به صراحت می فرماید: "هر فردی از افراد ملت حق دارد که مستقیما در برابر سایرین زمامدار مسلمین را استیضاح کند وبه او انتقاد کند واو باید جواب قانع کننده بدهد".
جالب آنکه حتی آیت‌الله خامنه‌ای نیز در دوران بیست و یک ساله رهبری خود بارها بر مخالفت با رویه مطلق گرایی تأکید کرده‌اند، ایشان در پاسخ به سؤال دانشجویی درباره اولویت داشتن نتیجه حاصله از پژوهش نسبت به نظر و موضع رهبری می‌فرمایند:
البته نتیجه حاصله از پژوهش ملاک است.
همچنین در دیدار دیگری در پاسخ به دانشجویی که بر ارتباط داشتن ایشان با امام زمان تأکید می‌کند، با برخورد صریح، این‌گونه اعتقادات را خرافی و بی‌اساس دانسته و بارها و بارها بر لزوم مبارزه با عقاید خرافی در حوزه دین تأکید می‌ورزند.
ایشان دریکی ازخطبه های نماز جمعه اخیر یکی از ویژگی های سیره سیاسی علی(ع) مقابله با تملق وچاپلوسی از خود دانسته وبر مفید بودن انتقاد از نظام تاکید کردند،آیت الله خامنه ای در این بحث با اشاره ظریفی به فشار خوارج برامیرالمونین مبنی برخورد تند وجنگ زودهنگام با مخالفان از مقاومت علی(ع) با این درخواست سخن گفته وتاکید کردند که این گروه بعدها به مخالفت با امیرالمونین نیز پرداختند.
از سوی دیگر در آموزه‌های مبانی دین اسلام نیز مطلق‌انگاری به جز در برابر خداوند به شدت رد شده است و حتی درباره اصل وجود و وحدت خدا نیز، تبعیت ذهنی پذیرفته نیست و انسان‌ها مجاز و موظف به تردید و تحقیق دانسته شده‌اند و تنها ایمان ناشی از تعقل و تحقیق ارزشمند تلقی می‌شود.
همچنین بنابر نظرات و فتاوای تمامی فقهای شیعه، علم یقینی و قطعی به امری، مقدم بر تقلید و تبعیت از هر حکم دیگری است و اگر فرد در موردی به صحت یا بطلان امری علم پیدا کرد، موظف به عمل به علم خویش است و عمل به حکم و فتوای دیگری از او پذیرفته نخواهد بود که البته در این میان باید به تفاوت میان "علم" با "ظن و نظر" و تفاوت میان "عمل شخصی" با "قانون" توجه داشت.
بنابراین، زمانی که خداوند مطلق‌انگاری را حتی درباره پیامبران و امامان معصوم نمی‌پذیرد، چگونه می‌توان آن را به حوزه انسان‌های عادی تسری داد؟
به نظر می رسد تفسیر انحرافی از ولایت مطلقه فقیه از سوی برخی اعضای این فرقه، به منزله نامحدود و نامشروط بودن ولایت فقیه، به ایدئولوژی فرقه بدل گشته تفسیری که دقیقا در برابر معنای واقعی ولایت مطلقه فقیه که ولایت مطلقه در اجرای احکام است، نه تغییر احکام و یا شئونی که به علم یا عصمت پیامبر و ائمه (ع) مربوط است، مسلما این تفسیر غلط از ولایت فقیه گامی در جهت انحراف از نظریه ولایت فقیه حرکت به سوی فرقه مطلقیه است، که اگر به سرعت جلوی این انحراف اساسی در تفسیر ولایت فقیه گرفته نشود اصل نظریه ولایت فقیه که در ضدیت با دیکتاتوری تعریف گشته قلب به یک دیکتاتوری توتالیتر می شود
به باور نگارنده تنها کسی که امروز می تواند جلوی این انحراف اساسی را بگیرد شخص آیت الله خامنه ای ست
حال که از بروز پدیده خطرناک فرقه مطلقیه پیشگیری نشده است امید که با علاج به موقع این بیماری مهلک اجتماعی، جهان تشیع از یک انحراف خطرناک تاریخی نجات یابد
با درود به همه‌ی شما عزیزان خیلی وقت بود که دنبال فرصتی می‌گشتم تا بتوانم با نویسنده‌ی توانا و خوش ذوق کرماشانی؛ خانم میترا درویشیان مصاحبه‌ای انجام بدهم تا بیشتر با شخصیت او و آثارش آشنا شویم.
امروز این سعادت نصیبم شد تا بتوانم با ایشان گفتگویی کوتاه و مفید انجام دهم.
در اینجا شما عزیزان را به خواندن این گفتگو دعوت میکنم.
با عرض سلام و ادب و همچنین تشکر از وقتی که در اختیار من قرار دادید تا با شما گفتگویی داشته باشم.
گفتگو را با این مطلب شروع میکنم؛
لطفا خود را برای خوانندگان عزیز معرفی کنید!
با سلام خدمت شما عزیزان، من میترا درویشیان هستم.
متولد چه سالی هستید و در کجا به دنیا آمده‌اید؟
متولد بیست و هفت مرداد هزارو سیصدو چهل و یک. در کرمانشاه بدنیا آمدم.
در کدام یک از مدارس کرماشان درس خوانده‌اید؟
حدود دوسالگی، با برادر بزرگم علی اشرف که در غیاب پدر سرپرست خانواده بود و مادرم و برادری که یازده سال از من بزرگتر است به تهران رفتیم. دوران کودکستان، دبستان، راهنمایی و دبیرستان را در آنجا گذراندم. سال دوم دبیرستان بودم که دوباره به کرمانشاه بازگشتیم. در دبیرستان «فرهاد» در محلۀ آبادانی¬و مسکن دو سال درس خواندم.
از چه موقع به هنر نویسندگی روی آوردید و اولین نوشته‌ی شما چه بود؟
از کودکی عاشق نوشتن و خواندن بودم، هنوز به کودکستان نمی‌رفتم که برادرم علی اشرف با من زبان انگلیسی کار می‌کرد، کلاس سوم دبستان بودم که اولین نوشته‌ام در کتابی به اسم «جهانی نو» با نام «نقدی بر کتاب هرزه گیاه ماجراجو» به چاپ رسید.
چه کسی مشوق شما در زمینه‌ی نویسندگی بود؟