اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
لغات ترکی تحت عنوان "دیوان لغات ترکی" به رشته تحریر در می آورد. آثار ادبی مکتوب و به جای مانده از زبانی ترکی به قرن شش میلادی (نوشته های یئنی سئی) و سپس قرن هشت (نوشته های اورخان) میلادی بازمیگردد. "دیوان لغات ترک، فرهنگنامهای به زبان عربی برای یاد دادن ترکی به اعراب است. این کتاب همچنین به تاریخ، فولکلور، میتولوژی، جغرافیا، مردمشناسی وادبیات اقوام ترک پیش و پس از اسلام، قواعد دستوری زبانهای ترکی و گویششناسی آن میپردازد. این فرهنگنامه در هشت کتاب و هر کتاب در دو بخش و هر بخش بر اساس هنجارهای صرف زبان عربی سامان یافته و حاوی ۷۵۰۰ تکواژ، ۲۹۰ گفتاورد و ۲۲۰ چکامه است. ویکی پدیایونسکو سال ٢٠٠٨ را – به پیشنهاد وزارت فرهنگ ترکیه- به نام محمود کاشغری زبان شناس مشهور ترک نامگذاری کرده است. اولین لغت نامه زبان فارسی موجود در قرن نهم هجری (قرن ششم میلادی) یعنی حدود 600 سال پیش توسط ابو منصور علي بن احمد اسدي طوسي شاعر معروف قرن نهم تحت عنوان "لغت فرس" تالیف شده است. در هر صورت امروز ادبیات زبان ترکی با قلم اوهان پاموک برنده جایزه ادبی نوبل شده است. اما ادبیات فارسی هنوز پشت در آکادمی ادبی سوئد منتظر دریافت پاسخ در این خصوص است. تفاوت در رفتار دینی و رفتار سکولار آقای ناصر کرمی در جای دیگری از نوشته اخیر خود مینویسند: " تُرک تبار هیچ وقت سکولار نبوده و نیست." من برای روشن شدن اذهان خوانندگان و کذب محض نهفته در نوشتهء آقای کرمی مبنی بر مذهبی بودن و سکولار بودن دو خلق فارس و ترک را با فاکت های روشنی از تاریخ نه چندان دور آنها را روشن میکنم. مورد اول: امروز شش دولت مستقل ترک در جهان وجود دارند (ترکیه، آذربایجان، قیرقیزیستان، قزاقستان، ترکمنستان، ترکستان و اؤزبکستان) که همگی آنان دولتهای سکولار هستند. و در عین حال سه دولت فارسی (ایران، افغانستان و تاجیکستان) در جهان وجود دارد که دو دولت اول دولتهای مذهبی و دولت سوم (تاجیکستان که با کمک روسیه از به قدرت رسیدن مذهبی ها در این کشور جلوگیری شد) دولتی تحت سیطره قوانین و جامعه مذهبی است. میبینیم که دول ترکی دول سکولار و دول فارسی دول دینی هستند. مورد دوم: در آغاز انقلاب 57، آیت الله روح الله خمینی روحانی درجه یک جامعه فارس ایران است، بنیانگذار دولت دینی جمهوری اسلامی است، برپاکننده قانون ولایت مطلقه فقیه، دشمن مظاهر حقوقی در سیاست (مجلس، دولت، قوه قضایی) و توحشی که در سی و اندی سال گذشته مردم آن را با گوشت و پوست خود لمس کرده اند. در همان زمان آیت الله سید کاظم شریعتمداری روحانی درجه اول آذربایجان بود. وی مخالف دولت دینی، طرفدار جدایی دین از سیاست، مخالف سرسخت ولایت مطلقه فقیه، طرفدار نظام لیبرال پارلمانی و حتی طرفدار فدرالیسم در ایران بود. آقای شریعتمداری در واقع قربانی همین تفکرات در نظام دین سالار فارسی شد. مورد سوم؛ در تاریخ صدساله اخیر ایران، هرگز یک جنبش سیاسی با تکیه بر دین در آذربایجان بوجود نیامده است. حتی رهبران مذهبی مثل شیخ محمد خیابانی بیش از آنچه به مذهب در سیاست باور داشته باشد، طرفدار تفکرات انقلاب اکتبر روسیه در آن دوره بود. اما خود جامعه فارس و کل جامعه ایران در این صدسال اخیر صدمات بسیاری از قبل جنبش های سیاسی متکی به دین در این جامعه را متحمل شده اند. نقش مرتجعانه روحانیون جامعه فارس مثل شیخ فضل الله نوری در انقلاب مشروطیت، نقش بازدارنده آیت الله کاشانی در جنبش ملی شدن صنعت نفت، ترور احمد کسروی، حسین فاطمی و... توسط گروه فداییان اسلام به رهبری نواب صفوی و سپس فاجعه بارتر از همه آنها سربرآوردن روح الله خمینی بر سریر رهبر تحولات سیاسی در ایران نشانه بارز مذهب گرایی در جامعه فارس ایران حتی تا به امروز بوده است. مناسبات ایران با آذربایجان و ترکیه آقای کرمی مینویسد: "همکاری علی خامنه ای تُرک تبار با باکو و آنکارا را دیگر نمیشود انکار کرد." اولا بایستی عنوان کنم که علی خامنه ایی از طرف پدر ترک و از طرف مادر فارس است. به عبارت روشنتر زبان مادری علی خامنه ایی فارسی است. علی خامنه ایی بارها عنوان کرده است که زبان فارسی محور هویت ایرانی است. ثانیا علی خامنه ایی و یا هر شخص دیگری که تبار آذربایجانی داشته باشد، اهمیت اش در این نیست که تبارش چیست، اهمیت اش در آن است که این و یا آن شخص در خدمت کدامین سیاست قرار دارد. برای نمونه استالین هم روس نبود، گرجی بود، اما وی رهبر ناسیونالیسم روس بود. ژنرال تیتو هم صرب نبود، کروات بود، اما رهبر ناسیونالیسم صرب بود. تورقوت اؤزال کرد بود اما رهبر ناسیونالیسم ترک در دوره ریاست جمهوری اش بود. علی خامنه ایی هم اگر از طرف پدر تبار ترکی دارد، اما در خدمت دولت قومی افراط گرای فارس ایران قرار دارد و عملا رهبر مذهبی و در عین حال رهبر ناسیونالیسم فارسی در قدرت است. سوم اینکه، علی خامنه ایی نه تنها مناسبات خوبی با دولت آذربایجان و حتی ترکیه نداشته است، بلکه سیاست جمهوری اسلامی همواره در دشمنی با آذربایجان عمل کرده است. علی خامنه ایی (شیعه) در جنگ میان ارمنستان و آذربایجان در خصوص مسئله قره باغ، جانب ارمنستان (مسیحی) را گرفت و در دشمنی با آذربایجان (شیعه) عمل کرد. سیاست جمهوری اسلامی در قبال جمهوری آذربایجان صدور مذهب، صدور تروریسم، تلاش برای بی ثبات کردن آذربایجان و حمایت از ارمنستان در جنگ با آذربایجان بوده است. ایران و در صدر آن علی خامنه ایی مناسبات کش و قوس داری با ترکیه داشته است. مناسبات ایران با ترکیه بر مبنای منافع ایران استوار بوده است. دولت ترکیه نیز دقیقا در این راستا با ایران مناسبات داشته است. در واقع تمامی دول دنیا (جدا از درستی و یا نادرستی آن) بر اساس منافع خود عمل میکنند. اما مناسبات ترکیه در شرایط کنونی با وجود اینکه حزب حاکم در ترکیه (آ ک پ) حزبی با گرایشات مذهبی است و در صدد برقراری مناسبات بهتر با ایران است، اما روابط بسیار تیره ایی میان ایران و ترکیه وجود دارد. علت این تیرگی روابط به سیاستهای دو دولت ترکیه و ایران باز میگردد. ایران از جنایت کاری مثل بشاراسد حمایت میکند اما ترکیه جانبدار مخالفان آن دولت است. ترکیه در صدد برقراری مناسبات اصولی با دول عربی است، اما ایران با تاکید به سیاست اتمی خود، دول عربی را در موضع مخالفت با خود قرار میدهد. ترکیه در قبال جنگ آذربایجان با ارمنستان جانب آذربایجان را دارد اما ایران در خدمت سیاست دولت ارمنستان عمل میکند. ایران از حزب کردی |